نوزدهمین نشست نقد نغمه در حالی عصر دوشنبه،19 دی با موضوع نقد و بررسی آلبوم«ردیف موسیقی به روایت نی حسن کسایی» در فرهنگسرای شفق برگزار شد که استقبال جالب توجه اهالی موسیقی و علاقمندان باعث شده بود بسیاری از حاضران به طور ایستاده و یا در راهرو منتهی به سالن اصلی نظارهگر و شنونده این برنامه باشند.
این نشست دقایقی مانده به ساعت 18 آغاز شد و از آنجا که استاد حسن کسایی به دلیل کسالت نتوانسته بود در این جلسه حضور پیدا کند سیدابوالحسن مختاباد به عنوان کارشناس مجری برنامه از محمدجواد کسایی فرزند استاد درخواست کرد تا درباره این اثر سخن بگوید.
محمدجواد کسایی که کتابچه همراه 5 سیدی محصول تلاش و ممارست و قلم اوست ضمن قدردانی از برگزارکنندگان سلسله نشستهای نقد نغمه، درباره استاد کسایی گفت: شاید بیش از هزار سال زمان نیاز باشد تا اساتیدی همچون ابوالحسن صبا، جلیل شهناز و یا حسن کسایی در فلات ایران پا به عرصه حیات بگذارند؛ این نکته را به این دلیل میگویم که دیگر شرایط برای ظهور چنین شخصیتهایی فراهم نیست.
فرزند استاد حسن کسایی در ادامه افزود: پدر میگفت این مختصر هنر من حاصل تجربه درک محضر حدود صد استاد مختلف هم، ساز و هم آواز است. ما با این اساتید زندگی و آنها را تا دم مرگ همراهی کردهایم.
او ضمن گلایه از وضعیت آموزشی موسیقی گفت: امروز با وجود دانشگاهها و هنرستانها و مراکز مختلف آموزش موسیقی دیگر شاهد خالقیها نیستیم؛ چرا که شرایط اجتماعی برای ظهور چنین بزرگانی فراهم نیست.
وی درباره روال شکلگیری ردیف نی استاد کسایی تصریح کرد: مرحوم نوابصفا تعریف میکرد آواز ابوعطا با صدای تاج اصفهانی و ساز جلیل شهناز و حسن کسایی ضبط شده بود و ما طی یک نامهنگاری به تهران درخواست کردیم این اتفاق در هر 12 مایه موسیقی ایرانی بیافتد تا به یادگار بماند؛ اما متاسفانه مخالفت شد.
محمدجواد کسایی ادامه داد: در همان سالها بالاخره مجموعهای در رادیو تلویزیون اصفهان با عنوان«آشنایی با موسیقی اصیل ایرانی» توسط پدر ضبط شد و در تلویزیون اصفهان و شیراز پخش که مورد استقبال فراوان نیز قرار گرفت. منتهی این ردیف به دلیل اتفاقاتی که در سال 58 در مرکز آرشیو رادیو تلویزیون اصفهان افتاد از بین رفت و متاسفانه عدهای این آرشیو غنی را از بین بردند.
فرزند استاد کسایی افزود: از آنجا که پدر اعتقاد داشت موسیقی سازی ما به دلیل تحریمی که همواره در طول تاریخ با آن مواجه بوده کمتر از موسیقی آوازی ما رشد کرده تاکید بیشتری بر اجرای نی به شکل ردیف آوازی داشت و آن ردیف را نیز به همین صورت ضبط کرده بود که با سهتار آنها را تشریح کرد.
وی تصریح کرد: ما بعدها سعی کردیم این مجموعه را دوباره گردآوری کنیم منتهی هرگز نتوانستیم تمام بخشهای آن را با یک کیفیت واحد به دست بیاوریم. چرا که برای مثال اگر بخش سهگاه آن از کیفیت صوتی خوبی برخوردار بود،مثلا کیفیت ماهور آن کیفیتی بسیار پایین داشت، به همین دلیل نمیتوانستیم آن را متنشر کنیم ،این بود که بالاخره پدر را متقاعد کردیم در سال 1385 ردیف سهتار و آواز را ضبط و منتشر کند؛ که این کار انجام شد.
محمدجواد کسایی تاکید کرد: در تیر ماه سال 1386 نیز مصر شدیم تا پدر ردیف نی را ضبط کند. پس از صحبتهایی که صورت گرفت بالاخره این ردیف در 4 روز ضبط شد. در واقع دو روز در یک هفته و دو روز دیگر در هفته بعد از آن ردیفها را در استودیو ضبط کردیم. مبنای این ردیفها نیز همچون دو ردیف قبلی آوازی است. به تعبیر آقای لطفی استاد کسایی در این ردیفها با نی، آواز مینوازند که تعبیر درستی است.
فرزند استاد کسایی همچنین ضمن انتقاد از برخی نوازندگان نی گفت: در دوره معاصر شاهد نوازندگیهایی از نی هستیم که صداهای نامعمولی از این ساز در میآورند؛ امیدوارم که این دوستان کمی به اصالت ساز نی توجه کنند و به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنند.
وی همچنین در پایان سخنانش از کسانی که در روال شکلگیری این ردیف نقش داشتند تشکر کرد و گفت: از سید عباس سجادی که سال 1386 به اصفهان آمد و با اصرار فراوان موجبات ضبط این اثر را فراهم کرد قدردانی میکنم.
ساخت دو فیلم مستند درباره استاد کسایی
در ادامه مختاباد درباره چگونگی تهیه فیلم مستند از زندگی استاد کسایی توسط فرهاد دفتری سخن گفت و افزود:آقای دفتری که از جمله مستندسازان شناختهشده ایران به شمار میروند،از سال 1384 درگیر ساخت این اثر شد و سفارش ساخت را هم خود استاد کسایی دادند که در صحبتی که با من داشتند، گفتند که تا کنون بیش از 80 ساعت فیلم از زندگی کسایی گرفتند که قرار است همه اینها در یک فیلم مستند 60 دقیقهای تدوین شود.
به گفته آقای مختاباد،4 ساعت مصاحبه اختصاصی از جمله ویژگیهای این کار است که البته کارگردان سعی کرده است به نوعی برنامهریزی کند که اثری در خور نام و شان استاد فراهم آید. آقای دفتری برای بخش جوانی و دوران حضور استاد در رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب از آرشیو و برخی فیلمهای موجود بهره خواهد گرفت وبرای سالهای اخیر از فیلمهایی که خودش آن را فیلمبرداری کرده بهره میگیرد.
او گفت در صحبتی که آقای دفتری با استاد حسین علیزاده داشت، از قرار ایشان پذیرفتند که برای این اثر موسیقی مجزا بنویسند که از این جهت کار از هر جهت در کیفیتی بالا ارائه خواهد شد.
مختاباد همچنین از ساخت فیلمی توسط خلیل کسایی(فرزند استاد کسایی و نوازنده نی) سخن گفت و افزود: در صحبتی که پیش از شروع برنامه با آقای کسایی داشتم ایشان گفتند که این فیلم را برای این تهیه کردهایم که مشاهده میکردیم از گوشه و کنار کشور افراد بسیاری تماس میگیرند که از شیوه نینوازی و تکنیکها و ظرایف آن میپرسیدند لذا به این صرافت افتادیم که فیلمی مستند از تمامی ظرایف وتکنیکهای نوازندگی نی را توسط خود استاد ثبت و ضبط کنیم تا هم روایتی مستند و دست اول از مکتب و شیوه نوازندگی استاد در اختیار علاقهمندان داشته باشیم و هم این که از برخی تحریفها و نقل قولهایی که این سو آن سو درباره استاد و شیوه نوازندگیاش میشود جلوگیری کنیم وافراد را به اصل اثر ارجاع دهیم.
در بخش بعدی این نشست بخشی 14 دقیقهای از مستندی که مهرداد دفتری درباره حسن کسایی ساخته بود برای حاضران پخش شد که در آن ضمن ارائه بخشهایی از حضور استاد کسایی در مکانهای مختلف و سخنان مستقیم او گفتههای حسین علیزاده،دکتر ضیاءموحد،فخری ملکپور ومحمدرضا لطفی درباره استاد کسایی آمده است.
لطفی: استاد کسایی نقد بردار نیست
پس از آن محمدرضا لطفی که به عنوان منتقد برنامه دعوت شده بود به روی صحنه آمد.
محمدرضا لطفی با اشاره به مستندی که پیش از سخنان او پخش شد گفت: وقتی سخنان استاد حسن(کسایی) را در طول فیلم با آن حس و حال میشنویم حرفهای ما دیگر جنبه قیل و قال پیدا میکند و من نه به خودم و نه به هیچ فرد دیگری اجازه نمیدهم که به نقد آثار استاد حسن کسایی بپردازد؛ چرا که ما در حد این کار نیستیم.
این آهنگساز در ادامه افزود: برگزاری جلسات نقد کار بسیار ارزندهای است که طی چند وقت اخیر از سوی آقای مختاباد و دوستانشان صورت میگیرد؛ اما باید بپذیریم نقد آثار عدهای که تعدادشان نیز بسیار اندک است، از مسیر منطق تاریخی دور است و نمیشود آثار آنها را نقد کرد. استاد کسایی از جمله این افراد است.
این هنرمند افزود: چنین حرفی را به دلیل بینش والا و معرفت این بزرگان میزنم. هنرمندی که 60 سال نوای نی او در جان ایرانیها نشسته و از اندیشمند گرفته تا علما و مردم کوچه و بازار و متفکرین چپی و راستی و میانهرو، همه و همه آن را یک صدا پذیرفتهاند نقدکردنش کار بسیار سختی است.
نخستین بار است که ردیفآموزشی مدونشدهای برای نینوازها ارائه میشود
وی درباره ردیف نی استاد کسایی تصریح کرد: این مجموعه را من به دو بخش تقسیم میکنم. بخش اول به کار استاد کسایی مربوط میشود که برای اولین بار مجموعه آموزشی مدون شدهای را برای نینوازها ارائه کرده است. با اینکه در زمان کهولت سن استاد این کار را کرده اما از نظر عمق و معنی و بعد عرفانی کار بینظیر است.
محمدرضا لطفی همچنین گفت: با اینکه مدتها است در استودیوهای ایران سازها با فرکانسهای طبیعی خودشان ضبط نمیشوند اما در این کار خوشحال هستم که از صدابردار با تجربهای استفاده شده تا فرکانس طبیعی نی شنیده شود. از این بابت میبایست از صدابردار ردیف نی استاد کسایی یعنی آقای عسگری تشکر و قدردانی کرد.
این نوازنده تار در ادامه افزود: اما بخش دوم این مجموعه به کتابچهای مربوط میشود که همراه با اثر منتشر شده است. این کتابچه را محمدجواد پسر استاد کسایی نوشته و من ایشان را از کودکی میشناسم. من تنها انتقادم به این مجموعه به این کتاب باز میگردد و اعتقاد دارم اگر آن را یکی از پیران دیر موسیقی مینوشت به ارزش استاد کسایی افزوده میشد.این نکته را از این بابت نمیگویم که بخواهم بر تلاش و همتی که آقا جواد کسایی به خرج داده،انگشت تضعیف بنهم، بلکه معتقدم معمولا فرزند در مورد پدرش نمیتواند بدون در نظر گرفتن مسائل عاطفی به ذکر نکات قوت و ضعف بپردازد. از این رو است که میگویم شاید اگر یکی از پیران دیر این کتابچه را مینوشت بهتر میشد.
لطفی در ادامه به ذکر خاطره ای پرداخت و گفت: روزی در ایام جوانی توفیقی حاصل شد تا در منزل سایه به همراه هنرمندانی که دوستشان داشتم باشم. در این میهمانی که دلیل تشکیل شدنش را هم نمی دانم ادیب خوانساری، حسن کسایی، حسین قوامی، محمدرضا شجریان، ناصر فرهنگفر، استاد بهاری و من بودیم.
وی افزود: ابتدا حسن آقا(حسن کسایی) افشاری را از نتی زد که کمتر کسی بتواند با او بزند. بهاری با کمانچه سعی کرد او را همراهی کند و چند باری کوک ساز را عوض کرد؛ اما در نهایت نشد و زیر لب غرولندی هم کرد. پس از آن حسن آقا افشاری«لا» کوک کرد و من با ایشان همنوازی کردم. در این افشاری که برای خواننده بسیار بالا بود استاد قوامی خواند.
این نوازنده تار ادامه داد: خواندن در آن فاصله کار سختی بود؛ در ادامه آقای شجریان هم به سختی از عهده کار بر آمد. ما آن موقع متوجه این نشدیم که چرا حسن آقا این کار را می کند و اینقدر کوک را بالا می گیرد که دیگران به سختی بتوانند او را همراه کنند؟ بعد فهمیدیم که هدفش این بوده که ادیب خوانساری کم نیاورد و مقام استادی اش بیشتر معلوم شود.
این هنرمند تصریح کرد: وقتی ادیب خواست بخواند حسن آقا دست برد و نی کوتاهی را در آورد و در فاصله ای که چپ کوک محسوب می شد شروع به نواختن شوشتری کرد. ادیب نیز که سن و سالی از او گذشته بود آواز شوشتری بی نظیری در همان فاصله اجرا کرد که همه پشیمان شدند چرا خوانده اند. پس از اجرای ادیب نیز دیگر کسی نه ساز زد و نه آواز خواند.
محمدرضا لطفی همچنین به شرح ماجرای آشنایی اش با استاد کسایی پرداخت و گفت: من بیست و اندی سال داشتم که توفیق آشنایی با حسن آقا را پیدا کردم. زمانی که می خواستم برای دیدن استاد کسایی بروم از خیابان حسن آباد اصفهان به ایشان زنگ زدم و گفتم من از شاگردان استاد شهنازی و برومند هستم و عشق دیدار شما را دارم. ایشان هم موافقت کرد و به من آدرس داد.
لطفی ادامه داد: وقتی به دیدن حسن آقا رفتم ایشان با لباس رسمی منتظر من بود؛ من نیز جعبه سازی را در دست داشتم که متعلق به برادرم بود و روی آن اشکال گل منگلی بسیاری داشت ضمن اینکه موی بلندی هم داشتم. حسن آقا بعدها گفت وقتی تو را با آن شمایل دیدم به خودم گفتم ای داد بی داد، باز هم یکی از این جوان های گیتاریست آمده و می خواهد سر ما را ببرد.
این آهنگساز همچنین تصریح کرد: حسن کسایی برای همه ما حق استادی دارد و همواره با ظاهر موسیقی و ردیف مخالف بوده است. در همین اثری نیز که منتشر کرده این موضوع را به وضوح می بینید. استاد در واقع جوهره قطعات را اجرا کرده است. حتی برخی گوشه ها را در حد چند ثانیه اجرا کرده و به نظر می رسد که اصطلاحا اشانتیون زده است.
وی تاکید کرد: با توجه به شناختی که من از آثار استاد کسایی دارم ایشان در این اثر یک سوم آنچه را که می دانسته اجرا کرده است. خوشبختانه تمام ویژگی های حرفه ای حسن کسایی طی 60 سال گذشته ضبط شده و وجود دارد و می توان از آنها به عنوان ماخذ استفاده کرد. متاسفانه با اینکه در عصر دیجیتال هستیم از اکثر بزرگان موسیقی کشورمان تصاویر مستندی نداریم و نمونه کاری که برای استاد کسایی می شود می بایست برای سایر عزیزان نیز اتفاق بیافتد.
کسایی صاحب مکتب است
در ادامه مختاباد به عنوان کارشناس مجری برنامه به طرح سوالی پرداخت و گفت شما در کتاب سال شیدا که سال 1381 منتشر شد و به گمانم پنجمین کتاب سال شیداست،مقالهای نسبتا بلند و کامل درباره استاد کسایی نوشتید و در آن وجوه مختلف کاری ایشان را برشمردید در بخش از این کتاب شما آوردید:«کسایی را میتوان موسس مکتب نی در ایران دانست که اتفاقا تمام ملی است. این نکته ناچیزی نیست. اما نمیتوان در این عرصه هنرمندانی همچون بنان،مجد،شهناز،قوامی،شهیدی و شجریان را که بسیار خوب میخوانند و مینوازند، بنیانگزار مکتبی دانست، بلکه آنان مانند هر هنرمندی سیاق فردی خود را دارند و پس از خود جای پایی به عنوان موسس مکتب باقی نمیگذارند» با توجه به این نکته چه دلایلی باعث شده که شما آقای کسایی را صاحب مکتب بدانید و دیگران را نه؟
لطفی در مورد نقش تاریخی و صاحب مکتب بودن حسن کسایی در نینوازی گفت: نایب اسدالله نینواز بینظیری بوده و حسن کسایی در ادامه نایب اسدالله به این عرصه ورود پیدا کرده و نقش تاریخی خودش را بازی کرده است. به گونهای که امروز صدای نی کسایی در تمام نقاط ایران و از نینوازیهایی که انجام میشود میشنوید و این نکته کمی نیست که شما هر نوازنده نیای را که میبینید سخت تحت تاثیر شیوه و منش نوازندگی استاد کسایی است.
این نوازنده تار افزود: درست است که ما به امید نقد اثر استاد کسایی به اینجا آمدهایم اما در عمل کاری که استاد انجام داده به قدری بزرگ است که با این روند نمیتوان به نقد آن پرداخت. شاید روزی در محیطی دانشگاهیتر بتوانیم به نقد آثار ایشان بپردازیم.
در ادامه نوبت به پرسش حاضران از استاد لطفی رسید.
لطفی در پاسخ به سئوالی درباره مقایسه جایگاه جلیل شهناز در تارنوازی و حسن کسایی در نینوازی گفت: من عاشق جلیل شهناز هستم و او را کسایی دیگر در کار خودش میدانم؛ اما توجه داشته باشید که این دو نفر دو سنخیت متفاوت دارند.
وی تاکید کرد: من استاد شهناز و استاد کسایی را در یک کفه قرار نمیدهم. کسایی اهل تحقیق و بررسی بوده و این ذهنیت را شما در نوازندگی و انضباط طولانی او میبینید. صدایی که شما از ساز کسایی میشنوید هرگز و در هیچ مقطع تاریخی نشنیدهاید و مختص به خود حسن کسایی است. یعنی کسایی ساز نی را تکامل داده است. تا پیش از او هرگز نی نمیتوانسته بیش از دو یا نهایت سه دقیقه با سازی چون تار همنوازی کند اما کسایی ابعاد نی را به طرز غیر قابلانکاری افزایش داده است.
این موسیقیدان افزود: اما آنچه شما از ساز استاد جلیل شهناز میشنوید در ساز اساتید پیش از او شنیدهاید. استاد جلیل شهناز در جایگاه فوقالعادهای است و استاد کسایی نیز در جایگاه خودش تعریف خودش را دارد.
لطفی تصریح کرد: همانطور که پیش از این نیز گفته شد ساز حسن آقا بیشتر آوازی است و دلیلاش هم این است که وزن آن بر وزن شعری منطبق است. وقتی که به صدای نی حسن کسایی دقت میکنید متوجه میشوید که با سیلابهای شعری نواخته میشود.
این هنرمند همچنین گفت: روزی سایه در مورد حافظ جملهای را به کار برد که من امروز میخواهم در مورد استاد کسایی به کار ببرم. سایه گفت آخ اگر حافظ نبود ما چه شاعران بزرگی میشدیم و من این جمله را در مورد استاد کسایی به کار میبرم.
در ادامه برنامه ابتدا منوچهر غیوری از شاگردان استاد کسایی به همراه محمود رفیعیان نوازنده تنبک به اجرای دونوازی پرداختند. سپس تقی سعیدی از شاگردان تاج اصفهانی آوازی را در رسای حسن کسایی اجرا کرد. در ادامه نیز مستندی 5 دقیقهای از سهتارنوازی و آواز حسن کسایی برای حاضران در سالن پخش شد.
بخش پایانی برنامه نیز تقدیر از دست اندرکاران تهیه و تولید آلبوم ردیف نی استاد کسایی بود که برای اهدای جوایز این افراد محمدرضا لطفی، هوشنگ کامکار ، ناظمی(معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)، سید عباس سجادی(مدیر بخش موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری) و علی مرادخانی(رئیس موزه موسیقی) به روی صحنه آمدند.
در این بخش از خلیل و محمدجواد کسایی، شهرام میرجلالی، منوچهر غیوری، تقی سعیدی، حمید و حسن عسگری، مهرداد دفتری، فروغ بهمن پور و محمدرضا لطفی با اهداء لوح تقدیر و هدایایی قدردانی شد.