همشهری آنلاین- سید ابوالحسن مختاباد: درباره زندگی و زمانه استاد کسایی در چند روز گذشته نوشته‌های فراوانی منتشر شده است. لذا نگارنده سعی خواهد کرد به وجهی از کار استاد بپردازد که بیشتر بر میراث باقی‌مانده از او متمرکز است.

این توضیح را هم بدهم که نوشته استاد محمدرضا لطفی درباره جایگاه و تلاش‌هایی که استادسید حسن کسایی در عرصه موسیقی انجام داد، تقریبا کلیت کار ایشان را توضیح داده است. این نوشته در نزدیک به 50 صفحه در یکی از شماره‌های سالنامه شیدا (شماره ششم- ص13-60) منتشر شد. از طرف دیگر فرزندان آن زنده‌یاد هم سعی و اهتمامی ویژه صرف کردند تا هنر استاد را به گونه‌ای ثبت و ضبط کنند که نسل‌های آینده بتوانند از تمامی ظرایف و دقایق کار استاد در حوزه نی‌نوازی و ردیف‌دانی بهره ببرند. توسعه فن آوری‌های ارتباطی هم البته به مدد این دو فرزند آمد. تا آنجایی که نگارنده در خاطر دارد فرزند بزرگتر ایشان، محمد جواد، کتابی درباره استاد تدوین کرد که نشرنی چند سال قبل به بازار کتاب عرضه کرد و سپس مجموعه ردیف‌های آوازی استاد با سه‌تار را از سوی انتشارات آوای نوین اصفهان و به همراه کتابچه‌ای  منتشر کرد و در نهایت با همت سیدعباس سجادی در مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران ردیف نی استاد درهیئت و قالبی شکیل عرضه و پاییز سال قبل هم در برنامه‌ای که نگارنده با دعوت از استاد محمد رضا لطفی و خانواده مرحوم کسایی ترتیب داد (برنامه نقد نغمه)، این ردیف رونمایی و نقدو بررسی شد.

 لطفی از کسایی گفت؛گزارش همشهری آنلاین از نشست رونمایی و نقد ردیف نی استاد کسایی

 گزارش تصویری همشهری آنلاین از نشست رونمایی و نقد و بررسی ردیف نی استاد کسایی

جا دارد از آقای سجادی و سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در این زمینه قدر‌دانی شود، چرا که به گفته آقای سجادی برای این کار آنها رقمی تعیین نکردند بلکه از خود استاد خواستند دستمزد این کار را خود تعیین کند تا شان و جایگاه ایشان هم حفظ شود و این گونه شد که یکی از روایت‌های استثنایی از ردیف موسیقی ایرانی، آن هم از سوی فردی که چه در ذوق و استعداد و چه در دانش ادبی و موسیقایی یگانه روزگار بود ،ثبت و ضبط شد.

رفتار مدیریت موسیقی با مرحوم کسایی نگارنده را بی اختیار به یاد خاطره‌ای از مرحوم کمالیان انداخت. آن زنده‌یاد در کتاب خاطرات خود آورده است که وقتی استاد نورعلی‌خان برومند از سوی مدیر وقت تلویزیون مامور ثبت و ضبط ردیف خود شد، مبلغ پیشنهادی به او در آن زمان(سال های ابتدایی دهه پنجاه) رقمی بود که با آن می‌توانستی در یک نقطه خوب تهران دو واحد مسکونی مناسب خریداری کنی؟ این در حالی است که ما در همین یکی، دوسال اخیر داشتیم ناشرانی را که ردیف‌های برخی اساتید را به نازلترین قیمت خریدند و البته آنها هم مقصر نیستند ،چرا که اقتصاد موسیقی دراین زمینه تقریبا بازاری ندارد و ناشر بخش خصوصی هم عملا توان و ظرفیت بیش از این را هم ندارد. نکته این جاست که در تمامی این سال‌ها بودجه‌های کلانی که در صدا و سیماست و یا حتی بودجه‌ای که در بخش‌های دیگر دولتی و نیمه دولتی است،عملا صرف چنین کارهایی نشد وکار سازمان فرهنگی و هنری وقت از این زاویه قابل اعتنا و تقدیر است.

در کنار این کارها دوست مستندسازم، فرهاد دفتری  از حدود 5 سال پیش ساخت مستندی از زندگی استاد را شروع کرد که به گفته خودش بیش از صد ساعت فیلم از گفته‌هاو ناگفته‌های استاد را ثبت و ضبط کرده است که تنها 20 ساعت آن گفت وگوی رو در رو و مستقیم است. آقای دفتری به دلیل نگاه حرفه‌ای که به کار دارد ، در ختم استاد در اصفهان و نیز تهران هم حضور داشت تا فیلم در حال ساختش را تکمیل‌تر کند. بخشی کوتاه از این فیلم در نشست رونمایی و نقد ردیف استاد کسایی در فرهنگسرای شفق نمایش داده شد و حیف که اجل مهلت نداد تا فیلم کامل و تدوین شده را خود استاد هم نظاره‌گر باشند.

فرزند دیگر استاد(خلیل کسایی) هم که خود نی‌نواز قابلی است و استادش در نی پدر بزرگوارشان بودند، علاوه بر پرسش‌هایی که خود داشتند، پرسش‌های نوازندگان و ردیف‌دانان نی از گوشه و کنار راجمع کرده و با پدر در میان گذاشتند که نتیجه کار فیلمی یک و نیم ساعته شد از ظرایف و دقایق نی‌نوازی و انواع تکنیک‌هایی که بی‌واسطه از زبان استاد بیان شده است. آقا خلیل در گفت وگویی که نگارنده با ایشان داشتم گفتند که روی این فیلم و پرسش‌هایی که از استاد انجام شد کار بسیاری صورت دادند و تقریبا نکته‌ای نیست که درباره نی و شیوه‌های نوازندگی و نفس‌گیری و تکنیک‌های مختلف آن باشد که در این فیلم درباره‌اش سخن نگفته باشند و اضافه کردند :این گونه برخی مراجع و گفته‌های منتسب به استاد درباره نی که به صورت شفاهی در گذشته جریان داشت و برخی هم نقل قول‌های نادرستی بود، با انتشار این اثر عملا خاصیت خود را از دست خواهند داد و این اثر می‌تواند راهنمای بسیار خوبی هم برای نی‌سازان باشد و هم برای نی‌نوازان و هم محققان و پژوهشگران موسیقی که در این زمینه‌ها کار و تلاش می‌کنند.

پیشنهادی به آقاجواد و آقاخلیل(دو فرزند استاد) دارم و آن اینکه دست همتی برآرند و مجموعه کارهایی را که استاد در برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی اجرا کردند (دربرنامه گل‌ها به مدیریت مرحوم پیرنیا و یا گلچین هفته که به همت استاد سایه پا گرفت و رشد کرد) را گردآوری و این گونه آرشیو کاملی از اجراهای استاد را فراهم آورند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که برخی از اجراهای استاد چه به صورت تکنوازی و یا همراه آواز یا همنواز دیگر،روایتی کامل‌تر و فنی‌تر از گوشه‌های مختلف ردیفی است و به گفته استاد لطفی می‌تواند کامل‌کننده ردیفی باشد که ایشان انتشار دادند. نفس این مقایسه خود از نبوغ ذاتی ایشان در ملودی‌پردازی و پرواز در فواصل مختلف موسیقایی و گوشه‌ها خبر می‌دهد و تایید است بر این نکته که استاد در هنگام بداهه‌نوازی شهباز خیالش در موسیقی تا کجاها دامن می‌کشید.

یادداشت را با یکی از نمونه های درخشان نگاه هنری استاد به پایان می‌رسانم . نمونه‌ای که نشان می‌دهد ، وقتی زاویه نگاه متفاوت باشد از هر پدیده دم دستی هم می‌توان شاهکاری خلق کرد. مثل مولانا که حکایت‌ها و تمثیلاتی که او در مثنوی معنوی آورده است، عمدتا حکایت‌ها و تمثیل‌هاییست که دیگر بزرگان ادب فارسی چون سنایی و عطار هم در آثارشان آورده اند،اما تفسیر و نمکی که مولانا بر این آثار زده است ، محصول کار را متفاوت با آنچیزی جلوده داد که دیگران کرده اند. همانند آشپزی ماهر که از کمترین مصالح و مواد غذایی بهترین و خوشمزه ترین غذاها را در کارگاه آشپزی خود می پزد.

از جمله این مواد و مصالح دو واژه «سلام علیکم» است که نتیجه‌اش شد قطعه معروف سلام از استاد کسایی. این قطعه که در دستگاه چهارگاه نوشته شد و سروده سال‌های جوانی استاد است(20 سالگی)و حدود 25 سال قبل استاد حسین علیزاده در تنظیمی درخشان حق این قطعه را در آلبوم صبحگاهی ادا کردند اثری است که به گقته استاد کسایی ریتم و فضای کلی آن از دو واژه «سلام علیکم» گرفته شد و سال های سال شنوندگان رادیو در ایران صبح خود را با این قطعه کوتاه اما تاثیرگذار آغاز می‌کردند.

استخراج ساختار چنین قوی و استوار با غنای ملودیک و زیبایی‌شناسی منحصر به فرد از یک مفهوم دم دستی را تنها می‌توان از یک نابغه انتظار داشت. چهره‌ایکه اگر چه این روزها روی در نقاب خاک کشید،اما نغمه های برآمده از جانش در نهاد ما ایرانیان ماندگار و ماندگارتر خواهد ماند.یادش گرامی و روانش شاد باد.

  بعد از تحریر: مراسم دفن استاد کسایی غریبانه و در سکوت برگزار شد و در پی آن شایعاتی هم درگرفت، شایعاتی که به دلیل جایگاه استاد کسایی علاقه‌مندان و دوستدارانش حق دارند بدانند دلیل اصلی این کار چه بوده و چه کس یا کسانی چنین تصمیم شتابزده‌ای را اتخاذ کردند. سید حسن کسایی به گواه شناسنامه‌اش از سادات بود و علاوه بر آن چهره‌ای سیاسی نبود. جایزه چهره‌های ماندگار صدا و سیما را هم دریافت کرد و بنابر این دفن بی سر و صدا و شبانه او تنها یک پرسش بزرگ از بی‌تدبیری را مقابل اهل فرهنگ و موسیقی می‌گشاید. جا دارد که خانه موسیقی و دست اندرکارانش که مراسم ترحیم خوبی هم برایش برگزار کردند، پی این کار را بگیرد و برای افکار عمومی روشن سازند که چه کس یا کسانی چنین تصمیمی را گرفتند تا حداقل اگر بزرگی دیگر از اهالی موسیقی به دیار باقی شتافت، با چنین شگفتی‌هایی روبرو نشویم. در هر حال قرار نیست خانه موسیقی تنها مسئول کفن و دفن و بیمه و مراسم ترحیم هنرمندان باشد(که این کار هم ارزشمند و قابل احترام است)، بلکه در این گونه مواقع هم باید ورود کند و هزینه‌های چنین تصمیماتی را برای تصمیم گیران بالا ببرد تا  در آینده شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم.

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها