اثری را با کلام و ملودی زیبا از رادیو یا رسانه ملی میشنوید اما در نهایت فقط اسم خواننده را اعلام کرده و یا در پایان نماهنگ اسم خواننده نوشته شده و سهم ترانهسرا از این کار زیبا هیچ است. ترانه با تصاویری پخش میشود که ترانهسرا علاقهای به پخش کارش با این تصاویرندارد؛ اما کاری از دستش برنمیآید چون کار واگذار شده است. آلبومی منتشر میشود و در مواردی، نامی از ترانهسرا ذکر نمیشود؛ اتفاقی که شاید توسط معتبرترین تهیهکنندگان آلبومهای موسیقی رخ دهد. در همه این موارد باز هم حق ترانهسرا نادیده گرفته میشود. تبلیغ برگزاری کنسرت در معتبرترین روزنامهها و در بهترین مکانی که مخاطب آن را میبیند، منتشر میشود؛ اما اسمی از ترانهسرا به میان نمیآید. این جا هم در ویترینی که از یک کنسرت به نمایش درآمده است، ترانهسرا جایی ندارد . در نهایت اثر ترانهسرا به سرقت می رود و او باز هم د ضرری که متحمل میشود و دستش به جایی بند نیست... ترانهسرا بار دیگر هیچ انگاشته میشود.
همه این اتفاقات ناخوشایند باعث شد تا بخشی از نشست دوهفته پیش "خانه ترانه" به مدیریت افشین یداللهی شاعر و ترانهسرا و با حضور اساتید و صاحبنظرانی چون محمد سریر آهنگساز و رئیس خانه موسیقی، کامبیز نوروزی حقوقدان، سیدابوالحسن مختاباد روزنامهنگار و محقق عرصه نشر،کتاب و موسیقی و سید عباس سجادی شاعر و ترانه سرا و مدیر موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به بررسی مساله حقوق مادی و معنوی مولفین و مصنفین در حوزه ترانه، موسیقی و خوانندگی اختصاص یابد. آن چه در پی میآید، گزارشی است از این نشست که اگرچه اندکی دیر روی خروجی سایت قرار میگیرد، اما بحثهای مطرح شده همچنان و شاید تا سالهای بعد هم در زمره مهمترین معضلات اهالی ترانه و شعر و موسیقی باشد.
یداللهی:بررسی ادعاها در فضای مجازی خانه ترانه
بحث با توضیح کوتاه افشین یداللهی درباره دلیل برگزاری این ویژه برنامه آغاز شد . او در این باره گفت: « هر از گاهی، ترانه سرایی ادعا می کند که کارش توسط ترانه سرایی دیگر برداشته شده و به آهنگسازی واگذار شده است. در برخی موارد نیز ترانه سرا ادعا می کند کارش بدون اجازه توسط آهنگسازی برداشته و بدون توجه به حقوق مادی و معنوی او، اجرا شده است .»
یداللهی ادامه داد:«از آن جایی که تا به حال به درستی به این مساله پرداخته نشده است، فعلا باب این مساله را در فضای مجازی باز کرده ایم . به این ترتیب که اگر این افراد مستندات کافی درباره ادعایشان داشته باشند، مساله با ذکر نام و مستندات شخص، بدون جانبداری « خانه ترانه » از هیچ یک از طرفین ، روی صفحههای مجازی خانه ترانه برای مشخص شدن مساله قرار میگیرد. تا به حال نیز موارد مطرح شده حل و فصل شده و نتایج مثبتی را به دنبال داشته است.»
این شاعر و ترانهسرا و روانپزشک در پایان بخش نخست صحبتهایش گفت: « با توجه به مسایل پیش آمده بازنگری مجدد به مساله " حقوق مولفین و مصنیفین در حوزه ترانه ،شعر و خوانندگی " ضروری به نظر میرسید که در این راستا، بخشی از نشست خانه ترانه با حضور اساتید و صاحبنظران به این مساله ختصاص یافت.» پس از این مقدمه، یداللهی با این توضیح که «دکتر محمد سریر» به عنوان پیشکسوتی که سابقه همکاری با شعرایی چون زنده یاد « فریدون مشیری»، مرحوم « حسین منزوی» و زنده یاد «محمد نوری » را داشته اند، درخواست کرد تا به عنوان نخستین سخنران روی سن حاضر شود.
کلام باید دلنشین باشد
دکتر محمد سریر آهنگساز ، رئیس و عضو هیات مدیره خانه موسیقی، صحبت هایش را این طور آغاز کرد: « کلام در موسیقی، جایگاه ویژه ای دارد. این در فرهنگ و ادبیات ما ریشه دارد. از ابتدای تولد موسیقی، همواره کلام با ملودی همراه بوده است. شعر و ترانه جایگاه ویژه ای دارند به این دلیل که هنرمندانه اما به طور مستقیم " پیام رسان " هستند.»
دکتر سریر درباره تاثیر ترانه روی ماندگاری یک مجموعه کار گفت: « امروز و در این جلسه، کارهای خوبی شنیدم؛کارهایی که من را برای آهنگسازی روی آثار تشویق میکرد. اما با این حال،همه ترانهها در ذهن نمیماند. در موسیقی کلامی، قصد بر این است که کار از نقطهای آغاز شده، به اوج رسیده و در نهایت به انتها برسد و در این مسیر " حرفی" به مخاطب بزند. بنابراین هم انتخاب موضوع و هم چگونگی پرداختن به آن مهم است. هنر ترانه سرایی این است که کار درضمن داشتن شروع، اوج و بازگشت اصناب نداشته و در زمان مشخص بسته شود. این نشان می دهد که باید در سرودن ترانه بیشتر دقت کرد. از طرفی تلفیق درست ترانه و ملودی می تواند کار را در ذهن مخاطب ماندگار کند. بنابراین هر دو باید از ویژگی های لازم برخوردار باشند.»
ما متعهد نیستیم
پس از این مقدمه دکتر سریر بررسی مساله حقوق مولفین و مصنفین را با اشاره به عدم تعهد ما به کنوانسیون برن آغاز کرد: کشور ما عضو " کنوانسیون برن " نیست. بنابراین ما از نظر قانونی نمیتوانیم درباره آن چه در داخل کشور ثبت کرده ایم، مدعی شویم. به این معنی که اگر اثر یکی از هنرمندان ما در خارج از کشور مورد استفاده قرار گیرد، ما نمی توانیم اعتراض کنیم.
او درباره عدم تعهد به این کنوانسیون توضیح داد : « عدم تعهد کشور ما به این کنوانسیون از یک نگاه اشتباه سرچشمه می گیرد. این نگاه مساله " پرداخت هزینه بابت استفاده از آثار دیگران " است. به این ترتیب که اگر ما عضو این کنوانسیون شویم، باید برای استفاده از آثار خالقان اثر در کشورهای دیگر اعم از کتاب، موسیقی، ترانه ، فیلم و ... هزینه پرداخت کنیم. چون نمیخواهیم هزینه پرداخت کنیم، بنابراین متعهد به این کنوانسیون نیز نشده ایم. اما از این نکته غافلیم که اگر برای مدتی هزینه پرداخت کنیم، پس از ثبت آثارمان، دیگران نیز در مقابل استفاده از آثار هنرمندان ما هزنیه می پردازند. به این ترتیب هم هزینه های پرداختی ما بازمی گردد و هم این که آثار خلاقانه هنرمندان ما، با نام خودشان در سطح جهانی مطرح می شود. به این ترتیب به هدف " جهانی شدن هنرمان " هم خواهیم رسید. ظرفیت هنرمندان ما نشان می دهد که ما می توانیم در حوزه های مختلف هنری آثار ماندگاری خلق کنیم که به ثبت جهانی نیز برسد.بنابراین نخستین اشتباه ما عدم تعهد به کنوانسیون بِرن است.»
خانه موسیقی در تلاش است
دکتر سریر درباره فعالیت خانه موسیقی در زمینه ثبت آثار و پرداخت حقوق مادی و معنوی ترانه سرایان و آهنگسازان گفت: « این مساله بارها در خانه موسیقی مطرح شده است. اما در بین هنرمندان داخلی هم این موضوع رعایت نمی شود. این مساله نیز با مسوولان مطرح شد و با وجود موافقت آنها هنوز هم اتفاقی در این زمینه رخ نداده است و گویا از این کار منصرف شده اند.»
او ادامه داد:« اگر از هر باری که کاری از رسانه پخش می شود، حتی 10 تک تومانی هم به حساب سازندگان اثر اختصاص پیدا کند، هنرمند نیازمند تامین هزینه هایش نخواهد بود و مهم تر این که دست او برای خلق آثار خوب و ماندگار باز خواهد شد. در خارج از کشور حتی ورثه هنرمند نیز بعد از فوت او از هر بار پخش اثر آن هنرمند، مبلغی دریافت میکنند.»
دکتر سریر پیش از ترک تریبون و اجرای یک کار با همراهی « محمدرضا صادقی»، صحبت هایش را این طور خاتمه داد: « آثاری که در قالب سی دی یا تک کار و... ارایه می شود، در وزارت ارشاد ثبت می شوند. این خود نوعی ثبت اثر است. اما در حال حاضر در" وزارت ارشاد " کمیته ای برای " ثبت آثار " شروع به کار کرده است. اما هنوز درباره دو نکته به توافق نرسیده اند .نخست این که یک اثر باید دارای چه ویژگی هایی باشد تا به ثبت برسد و دوم این که چه طور می توان مطمئن شد که اثر ارایه شده واقعا متعلق به خود آن شخص است. بنابراین اگر وزارت ارشاد به نتیجه نهایی برسد، این کمیته راه اندازی خواهد شد. در نهایت این که لایحه ای به مجلس ارایه شده تا به این وسیله کشور ما نیز عضو " کنوانسیون برن " شود. در صورتی که این فعالیت ها به نتیجه برسد، می توان به رعایت حقوق مولفین امیدوار بود.»
حق، گرفتنی است
سخنران بعدی، سیدعباس سجادی، شاعر و عضو شورای شعر وزارت ارشاد و رسانه ملی بود. او صحبت هایش را با این مقدمه آغاز کرد که :« حق گرفتنی است؛ حتی در کشور ما که بافت های مدنی و مدنیت آن سابقه طولانی دارد.عمر قانون حقوق مولفین و مصنفین به سال 48 بازمی گردد اما کم مصرفترین قانون در کشور ماست.»
او صحبت هایش را با اشاره به سابقه تاسیس " خانه ترانه " ادامه داد و گفت:« در اوایل دهه هشتاد، انجمن ترانه سرایان توسط تعدادی از ترانه سرایان تشکیل شد.پس از مدتی، به پیشنهاد من، محل نشستها از خانه ترانه سراها به " فرهنسگرای ابن سینا" ( قانون) منتقل شد. بعد از آن اشتقاقی ایجاد شد که البته این ماهیت این طور کارها و انجمنها است. بااین توضیح بگذارید از خودمان انتقاد را شروع کنیم تا به این نتیجه برسیم که چرا حقوق مولفین و مصنفین جدی گرفته نمیشود.»
سجادی ادامه داد: « در حال حاضر 4 ترانهسرا را نمیتوانید نام ببرید که همدیگر را قبول داشته باشند. مشکل از خودمان است. وقتی بحث صنف میشود، هیچ کس زیر بار این مساله نمیرود. ما هم که ابتدا دور هم جمع شدیم، 200 نفر بودیم . از آن جلسه 50 جلسه دیگر متولد شد؛ چون عده ای می گفتند ما " قلههای ترانه " این مملکت هستیم اما حالا کسی یک ترانه هم از آنها نمیگیرد.
شناسنامه کاری برخی از ما به 10 سال هم نمی رسد اما معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی و... را زیر سوال میبریم. بپذیریم که به افتادگی و تجربه نیاز داریم.بنابراین تا " صنف" و " تشکل" تشکیل ندهیم ، وضع به همین شکل خواهد بود. »
سجادی درباره فعالیت هایش برای تشکیل صنف ترانه سرایان توضیح داد و گفت: « به شهات حضور دکتر محمد سریر و « سید ابوالحسن مختاباد » که در همین جلسه حضور دارند، درخواستی برای تشکیل صنف نوشتم. به اتفاق اکثریت آراء، تشکیل این صنف در خانه موسیقی وهیئت مدیره وقت تایید شد. بعد از مدتی تشکیل این صنف تصویب شد ولی علتی که تا امروز به نتیجه نرسیده ، چیست؟ به خاطر این که باید این کار توسط یک جمعی پیگیری میشد که متاسفانه نشد و من هم پی گیری نکردم،چون حس میکردم دوستان برایشان این شائبه ایجاد میشود که قرار است یک گروهی بروند و باندی در حوزه ترانه در خانه موسیقی تشکیل دهند.
در حال حاضر، به طور همزمان 3 جلسه شعر و ترانه در یک ساعت مشخص در تهران تشکیل می شود. به نظرتان این خنثیکردن برآیند نیروها نیست ؟ قدر مسلم هر کدام از ما درباره " تعریف ترانه " اختلاف نظر داریم و این طبیعی است . اما وقتی از مساله صنف صحبت می کنیم؛ باید اتفاق نظر داشته باشیم. مساله نبود " صنف ترانه سرایان " درد مشترک ماست.»
تشکیل صنف و دو مشکل
عباس سجادی درباره مشکلات حال حاضر درباره تشکیل صنف ترانه سرایان گفت:« مقدمات این کار در سال 80 در " خانه موسیقی" انجام شد و تشکیل " کانون ترانه سرایان خانه موسیقی" جزو مصوبات هیات مدیره خانه موسیقی است. اما علت عدم فعالیت این کانون دو مشکل است. نخست این که می گویند کانون ترانه سرایان باید مستقل باشد و دوم اینکه بعضی معقتدند به دلیل همراهی همیشگی ترانه و ملودی، بهتر است این کانون زیر نظر خانه موسیقی باشد و به همین دلیل هنوز مساله به نتیجه نهایی نرسیده است. »
سجادی صحبتهایش را با تاکید بر ضرورت تشکیل صنف ترانه سرایان و حضور نماینده برای دریافت حق رای در مجامع مرتبط با ترانه و موسیقی به پایان برد و گفت :« پس از تشکیل صنف، ما هم میتوانیم از " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی " بخواهیم که ما هم در شورای شعر، نماینده و حق رای داشته باشیم؛ در رسانه ملی نیز همین طور. چرا در اکثر شوراهای رسانه ملی و ارشاد، اصلی ترین اعضا، از کانون موسیقی هستند؟ به این دلیل که کانون موسیقی،" صنف " است و قدرت دارد. در نهایت برای تشکیل صنف باید اختلاف سلیقهها را کنار بگذاریم و برای تشکیل صنف به نتیجه برسیم .»
برای هنر ارزش ریالی قایل نیستیم
کامبیز نوروزی، حقوقدان و دبیر کمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران پس از حضور پشت تریبون صحبتهایش را با اشاره به سهل و ممتنع بودن موضوع حقوق مولفین ومصنفین آغاز کرد و گفت:« این مساله نه نیازمند قانون است، نه نیازمند پیوستن به کنوانسیون های جهانی؛ حتی به تلاش های صنفی گسترده هم نیاز ندارد، فقط کافی است، یک فردی برود به دادگاه و از حقی که ازش ضایع شده شکایت کند البته تشکیل " صنف ترانه سرایان " هم میتواند در شکل دهی و انسجام بخشی به این روند تاثیرگذار باشد »
نوروزی صحبت هایش را با یک مثال ادامه داد: بگذارید به صورت مصداقی مساله را بررسی کنیم. فرض کنید ضبط ماشین شما دزدیده میشود. چه کار میکنید؟ به پلیس مراجعه میکنید. اما چرا وقتی یک " اثر هنری"به سرقت می رود، صاحب اثر سریعا اقدام نمیکند؟ جواب این مساله، حقوقی نیست، جامعه شناسانه است. به این دلیل که یک " کالای هنری " هنوز در فرهنگ عمومی ما به عنوان یک " کالای اقتصادی " به رسمیت شناخته نمیشود.
او ادامه داد : « کلمه قلم به مزد در فرهنگ ما ناسزا است واین تفکر در جامعه ما وجود دارد.احتمالا با این برخورد روبرو شدهاید که وقتی کاری را ارایه کرده و در مقابل آن درخواست پرداخت هزینه کردهاید، با برخورد نامناسب روبرو شدهاید. در واقع وقتی خودِ جامعه هنری، برای تولید خودش " ارزش کالایی " قایل نیست، کالا دانستن آن را "ضد ارزش" می داند، در نتیجه با دزدیده شدن اثر نیز انفعالی برخورد می کند.»
محیط سرقت آثار فرهنگی جرم زاست
کامبیر نوروزی بااشاره به اصطلاح " محیط جرم زا " در اصطلاح جرم شناسی درباره فراهم کردن زمینه برای سرقت ادبی توضیح داد:« محیط جرم زا، محیطی است که از نظر پنهان است و یا این که به دلیل خصوصیاتش افراد بیشتری را در معرض ارتکاب به جرم قرار میدهد. آثار هنری در ایران، به دلیل " بیتوجهی خود اصحاب هنر" ، محیط جرم زا را فراهم میکند. به این ترتیب آثار هنری مثل دسته پولی که در دسترس عموم قرار می گیرد، برداشته ومورد سوء استفاده قرار میگیرد.»
نوروزی در نهایت نظراتش را با ارایه راه کار عملی در ارتباط با پیگیری مساله سرقت ادبی پایان داد و گفت :« هر کس ادعایی در مورد سوء استفاده از ترانه اش دارد، مطابق با قانون حقوق مولفان و مصنفان می تواند به دادگستری حوزه قضایی خود شکایت کند. با تنظیم دادخواست و الصاق اثر به آن، روند رسیدگی آغاز می شود. قدم بعدی، بررسی این مساله است که آیا موضوع مطرح شده از طرف " شاکی " ( ترانه سرا ) مصداق سرقت ادبی است یا نه ؟ اگر مساله تایید شود،مجازات مناسب ،از یک سال زندان تا جزای نقدی و جبران خسارت در انتظار مجرم خواهد بود. این نکته را هم یادآوری کنم که مکانیسم تقبیح و تحسین در محیط های اجتماعی فوق العاده پر کاربرد است. »
از جایگاه تان دفاع کنید
اگرچه موضوعی که افشین یداللهی به آن اشاره می کرد،مصداق سرقت ادبی نبود اما او با عنوان کردن این مساله قصد داشت تا به ترانه سرایان ایستادگی در برابر خواسته به حق شان را یادآوری کند. او توضیح داد: « نزدیک به 3 ماه پیش، کنسرتی با عنوان " کنسرت شب دهم " به اجرا درآمد. در تبلیغ این کنسرت آمده بود " اثری از فردین خلعتبری با صدای علیرضا قربانی " . اما اسمی از من به عنوان ترانه سرای همه آثار نیامده بود. وقتی علت را جویا شدم، گفتند در اصول تبلیغات اگر اسامی زیاد شود، تمرکز از روی موضوع اصلی برداشته می شود. گفتم این دلیل منطقی ای نیست. حق معنوی ترانه سرا باید ابتدا توسط " ارکستر ملی " رعایت شود. سپس به آنها گفتم اگر اسم من در تبلیغ ذکر نشود، اجازه اجرا نخواهم داد. »
دکتر یداللهی ادامه داد: « چون مراحل کار دوستانه پیش رفته بود، من قراردادی نبسته بودم. وجهی هم دریافت نکرده بودم. با یکی از مسوولین " شورای فنی " صحبت کردم و مساله را توضیح دادم. بعد از تایید صحبت هایم، مساله را پیگیری کردند و در نهایت در تبلیغ های بعدی اسم من هم ذکر شد. »
افشین یداللهی با تاکید بر ضرورت توجه به جایگاه ترانه سرا توسط خود شخص گفت:« شاید در نظر اول این طور به ذهن بعضی برسد که من می خواهم دیده شوم، اسمم در روزنامه ها بیاد و.....مهم نیست. من این مراحل را طی کرده ام؛ مهم دفاع از جایگاه شعر و ترانه است. برای حفظ حرمت ترانه سرا- شاعر در مواردی که حق مان نادیده گرفته می شود، باید ایستادگی کنیم تا مساله حل شود.»
افشین یداللهی درباره ضرورت پیگری حقوق مادی، علاوه بر حقوق معنوی این طور توضیح داد:« ترانه، علاوه بر ارزش معنوی و هنری، ارزش مادی نیز دارد.بنابراین نباید برای مطالبه حق مادی مان خجالت بکشیم. در خارج از کشور اگر با عابر پیاده ای صحبت کنند؛ نشانی ای از او می گیرند تا بعدا مبلغی برای او واریز کنند. پس چه طور حق مادی یک اثر هنری پرداخت نمی شود؟ از طرفی در همه نقاط دنیا به ازای هربار اجرای یک اثر هنری، به حساب صاحب اثر پول واریز می شود. پس پیگیری پرداخت حق مادی حق ترانه سرا است.»
یداللهی صحبت هایش را با اشاره به قدرت و جایگاه رسانه در زمینه اطلاع رسانی و رسیدگی به مطالبات اهل هنر پایان داد و گفت : « ضمن پیگیری مساله تشکیل " صنف ترانه سرایان" و آگاهی از مراحل قانونی برای رسیدگی به مساله حقوق مادی و معنوی از راه قانونی، در حال حاضر می توانیم از رسانه ها، جراید و فضای مجازی کمک بگیرم. افراد برای تداوم کارشان نیازمند اعتبار و خوش نامی هستند. بنابراین اگر مساله ای درباره آنها مطرح شود، به دلیل بازتابی که دارد، اعتبار و آّبروی شان نزد همکاران و حتی طرفداران شان به خطر می افتد .پس برای جلوگیری از خسارت مادی و معنوی؛ در صدد جبران و تغییر رفتارشان برمی آیند. به این ترتیب یکی از راه کارها، در حال حاضر کمک گرفتن از رسانه ها است.»
بودجه یک میلیاردی باید تقسیم شود
سید ابوالحسن مختاباد ، روزنامهنگار و محقق در زمینه مسائل نشر و موسیقی و کتاب و بازرس سابق خانه موسیقی و در صحبت هایش را با اشاره به پیگیری مساله پخش آثار " فرهاد مهراد " و به نتیجه نرسیدن آن که سوال یکی از ترانه سرایان بود، آغاز کرد. او در این باره گفت: « شریعت نیا به عنوان وکیل، پیگیر مساله پخش آثار مرحوم فرهاد مهراد از صداو سیما بود. از سوی دیگر مرحوم " فرید سلمانیان " از طرف صداو سیما، انتخاب شد تا ماجرا را به گونه ای پیگیری کند که در نهایت قانونی برای احقاق حق هنرمندان تدوین شود. اما به دلیل اختلافاتی که در خود " خانه فرهاد " به وجود آمد، مساله مسکوت ماند. در همان زمان نیز توسط " آقای شاهرودی" دستور خاص برای پیگیری مسایل اهالی هنر در شعبه خاصی صادر شد که باز هم بی نتیجه ماند.»
ابوالحسن مختاباد با اشاره به بودجه رسانه ملی به بخش؛ پخش آثار از این رسانه گفت:« به گفته مسوولان صداو سیما، این سازمان از بودجه " یک میلیارد دلاری " سالانه برخوردار است که میتواند بخشی اندک از این بودجه را به مسئله پرداخت حقوق مولفان و مصنفان در حوزه موسیقی و ترانه اختصاص دهد،همچنانکه برای سینما این کار صورت میگیرد.
بسته پیشنهادی برای احقاق حق
اما برای طرح شکایت و پیگیری سرقت ادبی سید ابوالحسن مختاباد راهکارهایی را به این شرح ارایه کرد. او یکی از راهکارها را شکایت به دادگاه اعلام کرد.
مختاباد سپس درباره بسته پیشنهادی که به خانه موسیقی ارایه کرده بود توضیح داد و گفت: « بسته ای را با عنوان " کپی رایت "، زمانی که بازرس خانه موسیقی بودم به خانه موسیقی ارایه کردم. در این راستا خانه موسیقی باید رای زنی بین هنرمندان و دولت انجام می داد؛ اما خانه موسیقی این مساله را پیگیری نکرد.»
اما دکتر محمد سریر در این باره توضیح داد:« در خانه موسیقی برای رسیدگی به این مساله زمانی تعیین و نامه نگاری های لازم هم انجام شد. اما قرار به تعویق افتاد. بعد هم گفتند این کار باید با اجازه مسوولین بالاتر انجام شود.»
سید ابوالحسن مختاباد با اشاره به این نکته که خانه موسیقی یک نامه نوشت و دیگر پیگیری نکرد در پاسخ به توضیحات دکتر سریر گفت: دوستناشری میگفت که حماقت هم با سماجت و استمرار به حکمت تبدیل میشود و اگر خانه موسیقی این مسئله را پی گیری میکرد،قطعا به جایی میتوانستیم برسیم.
او پس از این توضیح ادامه داد: « در بسته ارایه شده برای پیگیری افراد به سه گروه تقسیم شدند. نخست افرادی که تنها علاقهمندند کارشان از صدا و سیما پخش شود بدون این که حتی نامی از آنها آورده شود. این دسته کسانیاند که حتی به حقوق معنوی خود هم معترض نیستند.
دوم افرادی که علاقهمند بودند نامشان هنگام اجرای اثرشان آورده شود و تمایلی به پیگیری حقوق مادی خود نداشتند اما به حقوق معنوی اثر خود حساس بودند و دسته سوم هنرمندانی بودند که هم خواهان حقوق مادی خود بودند و هم خواهان حقوق معنوی و میخواستند هر دوی این امور درباره آثار آنها رعایت شودۀ
به گفته مختاباد براساس این تقسیم بندی کارهای اولیه انجام شد اما در نهایت به نتیجه نرسید چرا که وقتی من از خانه موسیقی کنار کشیدم، نه کانون پژوهشگران این ماجرا را پیگیری کرد و نه هیئت مدیره خانه موسیقی و جالب این که وقتی در میانههای تابستان به دعوت هیئت مدیره برای طرح برخی انتقادات رفتم هم همین پیشنهاد را دادم و باز هم تا به امروز کسی پیگیری نکرد.»
رئیس سابق کانون پژوهشگران خانه موسیقی صحبت هایش را این طور پایان داد و گفت:« باید ترانه سراها همگی حضور پیدا کنند. سپس زمانی را به عنوان نقطه یا سال " صفر" در نظر بگیرند و بگویند مساله تشکیل " صنف" و سپس " پیگیری حقوق مولفین و مصنفین " در این حوزه را شروع می کنیم و درنهایت مثلا 2 سال دیگر به نتیجه می رسیم وگرنه در هیچ کار جدی و اثر گذار نمی توان راهحلهای فوری و فوتی در نظر گرفت.»