تصویر ذهنی همه ما از تعطیلات نوروزی، تصویری است شاد: همه اعضای خانواده دور هم جمع شدهاند، میگویند و میخندند، تخمه میشکنند و شیرینی میخورند، عیدی میدهند و عیدی میگیرند. تصور رایج این است که در ایام عید، برای یکی دو هفته هم که شده، غم و غصه شرش را کم میکند و ما را به حال خودمان میگذارد. اما برای خیلیها تعطیلات نوروزی جلوه متفاوت و منحوسی دارد: افسردگی.
در حال حاضر در میان بیماریهایی که موجب ازکارافتادگی و افت کیفی فعالیت افراد میشوند، افسردگی دارای رتبه چهارم است و میگویند تا سال2020 رتبه دوم این جدول در اختیار افسردگی قرار میگیرد. افسردگی ماهیت پیچیدهای دارد.
علائم خُلقی آن شامل بیاشتهایی، بیانگیزگی، بیخوابی، احساس پوچی و بیارزشی، تمایل به مرگ و خودکشی و... است. اما ممکن است بیمار به خاطر چیزی دیگر، مثلا ضعف، درد مفاصل، افت فشارخون، کمخونی، سوءهاضمه، کمردرد و چیزهایی از این قبیل، به پزشک مراجعه کند و بعد از بررسی معلوم شود که او مبتلا به افسردگی است.
افسردگی واقعا هزار چهره دارد. مثلا در کودکان علائمی مانند پرحرکتی، بیتوجهی یا کمتوجهی که به صورت ناگهانی بروز میکنند، فرار از مدرسه، اضطراب بیش از حد هنگام جدایی از والدین و دلدردهای مکرر و بدون علت میتواند زنگ خطر به حساب بیاید. در نوجوانی، رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگرانه (فرار از خانه، دزدیهای کوچک) باید مورد توجه قرار بگیرند.
در جوانی و میانسالی، علائم واضحتر میشود: بیخوابی، کاهش اشتها، گوشهگیری، افت تمرکز، احساس پوچی و بیارزشی، اختلالات جنسی و تمایل به مرگ و خودکشی، از علائم قابل توجه این دوران است. در قشر دانشجو، افسردگی معمولا با کاهش تمرکز، ضعف حافظه و فقدان انگیزه برای مطالعه تظاهر میکند.
سابقا افسردگی را به محیط نسبت میدادند. بعدها گفتند محیط هیچ نقشی ندارد و همه چیز را به ژنتیک نسبت دادند. اما الان محققان معتقدند که این دو عامل با همدستی یکدیگر، بیمار را به افسردگی میکشانند. البته نمیشود نقش عوامل اقتصادی و اجتماعی نظیر فقر، بیکاری، طلاق، بیماریهای صعبالعلاج و... را نادیده گرفت.
افسردگی در چهارراه فصل
یکی از عواملی که میتواند به بروز افسردگی کمک کند، شرایط آب و هوایی است. به این نوع افسردگی میگویند افسردگی فصلی. مطالعاتی که در کشورهای غربی انجام شده نشان میدهد که با شروع فصل پاییز یا زمستان، خلقیات و روحیات افراد افت میکند و به سمت افسردگی میل میکند و با شروع فصل بهار یا تابستان، اوضاع روحی و رفتاری رو به بهبود میگذارد.
این افسردگی را عمدتا به کوتاهی روزهای زمستان (و کمبود آفتاب) و بلندی شبهای این فصل (که با افزایش هورمون تاریکی یا ملاتونین همراه است) ربط میدهند. اما در نوع تابستانی، اوضاع دقیقا بر عکس است، به نحوی که با شروع تابستان، مبتلایان به سمت افسردگی میروند و با شروع پاییز یا زمستان اوضاع بهتر میشود و از افسردگی خارج میشوند. این تغییرات را نیز عمدتا به گرمای هوا ارتباط میدهند.
چندی پیش دکتر کاویانی از اساتید دانشگاه تهران، تحقیقی در این مورد انجام داد که البته فقط محدود به تهران میشد. این تحقیق نشان داد که خوشکامی درمیان شهروندان تهرانی در فصل بهار بیشتر از سایر فصول است و در فصل تابستان کمتر؛ و برعکس اروپاییها، گویا هوای بارانی در روحیه و رفتار شهروندان شهر تهران، اثر شادیآوری دارد.
محققانی که روی پدیده افسردگی فصلی کار میکردند، متوجه نوع دیگری از افسردگی شدند که با آغاز زمستان و طی تعطیلات سال نو مسیحی، بیشتر خودش را نشان میداد و عامل زمینهساز آن، صرفا تغییرات آب و هوایی نبود. اسم این نوع افسردگی را گذاشتند افسردگی تعطیلات. حالا دیگر همة کارشناسان مطمئناند که هر تعطیلات بلندمدتی، به خصوص تعطیلات سالنو، میتواند فشارهایی را به انسان تحمیل کند و باعث بروز افسردگی شود.
افسردگی فصلی؛ علامتها و علتها
کسانی که به افسردگی تعطیلات دچار میشوند ممکن است یک یا بیش از یکی از این علائم را تجربه کنند: احساس غم و غصه، احساس اضطراب، بیقراری و استرس، تغییر در الگوی خواب، احساس کاهش انرژی، بیمیلی نسبت به انجام فعالیتهای مفرح، روی آوردن به پرخوری، گریه بیدلیل، احساس ناامیدی، و سرخوردگی و بیحوصلگی.
خوشبختانه علائم افسردگی تعطیلات محدود به همان دوران تعطیلات است و معمولا زیاد دوام پیدا نمیکند و حداکثر چند هفته بعد از اتمام تعطیلات، از بین میرود. البته خیلیها در ایام تعطیلات مشخصا به این نوع افسردگی دچار نمیشوند اما دیگر واکنشهای اضطرابی از جمله سردرد، پرخوری و اختلال در خواب به سراغشان میآید. خیلیها هم این واکنشهای اضطرابی را نه حین تعطیلات، بلکه بلافاصله بعد از پایان این ایام و در اولین روزهای کاری سال جدید بروز میدهند.
محققان در توضیح اینکه چرا در تعطیلات بلندمدت و به خصوص در تعطیلات سال نو، بعضیها به این نوع خاص از افسردگی دچار میشوند، دلایل زیادی جمع کردهاند:
1) تدارکات تنشزا: ورود به تعطیلات نوروزی، تدارکات و تمهیداتی میخواهد که از یک ماه قبل شروع میشود: خانهتکانی، خرید نوروزی، انجام هماهنگی برای مسافرت و خیلی چیزهای دیگر که انجامش با استرس همراه است. استرس یکی از مهمترین علل بروز افسردگی و تغییرات رفتاری است.
2) توقعات نابه جا: انگار ما آدمها نزدیکیهای عید قدرت واقعبینی خود را از دست میدهیم. همهمان دوست داریم عید را کامل برگزار کنیم و از آن، یک ایام رؤیایی و متفاوت بسازیم. این در حالی است که نه تنها عوایدمان در این ایام زیاد نشده، بلکه مخارجمان نیز دوچندان شده و حسابی از نظر مالی توی زحمت افتادهایم. وقتی واقعبین نباشیم و بخواهیم این ایام را کامل و بینقص برگزار کنیم، باز هم استرس به سراغمان میآید و استرس هم یعنی پیش به سوی افسردگی.
3) خستگی: تدارکات عید خستگی به همراه دارد؛ از خانهتکانی بگیر تا این مغازه و آن مغازه رفتن برای خرید میوه و آجیل و شیرینی و کفش و کلاه. پذیرایی از مهمانان متعدد و جابهجایی از این خانه به آن خانه را هم به آن اضافه کنید.
4) الگوهای رسانهای: رسانهها، بهخصوص تلویزیون، نادانسته الگوهایی را برای گذراندن تعطیلات ترویج میکنند که شاید برای خیلی از ما عملی نباشد: خانههای تمیز، شیک و آنچنانی، لباسهای گرانقیمت، خودروهای مدلبالا، مسافرتهای پرخرج، هدایا و عیدیهای کلان، پذیرایی آنچنانی از مهمانان، رستورانها و هتلهای لوکس و خیلی چیزهای دیگر. همة اینها میتواند ما را دچار بحران کند و وادارمان کند بیش از توانمان تلاش کنیم تا الگوی رسانهای را حداقل برای این چند روز هم که شده، به خانههایمان بیاوریم.
5) مشکلات مالی: گذراندن تعطیلات خرج دارد؛ تعطیلات عید که جای خودش. خرید لباس و میوه و شیرینی و آجیل عید به کنار، خیلیها میخواهند در این ایام وسیلهای به وسایل موجود اضافه کنند یا کهنهها را تبدیل به احسن کنند؛ از مبل و میز و یخچال بگیر تا ماشین و گوشی موبایل و دیگر چیزها. اگر مسافرتی هم درکار باشد که دیگر نگو و نپرس. همة اینها یعنی خرج روی خرج و اینطوری میشود که استرس ناشی از تأمین منابع مالی میآید سراغ آدمی که هنوز هیچی نشده تمام حقوق و عیدی و پاداشش را خرج کرده است.
6) تغییر در سبک زندگی: در ایام عید همه به نوعی از سبک زندگی معمول خود خارج میشوند. شبها بیشتر بیدار میمانند، صبحها دیرتر از خواب بیدار میشوند، غذای بیشتری میخورند، تعداد و حجم میانوعدههایشان بیشتر میشود، تنقلات بیشتری وارد رژیم غذاییشان میشود، زمان بیشتری را پای تلویزیون میگذرانند و به همان نسبت تحرکشان کمتر میشود. همه اینها یعنی خستگی و کسالت. خستگی و کسالت میتواند خلقوخوی شما را زیر و رو کند.
7) جای خالی عزیزان: آنهایی که عزیزی را از دست دادهاند یا به علت مسافرت و مشغله کاری، او را در جمع خود ندارند، جای خالی او را در ایام عید بیشتر حس میکنند. آدم وقتی میبیند دیگران با همه عزیزان خود یکجا جمعاند، دلتنگیاش برای آن که غایب است، بیشتر میشود و همین مسأله غصهدارش میکند.
8) عدم آرامش در حضور دیگران: بعضیها در طول سال تماس چندانی با افراد فامیل یا حتی اعضای خانواده خود ندارند. مثلا در یک شهر دور یا در یک کشور دیگر زندگی میکنند. افراد قلیلی هستند که حضور ناگهانی در جمع فامیل و خانواده برایشان لذتبخش نیست و آنها را دچار تنش میکند. استرس این افراد طی این دید و بازدیدها بیشتر و بیـشتر میشود و آنها را هل میدهد به سمت افسردگی و تـغییرات خلقی.
توصیههایی علیه افسردگی تعطیلات
اگرچه افسردگی تعطیلات گذرا و کوتاه است، اما میتواند شیرینی عید را به کام خود بیمار و خانوادهاش تلخ کند. برای آنکه در دام این نوع افسردگی نیفتید، توصیههای کمخرج زیر را به کار ببندید:
برای تعطیلات از قبل برنامهریزی کنید و خواستهها و توقعاتتان را مشخص کنید. اولویتبندی را فراموش نکنید. سعی کنید خواستههایتان واقعبینانه باشد و با شرایط مالیتان جور دربیاید. تسلیم موقعیتهای ناگهانی نشوید. باید قدمبهقدم مطابق با برنامه و بودجهبندیتان پیش بروید. یادتان باشد که برنامهریزی پیشاپیش، پادزهر افسردگی تعطیلات است.
مواظب سبک زندگیتان باشید. نگذارید سبک و سیاقی که قبلا داشتید، خیلی دچار تغییر شود. از پرخوری پرهیز کنید. سعی کنید تسلیم وسوسه آجیل و شیرینی نشوید. از خوردنیهای متنوع عید در حد اعتدال لذت ببرید. حواستان باشد که پرخوری حالتان را بدتر میکند. شبها زیاد بیدار نمانید. خواب و استراحت باید به اندازه کافی باشد، نه بیشتر و نه کمتر. ورزش را از قلم نیندازید. حتی یک پیادهروی کوتاهمدت هم کمککننده است.
در گذشته زندگی نکنید. گذشته دیگر گذشته است. هر وقت به یاد افکار تلخ مربوط به گذشته افتادید، بروید سراغ یک کار دیگر و خودتان را سرگرم کنید. باید مثبتاندیش باشید. به جای اینکه به کارهای نکرده خود در سال گذشته فکر کنید، با یکی از نزدیکان خود درباره دستاوردهایی که در سال گذشته داشتهاید صحبت کنید.
در مورد آنچه میتوانید در این ایام انجام دهید، واقعبین باشید. برای خودتان بیشتر یا کمتر از ظرفیتتان برنامهریزی نکنید. نه طوری سر خود را شلوغ کنید که وقتی برای استراحت و خواب نداشته باشید و نه طوری که دائم بیکار باشید و فکرهای نگرانکننده سراغتان بیاید. انرژی خود را به تساوی و برای تمام روزهای تعطیلات تقسیم کنید و همه آن را در یک روز خاص مثلا همان روز تحویل سال صرف نکنید.
اگر تنها هستید، حتما در برنامههای جمعی شرکت کنید و تنها نمانید. داوطلب کمک به نیازمندان شوید. هم سرتان را گرم میکند، هم حس خوبی به شما میدهد. به داد آنهایی که از شما کمبختتر هستند برسید. شرکت در اقدامات داوطلبانه و کمک به نیازمندان میتواند برای انسان رضایت درونی به همراه داشته باشد.
قرار نیست ایام عید بهترین ایام عمرتان باشد. یادتان باشد که تعطیلات سال نو الزاما به این معنی نیست که غم و غصه به شکل اتوماتیک خانه و زندگی آدم را ترک میکند. هیچ جادویی در تعطیلات سال نو نیست. اگر شما در طول سال مشکلی داشتهاید، قرار نیست که این مشکل بهخودیخود در طول این ایام مرتفع شود.
تعطیلات عید را با کسانی بگذرانید که روحیه حمایتکننده دارند و منفیباف نیستند. سعی کنید در دید و بازدیدها دوستان جدید پیدا کنید. این روزها فرصت خوبی است که از کسانی که مدتهاست بیخبرید، سراغی بگیرید.
برای خودتان وقت بگذارید. لازم نیست تمام وقتتان را صرف خانواده یا مهمانهای نوروزی بکنید. در برنامهریزی برای دید و بازدیدها منطقی باشید. شما که مأمور اداره پست نیستید که مجبور باشید در هر شرایطی انجام وظیفه بکنید و نامه مردم را برسانید. اگر شرایط جوی مناسب نیست، کسالت دارید یا خسته هستید، در برنامه آن روز خود تجدیدنظر کنید.
توقعات خود را در رابطه با دید و بازدیدها کم کنید: اینکه حتما باید فلانجا بروید یا اینکه حتما فلانی باید برای عید دیدنی پیش شما بیاید را کنار بگذارید. حتی اگر احساس کردید حضور مستمر در کنار اعضای خانواده یا حضور دائم در تمامی جلسات دید و بازدید شما را تحت فشار قرار میدهد، از این کار خودداری کنید. نباید بگذارید استرس و فشار در شما جمع شود. مدتی استراحت کنید و سعی کنید در مجلس بعدی حاضر باشید.
اگر عزیزی را از دست دادهاید، ارتباطی را قطع کردهاید، از کسی جدا شدهاید یا اگر به هر دلیل دیگری جای خالی کسی را در این ایام بیش از پیش احساس میکنید، حضور او را نادیده نگیرید. انکار آن شخص به شما آسیب میرساند و انرژی زیادی را از شما میگیرد. هر وقت که شرایط اقتضا کرد، بر جوانب مثبت حضور شخصِ از دست رفته تأکید کنید. تلاش کنید انرژی بیشتری روی دیگر روابطِ به جا مانده بگذارید.
فلسفه و روح تعطیلات عید را در نظر داشته باشید: باخبر شدن از حال دیگران، شروع دوبارة روابط از دست رفته، شروع مجدد همه چیز، یک فرصت جدید، فرصتی برای فراموش کردن ناکامیهای گذشته و... ؛ خلاصه سال نو یعنی فرصتی تازه برای همه آنچه که میخواستیم و تاکنون نشده است.
یادتان باشد که تنها نیستید. کارها را یک تنه انجام ندهید. مسؤولیتها را بین خودتان تقسیم کنید. از دیگران کمک بخواهید. خرید عید، خانهتکانی و تهیه عیدی به شکل غیرنقدی، مستلزم مشورت با دیگران است. اینطوری فشار کمتری به شما وارد میشود. یک چیز دیگر، سعی کنید اطرافیان را همانطور که هستند بپذیرید. قرار نیست کسی در مدت تعطیلات عوض شود.