در مجموعه فعالیتهایی که تحت نام عید و به مناسبت رسیدن سال نو شکل میگیرند و به پیدایش بعضی از مشاغل فصلی و رونق گرفتن بسیاری از مشاغل دائمی میانجامد.
روزهای پرهیاهو برای عدهای از مشاغل چون فروشندگان لباس، کیف، کفش، میوه، شیرینی، گل و... عموما از دو تا سه هفته پیش از عید آغاز و در دو یا سه شب پیش از سال نو به اوج میرسد.
پرکاری شب عید در گام اول مشاغل خدماتی و سپس مشاغل تولیدی را در برمیگیرد و کمتر به عرصه فعالیتهای کارمندان وارد میشود. جریان تند سیلاب تا آخرین ساعتهای سال کهنه ادامه پیدا میکند و با تحویل سال ناگهان فروکش میکند. اگرچه خیلیها حتی تا چند روز پس از شروع سال جدید هم همچنان اوضاعشان سکه است.
خانهتکانی، اولین مشخصۀ نزدیک شدن روزهای نوروز است؛ وقتی سردی هوا کمی فروکش میکند و میتوان پنجرهها را باز کرد و گرد وغبار یک ساله را بیرون ریخت.
همزمان با سنت خانه تکانی، بازار تمیز کاران خانهها داغ میشود و اگر کمی دیر سراغشان بروی، اغلب وقت ندارند و برای تمام روزهای اسفندماه قرار قبلی گذاشتهاند.
کارگران خانگی که شاید در طول سال روزهای بیکاری زیادی را تجربه میکنند، در روزهای اسفندماه با تقاضای فراوان کار روبهرو هستند و هرچه نازکنند، نازشان خریدار دارد.
این رونق و پرکاری در موسسات خدماتی نیز بهچشم میخورد؛ موسساتی که در فاصله سالهایی نهچندان دور به وجود آمدهاند و به شکل علمی، تخصصی و با تجهیزاتی پیچیدهتر از وسایل تمیزکاری خانگی به امر نظافت منازل و ادارات میپردازند.
تمیزکاری اماکنی چون برجهای بلند نیز فقط از عهدۀ تخصص، مهارت و تجهیزات این موسسات برمیآید و حضورشان، لازمۀ شهرنشینی نوین است.
در فرآیند خانه تکانی، خشکشوییها نیز با حجم عظیمی از پرده و انواع دیگر پارچه و لباس روبه رو میشوند که برای ورود به سال نو باید شسته ، رفته و مانند خانههای خانه تکانی شده، تروتمیز شوند.
فرشها هم شامل قانون تمیزکاری همه وسایل خانه در آستانۀ سال نو هستند و در اولین اقدامات خانه تکانی روانه فرششوییها میشوند یا از بام خانهها و پنجرههای باز آویزان میشوند. اگرچه در سالهای اخیر در خیابانهای بالای شهر و در قسمت مرفه نشین بیدرد تصویر فرشهای آویزان از بام و پنجره کم رنگتر و در نتیجه بازار فرش شوییها پررونقتر شده است.
علاوه بر مشاغلی که نام بردیم تمامی شرکتها و افرادی که خدماتی در ارتباط با منازل ارائه میدهند، در آخرین روزهای هر سال وقت سرخاراندن ندارند. در همین زمینه میتوان افرادی مثل مبل فروشها، تعویضکنندگان روکش مبلمان، پرده فروشها و نقاشان ساختمانی را نام برد چون برخی از خانوادهها فقط به تمیزکاری رضایت نمیدهند و خانه را تا بیخ و بن میتکانند، بسیاری از مبلها و پردهها و لوسترها را تغییر میدهند و کلی از وسایل خانه تعویض میشوند و فروشندگان لوازم خانگی کلا عیدشان است!
رنگ کردن دیوارهای سفیدخانه با توجه به آلودگی و غبار موجود در هوا، آن هم در جایی مثل تهران که در فاصله چند سال همه چیز را به رنگ عاشقانۀ مشکی در میآورد، هرچند سال یک بار از اوجب واجبات است که معمولا هم با نوروز همراه میشود. بوی رنگ، الهام بخش بوی نویی و تازگی است و این الهام، حال و هوای نوروز و تجدید حیات طبیعت را تشدید میکند اگرچه خیلیها هم به همان شستو شوی دیوارها بسنده میکنند و جلوی ولخرجی را برای یک سال هم که شده میگیرند.
آراستگی سازان
رسیدن به امورات خانه و خانه تکانی، از خودتان غافلتان نکند، خانههای دسته گل شده در جای خود باقی میمانند و این شما و اعضای خانوادهتان هستید که باید از این خانه به آن خانه عید دیدنی بروید و برای شرکت در مراسم دید و بازدید نوروزی هم ظاهری آراسته داشته باشید؛ پس کسانی چون فروشندگان کیف،کفش، لباس و آرایشگرهای زنانه و مردانه نیز در این روزها دچار ترافیک عظیم کاری میشوند.
بخشی از ترافیک سنگین روزهای آخر سال خیابانها ناشی از هجوم افراد به سمت مراکز خرید جهت تهیه و تأمین محصولات مورد نیاز شب عید است.
شور خرید لباس عید از کودکان آغاز میشود و در حرکت به سوی بزرگترها و مسنترها از شوق و هیاهوی کودکانهاش کم میشود و به همین دلیل است که فروشندگان لباسهای بچهها بازار داغتری نسبت به سایر فروشندگان دارند. اگرچه کیف و کفش فروشان نیز همین ازدحام و استقبال عمومی را در آستانۀ نوروز تجربه و رکود سایر روزهای سال را در این روزهای پایانی جبران میکنند.
اگر در سالهای اخیر، خرید لباسهای نو برای رفتن به استقبال سال جدید تبدیل به بخشی از مراسم نوروزی شده در سالهایی که ما نبودیم دوختن لباس و رفتن پیش خیاط از ملزومات شروع سال نو محسوب میشد.
این روزها، نقش خیاط خانههای کوچک در روزهای آخر سال ضعیفتر شده و به جای آنها، فروشگاههای کوچک و بزرگ منسوجات با تبلیغات جذاب و رنگارنگ به صید مشتریان میروند.
ازدحام شب عید در آرایشگاههای زنانه و مردانه نیز گفتنی است. وقت آرایشگاهها برای روزهای آخر سال از همان اواخر بهمن ماه و در نهایت هفته اول اسفند پر میشود. در هفتۀپایانی سال خیلی از آرایشگاههای زنانه و مردانه کار شبانهروزی را تجربه میکنند و آرایشگاه رفتن از آن کارهایی است که فقط از آدمهای پیگیر و با اراده و البته کسانی که وقتش را دارند برمیآید.
سلمانیها، آرایشگرهای خانم و ارائهکنندگان خدمات، کسانی هستند که شب عید را بیدردسر به چاپ کردن اسکناس سر میکنند اما در مقابل آنها فروشندگانی هستند که نرخ محصولاتشان سوژة روزنامهها و باعث اعتراض مردم در آستانۀ سال نو است. فروشندگان میوه، مرغ، ماهی و گوشت فروشان در این گروه قرارمیگیرند.
خوردنیسازان
برای نوروز، پرتقالها، نارنگیها، سیبهای خوشگل و چشمنوازی که در بهترین زمان بستهبندی و در سردخانهها انبار شدهاند وارد بازار میشوند. این میوههای هوسانگیز البته قیمتهای چشمگیرتری نیز دارند.
بهای غیر واقعی میوهها، از موضوعات مهم شب عید است ولی با همۀ اعتراضها و جنجالهایی که بر سر این مسأله راه میافتد، چیزی از داغی بازار کم نخواهد شد، چرا که خرید میوه و شیرینی از سنتهای اسطقسدار و غیر قابل چشمپوشی عید است.
در آستانة عید جدا از میوه باید به ماهی هم اشارهای کرد که خوردنش در روز اول عید جزو جذابیتهایی است که حتی بیپولترها را هم دست به جیب میکند. پس انواع ماهی از شمال و جنوب راهی بازارها میشود و ماهی فروشان با اطمینان از استقبال مردم مغازههایشان را از ماهی پرمیکنند.
البته به گفتۀ خود ماهیفروشان ماهیهای شوریده و سفید بیش از سایر انواع ماهی با استقبال مردم روبهرو و به شکمها سرازیر میشوند.
توجه به مرغ و گوشت به دلیل سنت خاصی از سنتهای نوروزی نیست، بلکه از عواقب سنتهایی چون برپایی مهمانی و دور هم جمع شدنهای دیگر در روزهای نوروزی است.
شیرینی فروشها را هم نباید از قلم انداخت. هر سال پیش از ماهی و میوه باید به فکر خرید شیرینیهای درخواستی همسر محترم بود و سفارش داد. در آخرین روزهای سال، بازار انواع شیرینیهای خشک رونق میگیرد؛ شیرینیهایی که در طول دو هفته عید طراوت و خوشمزگی خود را حفظ میکنند.
در این روزها، شیوۀ فروش شیرینی نیز از سیستم معمول خارج میشود. حجم عظیم شیرینیهای پخته شده به جای ویترین شیرینی فروشیها، درون جعبهها چیده شده و آماده قرار میگیرند و خریداران از بین انواع شیرینیهای گردویی، وانیلی، شکلاتی... شیرینی مورد نظر را انتخاب میکنند و لابد از هر کدام چند بسته میخواهند.
شیرینیپزان خانگی، گروه دیگری از شاغلان هستند که در روزهای نزدیک به عید، فعالیتی فصلی و البته پررونق را انجام میدهند.
این گروه که اغلب بانوان خانهدار با دستپختهای جادویی هستند، بازار داغ و پرمشتری را تنها در روزهای پایانی سال به خود میبینند و در سایر ایام سال قدرت رقابت خوبی با شیرینیهای رسمی را ندارند.
شیرینیهای ریز خانگی شامل قطاب، باقلوا، نخودچیو... محصول بانوان شیرینی پزی است که کار دست خود را به خارج از خانه نیز صادر میکنند.
و سرانجام باید به آجیلفروشها اشاره کرد که چه از همان صنف شیرینی فروش باشند و چه نباشند، پیش از نوروز شیرینترین روزهای سال را میگذرانند.
هفتسینسازان
در سالهای اخیر، در راستای تخصصیشدن تمامی امور جاری زندگی، سبزه سبز کردن برای هفت سین نیز تبدیل به شغلی تخصصی شده است. این روزها در همه خانهها، سبزه سبز نمیشود و به جای آن بسیاری از مغازهها مملو از سبزه در اشکال مختلف و با انواع جوانهها میشوند.
برخی از این سبزهها در گلخانهها سبز میشوند و برخی از آنها حاصل کار بانوانی هستند که از بازار داغ خرید در روزهای عید کمک میگیرند و درآمدشان را به زخم زندگی میزنند.
دستفروشانی که در کنار خیابان سبزه میفروشند، از شاغلان موقت شبهای عید هستند، دست فروشانی که گاهی بساط گستردهتری دارند و در کنار سبزه، ماهی قرمز و سمنوی خانگی هم میفروشند.
در واقع، هفت سین، انگیزه پیدایش بخشی از شاغلان موقتی نوروز است؛کسانی که سینی از هفت سین را تهیه میکنند و در کنار آنها کسانی که این سینهای آماده خوشگل یا خوشمزه را میفروشند.
روزگاری تهیه خانگی هفت سین بخشی از فعالیتهای لذتبخش نوروزی بود اما حالا با تغییر در ساختارهای اجتماعی شاید دیگر داشتن سینها بر سر سفره، یک وظیفه برای به جا آوردن رسم نوروزی محسوب شود. چهارشنبه سوری نیز از دیگر سنتهای نوروزی است که هیچ وقت مضمحل نشده اما نحوه ادای آن کاملا کنفیکون شده است.
به جای شعلههای سرخ آتش در شب آخرین چهارشنبه سال، حالا این انواع مواد محترقه هستند که از هفتههای آغاز اسفند شهر را به تسخیر خود درمیآورند و در میان علاقهمندان به تق و توق و انفجار رد و بدل میشوند. به دلیل همین تقاضای مهار نشدنی هم هست که بازارهای عرضه شکل میگیرند و خیلیها در پایان سال به شغل شریف ترقهفروشی و فشفشهفروشی و نقشهفروشی روی میآورند.
سفرسازان
گروه دیگری از افراد پرمشغله شبهای نزدیک به نوروز، دستاندرکاران انواع سفرهای زمینی، هوایی و دریایی چون رانندگان اتوبوس، دارندگان آژانسهای مسافرتی و کارمندان ترمینالها و فرودگاهها هستند.
نگاه کوتاهی به تبلیغات روزنامهها و مشاهده آن همه تبلیغ تور و سفرهای داخلی و خارجی نوروزی به خوبی گویای پررنگ بودن سفر در برنامه نوروزی افراد و خانوادههاست. در جریان تسهیل سفرهای زمینی ماموران جادهای و انتظامی نیز درگیر میشوند و روزهای پراسترس و حادثهزایی را نیز پشت سر میگذارند.
همانطور که تعمیرکاران اتومبیل در هفتههای آخر سال در خوشی غلت میزنند، میشود تمام تعمیرکاران و تعویض کاران را از لوازم خانگی گرفته تا هر چیز دیگر جزو سرخوشان این روزها محسوب کرد.
در مجموع این فعالیتها، چرخه رد و بدل شدن پول شکل میگیرد که بانکها در مرکز آن قرار دارند و ساعتهای کار طولانی و گاهی تا پاسی از شب را تجربه میکنند. این باجههای شلوغ به معنی نداشتن وقت برای سر خاراندن است که کارمندان بانک را تبدیل به سوپرمنهای شب عید میکند و البته آنها را نزد مشتریان به خصوص کسانی که وضع مالی توپی دارند، عزیز میدارد.
پرداختن دقیق به مشاغل داغ شب عید و جزئیات و ویژگیهای هر کدام به دلیل گستردگی و در برگیری وسیع سنت نوروز در میان اقشار مختلف جامعه، فرصت و جایی را میطلبد که صفحات محدود این گزارش ندارد.
مطمئنا افراد دیگری نیز بودهاند که در این گزارش نیامدهاند؛ کسانی که در فضای شب عید به جنب وجوش میافتند و پرکارترین روزهای زندگی خود را میگذرانند؛ پارچه فروشها، طلا فروشها، فروشندگان لوازم بهداشتی و خیلیهای دیگر.
البته روزنامهنگارها هم هستند که شب عید باید مطالب شمارههای ویژۀ نوروزی را برسانند و خواب و خوراک ندارند. واقعا این وقتها کسی پیدا میشود که کار و بارش کساد باشد و رونق نگیرد؟