مدت زمان زیادی است که شمار زیاد زنان در میان گروههایی که از این بیماری رنج میبرند، مورد توجه قرار گرفته است. در بیشتر مطالعات، تعداد آنها نسبت به مردان افسرده بسیار بیشتر بوده و سهمی دو برابر مردان را تشکیل میدهد.
اما برای مقابله با این مشکل، مردان و زنان به طور یکسان به دنبال درمان این بیماری هستند. البته ممکن است زنان برای کشف این بیماری در خود، آمادگی بیشتری نشان دهند.
زنان معمولا از شبکههای ارتباطی وسیعتری برخوردارند که به طور مشخص به عنوان منابع موثری در حل مشکل افسردگیشان به آنها کمک میکند. اما مردان که معمولا فاقد چنین ارتباطاتی هستند ممکن است برای حل مشکلشان بشتر به سمت کمکهای حرفهای گرایش داشته باشند.
در نهایت، این ممکن است درست باشد که زنان بیشتر از افسردگی رنج میبرند. زیرا روحیات و طبیعت ذاتی آنها متفاوت است.( اگرچه هیچ مدرک دقیقی این نظر را تایید نمیکند) یا وضع نامساعد روابط خانوادگیشان باعث این بیماری میشود.
در مجموع، تجربیات و واقعیتها نشانگر آن است که عواملی مثل دوره قاعدگی و بارداری به طور طبیعی خاص زنان است که می تواند آثاری در آنها به دنبال داشته باشد.