در مرحلة آخر است که تازه درکی از رنگها پیدا میکنیم و رنگها یکییکی کشف میشوند؛ زردها، قرمزها، سبزها و آبیها یکییکی رو میآیند. توی آن دوره خودمان دنیای اطرافمان را رنگ میکنیم؛ رنگهای نقاشیهایی که هیچ ربطی به رنگهای دنیای واقعی ندارند؛ برگها قرمزند، گلها سبزند، ابرها صورتیاند!
بزرگتر که میشویم یاد میگیریم هر چیزی را به رنگ واقعی خودش رنگآمیزی کنیم؛ وقتی آسمان آبی میشود، درختها سبز میشوند، گلها صورتی و قرمز، همان وقتی است که لذت نقاشی در ما خشک میشود و همة دنیا روی رنگ واقعی خودش ثابت میماند. جایی که یادمان نیست دقیقا کجاست، دگمة Stop میخورد و بعد از آن دنیا پر از رنگ میشود.
رنگها زیادتر و زیادتر میشوند؛ یک شهر شلوغ پر از رنگ که هیچ رنگش با آن یکی هارمونی ندارد. رنگها آنقدر زیاد و بیربط میشوند که حس زیباییشان را در چشم ما از دست میدهند. دیگر، وقتهای کمی میشود که یک رنگ به تنهایی مهم بشود. انگار چشم ما شهری را که پر از آشفتگی رنگی است و طبیعت توی آن سهم کمی دارد، به رنگ خاکستری میبیند؛ مرگ رنگها بدون اینکه حواسمان باشد، فکر کن! آخرین زردی که دیدی کجا بود؟
رنگهایی که با هم فامیلاند
دنیای رنگها به نظر سلیقهای میآید. ما رنگها را بر اساس سلیقه خودمان و فرهنگ و جامعهمان تعریف میکنیم. ولی دنیای رنگها قوانین خودش را دارد که اگر آن قوانین را رعایت کنیم، بیشتر از زیبایی آن لذت میبریم و یاد میگیریم که چطوری آنها را در کنار هم استفاده کنیم؛ چه در لباس پوشیدن، چه در تزئین خانه یا هر کار و هرجای دیگری که رنگ در آن مفهومی دارد.
رنگهای همخانواده و مکمل
اگر هر کدام از رنگهای چرخه رنگ را با رنگهای کناریشان که رنگ «همخانوادهشان» است و همینطور با رنگ مقابلشان که «رنگ مکملشان» است، کنار هم بگذارید، یک ترکیب هماهنگ و جذاب ساخته میشود.
رنگهای آکسان
وقتی رنگ تند و درخشان چند تا کوسن صورتی یا یک جفت شمع نارنجی را کنار مجموعه رنگی جایی مثل اتاق نشیمنتان قرار بدهید، یک ترکیب رنگی به اسم رنگهای آکسان متولد میشود.
رنگهای متضاد
چشمتان را میبندید، ولی هنوز تاثیر آن دو تا رنگ پشت تاریکی پلکهایتان باقی مانده است. چنین تاثیر چشمگیری، کار رنگهای متضاد است؛ رنگهایی مثل سیاه و سفید.
رنگ زمینه: رنگ دیوارهای اتاقتان را تصور کنید. رنگ آنها بزرگترین سطح و بیشترین فضای اتاق را گرفته؛ این «رنگ زمینه» است که بهعنوان پسزمینهای برای بقیه رنگهای اتاق و رنگهایی مثل رنگهای آکسان و متضاد به کار میرود.
رنگهای سرد
همه آن رنگهایی که توی خودشان مقدار زیادی آبی دارند، سردند و حس سرما را در شما ایجاد میکنند. در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز، حس گرما را در بیننده القا میکنند و ویژگیهای دیگری نیز دارند.
رنگهای گرم
همه آن رنگهایی که حاوی مقدار زیادی قرمزند و با خودشان انرژی میآورند، گرماند. حتی بعضی از آبیها ممکن است با داشتن مقدار زیادی قرمز، در این دسته رنگها قرار بگیرند.
مجموعه رنگهای گرم و سرد
رنگهای گرم محرکاند و باعث میشوند اجسام جلو بیایند و بزرگتر به نظر برسند. رنگهای سرد، اجسام را عقب نشان میدهند و به نظر کوچکتر میکنند. از این خاصیت رنگها میتوانید در چیدمان استفاده کنید. برای نمونه توی گلکاری، گلهایی که رنگ سرد دارند را عقب بکارید و گلهایی را که رنگ گرم دارند، جلو. رنگهای سرد عقب میروند و رنگهای گرم جلو میآیند و این حیاط نقلیتان را بزرگتر نشان میدهد.
رنگهای خنثی
رنگهای خنثی درست مثل یک پل از زمستان به تابستان یا از رنگهای سرد به گرم عمل میکنند. رنگهای خنثی مثل رنگ خاکستری، به محض اینکه در کنار رنگهای دیگر قرار میگیرند، وجد و هیجان را در شما بیدار میکنند. خیلی سریع با تضادهای شدید و خشن خو میگیرند و نیروی آنها را جذب میکنند و به تعادل میرسانند.
به عنوان مثال، وقتی رنگ خاکستری در کنار رنگ قرمز میآید، هیجانی را در وجودتان میریزد که در جادوی رنگ قرمز نیست. رنگهای خنثی، رنگهای گرم را متعادل میکنند و میتوانند شدت سرما و بیحالی رنگهای سرد را هم کم کنند. ضمن اینکه ترکیب رنگی چشمگیری را هم بهوجود میآورند.
چرخه رنگ: 12 رنگ کنار هم که رنگهای قرمز و زرد و آبی، «رنگهای اصلی» آناند و به 9 رنگ بقیه، «رنگهای فرعی» میگویند. رنگهای فرعی، با ترکیبی مساوی از دو رنگ اصلی، این رنگها را میسازند: سبز، بنفش، نارنجی، زرد مایل به سبز، سبز مایل به آبی، آبی مایل به بنفش، بنفش مایل به قرمز، قرمز مایل به نارنجی و نارنجی مایل به زرد.
رنگ بزن، نشانه کن
میگویند آبی رنگ آرامش، سبز رنگ طبیعت، قرمز رنگ هیجان و سیاه رنگ غم است. اما قصة رنگها به این سادگیها هم نیست؛ معنی رنگها در موقعیتها و فرهنگهای مختلف عوض میشود و مفهوم جدیدی را میرساند.
نشانة پوچی و نفی: بیهوده نگفتهاند که بالاتر از سیاهی که رنگی نیست! رنگ سیاه بیانگر مرز مطلقی است که در ماورای آن زندگی متوقف میشود و نشانة پوچی و عدم و به معنای«نه» است؛ درست نقطة مقابل رنگ سفید به معنای «بله». رسم ما این است که وقتی عزادار هستیم با پوشیدن رنگ مشکی، به زندگی«نه» بگوییم. البته توی بعضی از کشورها این رسم، با پوشیدن رنگ سفید اجرا میشود.
نشانة هشداردهنده: با اینکه رنگ زرد کوتاهترین طول موج را در بین رنگها دارد و در نتیجه زودتر دیده میشود، بیشتر وقتها برای نشان دادن علامات خطر و هشدار از نور قرمز استفاده میکنند. رنگ قرمز بهتر از رنگهای دیگر، نور را باز نمیتاباند و چشم نسبت به بقیة نورها به قرمز حساستر است. به جز این، شاید دلیل دیگرش به خاطر قرمز بودن خون و همراهی آن با درد و جراحت و احساسات ناخوشایند باشد. با چنین ذهنیتی، خون و خونریزی و درد و خطر، چیزهاییاند که با دیدن رنگ قرمز به یاد ما میآیند.
نشانه هوش و شادی و ارتباط جمعی: رنگ زرد نماد هوش و خلاقیت و روابط عمومی است، از نظر سمبلیک به گرمای دلپذیر آفتاب شبیه است و در خودش نشانی از نشاط و امیدواری دارد. در بعضی از کشورها زنانی که منتظر بازگشت همسرانشان از جنگ بودند، از روبانهای زرد به نشانة امیدواری استفاده میکردند.
نشانه غرور و استقامت: رنگ سبز سمبل درخت کاج باعظمتی است که ریشة عمیقی دارد و مغرور و سر به آسمان کشیده است؛ تصویری برای نشان دادن غرور و استقامت.
نشانة هماهنگی و آرامش: رنگ آبی از نظر سمبلیک با آب آرام برابر است؛ نشانهای برای صلح و آرامش، هماهنگی و رضایت خاطر.
لباس چه رنگی بپوشم؟
دوستتان لباس بنفش پوشیده و همه آدمهای مهمانی تعریف و تمجیدش را میکنند. اما توی مهمانی دیگری، کسی متوجه شما با همان رنگ لباس نمیشود. این برمیگردد به تناسب رنگ لباستان با رنگ پوست، مو، چشم و ابروهایتان و البته آدمهای مهمانی. با توجه به این نکته ببینید در کدام یکی از دستهبندیهای زیر قرار میگیرید.
پوستهای تیره
بیشتر آدمهایی که پوستشان تیره است، چشم و ابروی مشکی یا قهوهای تیره دارند. اگر از این دسته افراد هستید، بهتر است به سمت رنگهای گرم و تیره نروید و لباسهایی را انتخاب کنید که با رنگهای تیره در تضادند. این تضاد رنگی، چشم را از حالت یکنواختی بیرون میآورد.
رنگهای مناسب این گروه: صورتی، سفید، خاکی، آبی ملایم، طوسی روشن.
رنگهای نامناسب این گروه: مشکی، قهوهای تیره، فیروزهای، سبز شمعی، قرمز تیره.
پوستهای معمولی (نه تیره و نه روشن)
پوست معمولی میتواند با هر رنگی جور بشود؛ هم با رنگهای تیره و هم با رنگهای روشن. رنگهای نامناسب لباس برای شمایی که پوست معمولی دارید، رنگهای نزدیک به رنگ پوستتان است. به عنوان مثال اگر رنگ پوستتان زیتونی است، لباس زیتونی یا قهوهای نپوشید. برای جذابیت بیشتر میتوانید رنگ پیراهنتان را هماهنگ با رنگ چشمها و موهایتان انتخاب کنید.
رنگهای مناسب این گروه: بژ، آبی، سرمهای، مشکی، صورتی
رنگهای نامناسب این گروه: مغز پستهای، بنفش، قهوهای تیره، قرمز.
پوستهای روشن
آنهایی که پوست روشن، موی بلوند و احتمالا چشمهای سبز و آبی و طوسی و عسلی دارند، رنگهای روشن یا رنگهای خشنی که متضاد رنگ پوستشان است، بیشتر بهشان میآید. اما رنگهای گرم با پوست این گروه مناسبتی ندارند.
رنگهای مناسب این گروه: آبی ملایم، بژ، آبی سیر، قهوهای، سبز.
رنگهای نامناسب این گروه: سفید، قرمز، صورتی، زرد، ارغوانی.
رنگها، اینجا، آنجا، همهجا
رنگها آنقدر در محیط اطراف ما پیچیده شدهاند و آنقدر چشممان بهشان عادت کرده که بیشتر وقت خرید چیزهایی مثل لباس، اثاث خانه، کاغذ دیواری و... به یادشان میافتیم. شاید اینجور وقتها انتخاب یک رنگ، کار بیقانونی به نظر برسد. درست به همین خاطر، توی این صفحات میخواهیم به دنیای رنگها و خاصیتهای جادوییشان نزدیکتر بشویم.
به رنگ زندگی
توی طراحی و چیدمان خانه قبل از آنکه نوع اسباب و اثاثیه مهم باشد، رنگ، حرف اول را میزند. برای آنکه رنگ مناسب دکور خانهتان را پیدا کنید، بروید از گوشه و کنار اتاقها چند تکه از لوازمی را که به خاطر رنگشان دوستشان دارید، انتخاب کنید.
این وسایل شاید شامل یک روسری، یک سرویس بشقاب، صابون، کارت تبریک یا هر چیز خوشرنگ دیگری باشند. همین چند تکه وسایل میتوانند راهنمای شما در انتخاب مجموعه رنگی مناسب برای خانهتان باشند.
بعد از اینکه رنگهای دلخواهتان را جدا کردید، با استفاده از مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ یا هر وسیله رنگآمیزی دیگری که در دسترس دارید، آنها را روی یک کاغذ آزمایش کنید.
در مرحله بعدی، رنگهای منتخبتان را کنار چرخه رنگ بگذارید و چند رنگ را که با هم همخوانی دارند پیدا کنید.
مهمترین نکته در رنگ دکوراسیون، همین کاری است که میکنید؛ یعنی پیدا کردن رنگهای هماهنگ و متضاد .تعریف انواع رنگها در کنار این مطلب آمده.
استفاده از رنگهای همخانواده باعث آرامش و دلبازی خانه میشوند و نگاه بیننده را ناخودآگاه از روی یک رنگ، به روی رنگ دیگر سُر میدهند.
استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکملش، محیط خانه را زنده میکند و با خودش انرژی میآورد.
وقتی شما بدانید چه رنگهایی در کنار هم هارمونی ایجاد میکنند و چه رنگهای دیگری با هم تضاد دارند، قدم اول را برداشتهاید.
یادتان نرود که رنگهای برگزیده شما وقتی در ابعاد دیوارها و وسایل اتاق اجرا شوند، تاثیر قویتری نسبت به نمایشان روی کاغذ دارند.
وقتی به یک ترکیب رنگ دوستداشتنی رسیدید، تاثیر نور موجود در محیط را در نظر بگیرید.
حواستان باشد نور - چه طبیعی باشد و چه مصنوعی - تاثیرات مختلفی بر رنگ میگذارد.
رنگ مورد نظرتان را برای هر کدام از اتاقها بر اساس نورگیری همان اتاق آزمایش کنید.
برای مثال دیوارهای زرد درخشان برای یک خانه آفتابگیر در منطقهای با آب و هوای گرم و آفتابی، اتاق را زیبا میکند اما همین رنگ یا رنگهای خیلی روشن دیگر روی دیوارهای یک اتاق شمالی که نور کمتری دارد، کسلکننده به نظر میرسند و انگار با خودشان سرما میآورند. برای اینجور اتاقها، رنگهای گرمتر و سرخ فامتر مثل زرد خردلی، جلوه بیشتری دارند.
قرص چه رنگی بدم؟
هر رنگ، احساس خاصی را در ما بهوجود میآورد. اهل فن میگویند رنگها با خودشان نیرویی دارند که میتوانند روی روح و جسم آدم تاثیر بگذارند و شفابخش و نشاطآور باشند.
سبز درمانی
قبل از هر جای دیگر بدن، روی چاکرای قلب (چاکرا به محلهایی از بدن میگویند که انرژی از طریق آنها وارد یا خارج میشود) تأثیر میگذارد و باعث درمان ناراحتیهای قلبی و فشار خون بالا میشود. سردردهای گاه و بیگاه یا میگرنی، رنگ پریدگی و بیحالی و سستی را میتوانید با رنگسبز لباسها یا دیوارهای اتاقتان درمان کنید.
اما نباید از این رنگ در درمان سرطان و بیماریهای غدد استفاده کرد. خاصیت رشد و رویشی که رنگ سبز با خودش دارد، این جور بیماریها را گسترش میدهد. رنگ سبز روشن که به طیف نوری آبی نزدیکتر است، بهترین رنگ در درمان دردها شناخته شده.
زرد درمانی
رنگ زرد بیشتر ذهنتان را درگیر خودش میکند و همه فعالیتهای آن را به حرکت میاندازد و به طرف خوشبینی و امیدواری میبرد. بهاش میگویند: «خوراک اعصاب»، چون روی خط اعصاب آدم میرود و افسردگیهای عصبی را خنثی میکند.
برای همین آنهایی که به حد کافی شاد و پرانرژی هستند یا کسانی که غده تیروئید پرکاری دارند، نباید زمان زیادی در معرض این رنگ باشند. رنگ زرد، رودهها، کلیهها، معده و همه جهاز هاضمه را هم تحت تاثیر نیروی شفابخش خودش قرار میدهد.
یک رنگ معجزهگر برای آنهایی که پتانسیل بالایی در افسرده شدن دارند. قرمز - بهخصوص وقتهایی که در کنار رنگ زرد قرار میگیرد - بدن را گرم میکند و انرژی آن را بالا میبرد. وقتی در معرض رنگ قرمز هستیم، بیشتر از هر چیز، سرخرگها تحریک میشوند و جریان خون تازه زیرپوست، همان چیزی است که برای از بین بردن سستی، بیحالی و افسردگی لازم است. قرمز در درمان بیماریهای خونی هم مؤثر است.
به این جور بیمارها میگویند برای چند ماه لباسهای زیر قرمز رنگ بپوشند و روزانه 15 تا 20 دقیقه فکرشان را روی این رنگ متمرکز کنند. تربچه، آلبالو، کلم قرمز، لبو، توتفرنگی، تمشک و همه خوراکهای دیگری که به رنگ قرمزاند را به بیماران خونی توصیه میکنند. اگر کمخونی یا کمبود آهن دارید، میتوانید بیشتر از قبل این رنگ را امتحان کنید.
آبی درمانی
درست وقتی که بیمار و خستهاید، نیاز به رنگ آبی بیشتر میشود. این جور وقتها با یک ملحفه آبیرنگ خودتان را بپوشانید یا لباسخواب آبی بپوشید. رنگ آبی احساس سرما را در بدن به وجود میآورد و این برای پایین آوردن تب، درمان التهابهای پوستی و گرفتگیهای عضله مؤثر است. اتاقی به رنگ آبی روشن، سیستم اعصاب را آرام میکند و راهحل خوبی است برای وقتهایی که بیخوابی به کله آدم میزند.
نارنجی درمانی
ماهیچههای بدن به رنگ نارنجی حساساند. کلیهها، رودهها، معده و غده پانکراس هم تحت تأثیر این رنگاند. به همین دلیل است که از آن برای رفع ناراحتیهای گذری گوارشی استفاده میکنند. اگر خوره رنگ نارنجی دارید، حواستان باشد که استفاده زیاد از این رنگ میتواند تعادل اعصاب را به هم بریزد.
سیاه درمانی
رنگ سیاه برای وقتهایی که مشکلات روحی هجوم میآورند و خواب و خوراک را از آدم میگیرند، میتواند حالت آرامشبخش و حفاظتکننده داشته باشد. بیراه نبوده که برای رخت عزا این رنگ را انتخاب کردهاند. ولی بهتر است از سر تا پا سیاهپوش نشوید و تکهای از لباسهایتان را به رنگ سفید بگذارید. چرا که استفاده بیش ازحد از این رنگ افسردگی میآورد.
کبود درمانی
اگر ناراحتی استخوانی دارید، کارکرد رنگ کبود را دستکم نگیرید، چون استخوانها اولین نقطه بدن هستند که از این رنگ تأثیر میگیرند. خاصیت گندزدایی رنگ کبود باعث میشود که در درمان انواع سرطانها بهکار برود.
لاجوردی درمانی
چاکرای ابروها، محله سلطه رنگ لاجوردی است. این بار که از محل سینوسها سرما خوردید یا از ناحیه چشم، گوش، بینی یا دهان و گونهها دچار ناراحتی شدید، از یک دستمال یا سربند لاجوردی استفاده کنید.
به رنگکارو بار
رنگهایی که در محیط کار و زندگی ما هستند، نه فقط از راه دیدن، بلکه به واسطه داشتن امواجی که از خودشان ساطع میکنند، میتوانند بر سطح انرژی بدنمان یا راندمان کاریمان اثر کنند.
استفاده از تأثیر رنگها
میگویند رنگ آبی، احساسات فکری - هنری را افزایش میدهد و قدرت پیشبینی را بالا میبرد و رنگ زرد و نارنجی احساسات اجتماعی بودن را تقویت میکند؛ درست مثل رنگ زرد که به عنوان سمبل ارتباط در پستخانهها استفاده میشود. فکر کنید از این خواص رنگها چطور میتوانید در محیط کاریتان استفاده کنید.
لباس کار
توی محیط کار، لباسی به رنگ خاکستری تیره، مشکی یا آبی سیر بپوشید. این رنگها شما را شخصی موفق، آگاه و جدی نشان میدهند. اگر دقت کرده باشید افراد پلیس و نظامی، لباسهایی به رنگ آبی یا سبز تیره دارند، چون این رنگها نشانه قدرت و ابهت هستند. پیراهن سفید و ساده، احترام و رسمیت را برای شما میآورد. پیراهن بژ یا غیرسفید، درصد محافظهکاریتان را کمتر میکند. دست آخر تأثیر لباسهای متحدالشکل و همرنگ را در جذب و راهنمایی مشتری دستکم نگیرید.
تبلیغات حرفهای
اگر برای اجناس تبلیغاتی، وبسایتها و نشانههای ترفیع، از رنگهای خشن و گیرا استفاده کنید، بیشتر توی دید مشتری هستند. برای خوانایی متن آنها رنگ مشکی را انتخاب کنید. سربرگها و کارتهای ویزیت بهتر است به رنگهای خنثی تهیه شوند. با رنگ سفید و بژ، آنها راحتتر خوانده میشوند.
دکور محل کار
دیوارهای آبی کمرنگ نسبت به سفید بیشتر آرامش میآورند و موردتوجه قرار میگیرند. در کنارش اسباب و اثاثیه زرشکی یا ارغوانی تیره، محیط کارتان را مجللتر جلوه میدهند.