همشهری آنلاین - مریم باقرپور: بلوار شهید صالحی در محدوده جنوبی منطقه ۲، محله طرشت را به ۲ نیمه شمالی و جنوبی تقسیم میکند. میدان شاه قاسم در بخش جنوبی است. سمت چپ میدان مسجد امام حسن عسگری(ع) قرار دارد و سمت راست به چند کوچه و از جمله کوچه شاه قاسم میرسد. کوچهای نه چندان عریض که ساختمانهای فرسوده و نوساز زیادی در آن دیده میشود. وقتی سراغ افراد مسن محله میرویم تا درباره دلیل نامگذاری کوچه و میدان شاه قاسم بپرسیم، هریک داستانی را تعریف میکند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شاه قاسم که بود؟
یکی میگوید؛ شاه قاسم، امامزاده بود و در گذشته مزارش هم در طرشت قرار داشت اما از وقتی قبرستان تخریب شد، دیگر از مزارش هم خبری نیست. دیگری او را یکی از چهرههای شناخته شده محل معرفی میکند. بنابراین روایتها متفاوت است تااینکه جوانی میگوید: «در مصاحبهای با آقای مسجدجامعی در یکی از نشریهها، خواندم که نام شاه قاسم در تاریخ درشت (طرشت قدیم) زیاد آمده است. شاه قاسم گویا از «نوربخشیه» ها بوده که پس از مرگ پدرش (قوامالدین) در درشت زندگی میکرد. شاه قاسم بعدها مورد توجه و لطف شاه اسماعیل صفوی قرار میگیرد و تا پایان زندگیاش در درشت میماند و بعد از درگذشت او نیز بقعهای برای مزارش درست میکنند.»
این جوان که خود را «محمد زینعلی» معرفی میکند و در رشته تاریخ تحصیل کرده درباره محل بقعه هم میافزاید: «در کتابی خوانده بودم که مزار شاه قاسم کنار بقعه علامه طرشتی است. اما تا حالا مزاری ندیدهام و فکر میکنم اگر هم مزاری بوده، با گذر زمان و در بازسازیهای بقعه علامه طرشتی تخریب شده است.»
میدان همیشه شلوغ محله
اهالی درباره میدان شاه قاسم خاطره به یاد دارند. خاطرههایی که برای «محمد کاظم لطفعلی خانی» هم فراموش شدنی نیستند. او میگوید: «میدان شاه قاسم، برای اهالی طرشت تنها یک میدان ساده و محل عبور و مرور نبود. بلکه باغ دارها برای تبادل نظر در آن گردهم میآمدند. جوانان هم هر روز غروب در میدان جمع میشدند تا با هم شلاق بازی، تیله بازی، الک دولک، الک زو، گُرگم به هوا، توپِ کشَک و بازیهای محلی دیگر را انجام بدهند. دخترهای محل هم کنارجوی آب که در محدوده میدان جاری بود، لباس کاموایی میبافتند و گاه با بازیهای دخترانه مثل یه قل دوقل، لِی لِی، طناب بازی، عموزنجیرباف و... روز را به شب میرساندند. در واقع میدان همیشه شلوغ بود. اما با گذر زمان جوی آب بستند، میدان هم تخریب شد و حالا جای آن چهارراه شلوغ با تردد بالای خودرو را داریم.»
خاطرات ماندگار
با عبور از چهارراه که میان اهالی هنوز به نام میدان شاه قاسم معروف است، کوچه شاه قاسم دیده میشود. کوچهای نه چندان عریض که در ابتدایش یک درخت کهنسال و یک تعمیرگاه دیده میشود. لطفعلی خانی میگوید: «در گذشته جای این تعمیرگاه، یک نانوایی بود و بسیاری از اهالی نان خود را از مرحوم صغری خانم (صاحب نانوایی) تهیه میکردند. او نانهای سنتی میپخت و بیشتر اهالی مشتریاش بودند. صغری خانم زمان فوت بیشتر از ۱۰۰ سال سن داشت و بعد او نانوایی تعطیل شد تا اینکه نوهاش مهدی اینجا را به تعمیرگاه موتورسیکلت تبدیل کرد.»
کمی جلوتر و با دیدن خانههای قدیمی و گاه فرسوده لطفعلی خانی ادامه میدهد: «روزگاری بیشتر زمینهای این محدوده متعلق به خاندان «زمانی» بود. پس از مرگ حاج قلی زمینها میان وراث تقسیم شد و برخی از فرزندانش خانه ساختند که این خانهها بقایای همانهاست. البته مرحوم حاج غلامحسین زمانی تا همین چند سال پیش زنده بود. او ماه محرم، عصر روز تاسوعا وقتی سینهزنها و زنجیرزنها به محدوده میدان میرسیدند با چایی از آنها پذیرایی میکرد و بعد در خانهاش میان عزاداران شله زرد پخش میکرد.»
شبی که تا صبح در میدان ماندیم
اهالی محدوده میدان شاه قاسم، از ساکنان قدیمی محدوده میدان یاد میکنند. یکی از سالمندان میگوید: «یادش به خیر، شهریور ماه سال ۱۳۴۱خیلی از اهالی وقتی زلزله بویین زهرا اتفاق افتاد، از ترس تا صبح بیرون از خانه بودند و بهترین مکان برای همه میدان شاه قاسم بود. حتی تا چند روز این روند ادامه داشت. اما حالا میدان خالی از جمعیت است و فقط خودرو از آن میگذرد. تنها دلخوشی اهالی، مسجد است که با گذشت سالها همچنان باقی مانده است.»