همشهری آنلاین، مریم باقرپور: این جوان کسی جز «امیررضا فرهبد» نویسنده کتاب «تهران من» نیست. او که در این کتاب ۳۲۰ بنای تاریخی ثبتشده در فهرست آثار ملی را معرفی کرده، بیشترین دغدغهاش حفظ هویت و آثار ملی است. فرهبد با این کتاب، جایزه تهران را و با احیای یکی از هتلهای تاریخی کشور در شرق تهران، جایزه اول مرمت را دریافت کرده است و مدرک دکترای معماری در شاخه مرمت و احیای بافتهای تاریخی از دانشگاه مدیترانه شرقی دارد و ۱۰ سال در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری بهعنوان مهندس ناظر بناهای تاریخی فعالیت داشته و همچنان در مرمت بناهای تاریخی و بهرهبرداری آنها فعال است. پژوهشگری، تحقیق و تألیف کتابهای مرتبط در حوزه آثار ملی و تدریس در دانشگاه به دانشجویان معماری از دیگر تلاشهای او به شمار میآید. با او درباره خانههای تاریخی پایتخت گفتوگو کردهایم.
خواندنیهای بیشتر را اینجا دنبال کنید
-
جرقه تهیه و انتشار کتاب «تهران من» از کجا زده شد؟
به دلیل علاقه شخصی، داستانهای تاریخی را پیگیری میکردم. بعدها که در زمان تحصیل در خارج از کشور با این حوزه آشنایی پیدا کردم، متوجه شدم که در کشور منبع کاملی در این زمینه وجود ندارد. البته به شکل تک بنا روی برخی آثار مثل کاخ نیاوران، سعدآباد و... پرداخته شده اما مطلب جامعی نداشتیم. به همین دلیل پس از بازگشت به ایران، جمعآوری اطلاعات را شروع کردم که با کمک شهرداری تهران پس از سالها تلاش کتاب منتشر شد.
-
مطالب کتاب را چطور جمعآوری کردید؟
یک گروه چهل نفری در زمینه عکاسی، معرفی، جمعآوری اطلاعات و نقشههای تاریخی و... مشارکت کردند که نتیجهاش کتاب تهران من شد و میتواند مانند یک اپلیکیشن ادامه داشته باشد. چون از زمان انتشار کتاب تاکنون بین ۵۰ تا ۶۰ بنا به فهرست آثار ملی اضافه و حدود ۱۰ تا ۱۵ مورد هم تخریب شده است. بنابراین شاید نیاز باشد که جلد بعدی را هم آماده کنیم. البته کتاب فعلی با همکاری سفارتخانههای مختلف ترجمه شده و بهزودی در خارج از ایران به چاپ میرسد.
-
معیار انتخابتان از مکانها در این کتاب چه بود؟
فهرستی از بناهای تاریخی ملی ایران در وزارت میراث فرهنگی وجود دارد که آن را گرفتم. یک سال کامل به تکتک خانهها رفتم، با مالکان گفتوگو کردم و به همراه تیممان عکس گرفتیم. هنگام مراجعه میدیدم که بعضی از آثار موجود نیست یا خراب شده است. برخی هم مثل خانه ملکه ایران یا همان انیسالدوله، اتحادیه صنف گوشت گوسفندی شده است. البته وجود چنین اتحادیهای ایرادی ندارد اما نه خانه ملکه ایران! یا مثلاً کاخی مهدکودک، انباری و... شده بود. یعنی کاربریهای کاملاً اشتباه برای بناها در نظر گرفته بودند. فرقی هم نمیکرد مالکانش دولتی یا شخصی باشند. در هر دو صورت نشاندهنده این است که چندان قدر بنا را نمیدانند. آنها فکر میکردند که شیشه دارند، درحالیکه جواهر و الماس داشتند و کسی به آنها از ارزش این آثار نگفته بود. ظاهر شیشه و الماس یکی است، اما ارزشش فرق دارد. حتی در بازدید از برخی از مکانهای تاریخی به من میگفتند راهکاری ارائه کنید تا ما ساختمان را تخریب و به جایش بنای جدید چند طبقه بسازیم یا در منطقه ۱۲ بسیاری از خانههای قدیمی بهعنوان انباری استفاده میشد و کارگران آن را تخریب میکردند.
-
ورود به همه خانهها آسان نیست، چطور آنها را هماهنگ میکردید؟
خیلی سخت بو. با اینکه من از طرف میراث فرهنگی و شهرداری نامه داشتم حتی توهین میکردند و در نهایت راهکار جدید را از خانه صدم به بعد یاد گرفتم و با مالکان صحبت میکردم. تا بازدید و پیمایش ۳۲۰ خانه تمام شد.
-
واقعاً به تک تک خانهها سر زدید؟
بله. من فقط یک سال کامل به تک تک خانهها رفته، با مالکان گفتوگو کردم و به همراه تیممان عکس گرفتیم.
-
از اطلاعات موجود در اینترنت و فضای مجازی هم کمک گرفتید؟
از اینترنت بهصورت محدود و فقط از سایتهای رسمی و علمی استفاده کردم. چون بیشتر مطالب موجود در اینترنت در اسامی، نام خیابانها، تاریخ و... اشتباه است و من حتی این را به دانشجویانم گفتهام که به اینترنت زیاد توجه نکنند. البته دلایل مختلفی دارد. مثلاً فردی بدون تحصیلات دانشگاهی و پژوهش بالا، موضوعی را شنیده و در سایتی قرار داده، درحالیکه احتمال اشتباهش هست، عدهای دیگر آن را کپی میکنند. در نتیجه مطلب به اشتباه بازنشر میشود. نمونهاش راهنمای تور ایتالیایی با تحصیلات مترجمی زبان بود که چندی پیش سردر باغ ملی را بهعنوان دروازه تهران به گردشگران معرفی میکرد و وقتی دلیلش را پرسیدند، گفت من از اینترنت سرچ کردم. یا مثلاً کنفرانس تهران در دوره پهلوی دوم در سفارت روسیه و خیابان نوفللوشاتو انجام شد اما در اینترنت نوشته شده که کنفرانس در خانه عینالدوله در میدان هروی بوده و متأسفانه در ورودی عمارت هم تابلویی نصب شده که این اشتباه را در آن نوشتهاند. درحالیکه کافی بود کسانی که مطالعه میکنند مطالب انگلیسی را هم سرچ کنند.
-
وقتی وارد خانهها میشدید با آنچه که در اینترنت میدیدید یا میراث مطرح کرده بود، چه تناقضهایی وجود داشت؟
به دلیل فعالیت ۱۰ سالهام در میراث فرهنگی تعجب نمیکردم. اما موضوع جالب شباهت در فرم خانهها بود. یعنی آنقدر آنها را دیده بودم که پس از ورود دوره ساختش را میگفتم. همین هم به من کمک کرد که عنوان مقاله دکترای خودم را به فرم خانههای دوره قاجار اختصاص دادم که در مجلهای در لندن منتشر شد. چون مدل خانههای قاجار به ۳ دسته تقسیم میشوند که معماری متفاوتی دارند. در واقع این نیمه پنهان آثار دوره قاجار بود.
-
به نظر شما دلیل سیر تغییرات خانهها از قاجار تا پهلوی و معاصرچه چیزی است؟
مسائل مختلفی از وضعیت اقتصادی تا مسافرت پادشاهان به اروپا، ورود برق، دوربین عکاسی، خودرو و حتی پست و... تأثیرگذار بود. مثلاً زمانی که کارتپستال به ایران آمد و مردم عکس خانههای زیبا را دیدند، نماهای خانههایشان را اروپایی کردند که به «معماری کارتپستالی» معروف شد. یا در دوره پهلوی اول، با ورود رضاشاه از معماران خارجی در خیابانکشیها کمک گرفته شد و میدانهای ما که مستطیلشکل بودند، دایرهای شدند. این موضوع در زمان پهلوی دوم بیشتر بود. بهعنوان مثال بخشهایی از عمارت مسعودیه متعلق به پسر ناصرالدین شاه، بخشهایی از محوطه کاخ گلستان و... تخریب و ساختمانهای جدید ساخته شدند.
-
در فهرست کتاب نام عکاسان زیادی به همراه ناصرالدین شاه قاجار آمده است. موضوع چیست؟
تیم ۱۶ نفره عکاسی داشتیم. بنابراین عکس تعدادی خانه را خودم و تعدادی را عکاسان شاخص مانند ابراهیم خادم بیات، سعید محمودی، رضا موسوی، لیلا اوتادی و... گرفتند. درباره ناصرالدین شاه قاجار هم با توجه به اینکه او با دوربین عکاسی خودش از انیسالدوله عکس گرفته و ما آن عکس را استفاده کردیم، نامش در فهرست کتاب تهران من آوردهایم. البته این نشان میدهد که ثبت و مستندنگاری در دل تاریخ میماند.
-
در زمینه مرمت خانههای تاریخی و موزهها هم فعالیت داشتهاید؟
تاکنون برای مرمت ۶۰ خانه و ۱۱ موزه همکاری داشتهام که در کل کشور و خارج از کشور بوده است که میتوان به موزه آبگینه (خانه قوامالسلطنه)، ریاست جمهوری، صدا و سیما، وزاتر کار، جواهرات ملی، کاخهای نیاوران وسعدآباد و بوتیک هتل شمشمک نام برد که به همین دلیل جایزه اول مرمت را سال ۱۳۹۹ دریافت کردم.
-
با توجه به مشارکتتان در مرمت بسیاری از خانهها، آیا ساختمانی پس از مرمت به همان حالت اول درآمده است؟
بستگی به کاربریاش دارد. هدف ما حفظ بناها و انتقال آن به نسل آینده است. ولی اینکه چه کاربری داشته باشد، حتماً یک خانه نباید دوباره به عنوان خانه احیا شود. مثلاً ممکن است خانهای به رستوران، کافیشاپ و... تبدیل شود و اشکالی هم ندارد. مهم حفظ و جلوگیری از تخریب آن است و میتوان ایجاد درآمد و اشتغال داشت. پس با وجود تغییر کاربری، ملک ارزشمند است. اما متأسفانه شاهد هستیم که برخی خانهها بد مرمت شده و برخی هم در نتیجه مدیریت نادرست از بین رفتهاند. آخرین مورد هم همین هتل خرم پارک ارم بود. متأسفانه این ساختمان ارزشمند به دلیل مدیریت نادرست در آتش سوخت.
-
آیا همه خانههای تاریخی ارزشمند هستند؟
هرآنچه در فهرست آثار ملی قرار میگیرد ارزشمند است. این ارزش دلایل مختلفی دارد. نخستین مورد قدمت است؛ مثلاً خانههای دوره صفویه و قاجاریه بی تردید تاریخی هستند. دومین مورد حضور افراد شاخص در یک مکان است، حتی اگر در دهههای اخیر ساخته شده باشد؛ مانند خانه مهدی اخوان ثالث، سیمین و جلال، محمدعلی سپانلو و افراد زیاد دیگری که خانههایشان به واسطه معماری ارزشی ندارند و بیشترشان در دوره پهلوی دوم ساخته شدهاند اما به دلیل حضور آن افراد ارزشمند محسوب میشود. سومین مورد ایجاد یک اتفاق خاص در یک مکان است. مثل میدان ۱۷ شهریور که در فهرست آثار ملی به دلیل رویداد ثبت شده است. یا خانه مفیدی که جلسات اول سالهای پیروزی انقلاب اسلامی برای بحث قانون اساسی در آنجا برگزار میشد. چهارمین مورد هم معماری است. مثلاً خانهای مانند بنیاد ایرانشناسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده اما به دلیل معماری خاص آن در فهرست آثار ملی قرار گرفته است. بنابراین نباید این ذهنیت را داشت که هر چیز قدیمی ارزشمند است.
-
پس به همین دلیل گفته میشود که ۲۳۰۰ خانه ارزشمند در تهران وجود دارد؟
بسیاری از بناهای موجود میتواند ارزشمند باشد و حتی در فهرست آثار ملی ثبت شود. البته برخی هم میتواند در فهرست آثار ملی ثبت نشود. اتفاقاً یکی از معضلات امروز که مالکان با آن دست به گریبانند همین است. آنها در عالم برزخ هستند چون خانهشان ارزشمند اعلام میشود اما در فهرست آثار ملی قرار نمیگیرد. از طرفی مجوز تخریب و نوسازی هم نمیدهند. نمونهاش حدود ۳۰۰ خانهای است که در فهرست ثبت آثار ملی نیست اما آن را نگه داشتهاند تا رسیدگی کنند.
-
ثبت یک خانه در فهرست آثار ملی چقدر زمان میبرد؟
بستگی به مدارک موجود دارد. مثلاً خودم پرونده ساختمان سفارت ایتالیا در خیابان نوفل لوشاتو را تهیه کردم و در ۱۵ روز با کمک وزارتخانه به ثبت رساندیم و جالب این بود که سفیر ایتالیا خودش درخواست داشت که ساختمان سفارتخانه در فهرست ملی ایران ثبت شود.
-
چگونه خانهای از فهرست آثار ملی حذف و خارج میشود؟
گاهی دلیلش خلأ قانونی است. چون برای ثبت خانه باید رضایتنامه گرفته شود. پس از ثبت یک خانه، با توجه به اینکه این رضایتنامه در پارهای از موارد گرفته نشده، مالک یا مالکان به دیوان عدالت اداری مراجعه میکنند و رأی ابطال میگیرند. ما بیش از ۱۰ مورد در این زمینه داشتیم که در دادگاه رأی گرفتند و حتی ملک تخریب شد. گاهی هم اشتباهاتی صورت میگیرد. بهعنوان مثال به دلیل نام معمار، خانهای در فهرست آثار ملی قرار میگیرد اما بعد مالک با مستندات ثابت میکند که چنین کسی معمار نبوده و ملک از فهرست خارج میشود. اما در نهایت باید دانست که حفظ خانهها برای مردم، شهر و آینده ارزشمند است و باید در این میان به مالکان امتیازاتی داد تا آنها برای حفظ خانهها تشویق شوند.
-
به نظرتان مشکل کجاست؟
متأسفانه دستگاههای مختلف با هم همراه نیستند و از طرفی برخی مدیران آگاهی زیادی در این زمینه ندارند. بهعنوان مثال گرچه بوتیک هتل شمشک، مرمت و در فهرست آثار ملی ثبت شده و معاف از عوارض مالیات و شهرداری است اما همین حالا چون شهرداری و اداره مالیات فکر میکنند که آثار تاریخی را موزه میدانند، برایشان تعریف نشده که هتل تاریخی باشد. در نتیجه برایش مالیات و عوارض صادر کردهاند.
-
پس معتقدید با همراهی نهادها و آموزش میتوان خانههای تاریخی را نجات داد؟
بله. چون در تمام موارد آگاهی کافی وجود نداشته، حتی مالکان خانههای تاریخی آگاهی ندارند؛ درحالیکه میتوان برای ارتقای آگاهی آنها شهرداری یک نسخه از کتاب تهران من را به همراه لوح تقدیر در اختیارشان قرار دهد و تشکر کند که از آثار تاریخی کشور حمایت میکنند. این حداقلکاری است که میتوان انجام داد. همچنین مشکل دیگر بحث بینالمللی است. چون آثار تاریخی در جایگاه بینالمللی قرار میگیرند بنابراین لازم است در این زمینه هم تحقیقات انجام شود.