تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۸۸ - ۲۰:۱۵

عباس تربن: سه شعر «همچنان»، «به هم ریخته» و «بهانة بودن»، به ترتیب از زیتا ملکی، فاضل ترکمن و حسینعلی مکوندی

همچنان

 جیک‌جیک
زیر شاخه‌ها
دست‌ها
دانه می‌دهند و سنگ می‌زنند
روی شاخه‌ها ولی پرندگان
جیک‌جیک
باز دل نمی‌کنند

به هم ریخته

تو که نیستی،
همان بهتر که گلدان پشت پنجره
خالی بماند
حوض بی‌آب حیاط
تشنۀ ماه و ماهی باشد
در و دیوار خاک بخورند
و آینه بترسد
از آشفتگی تصویر من
تو که نیستی،
من چگونه باشم؟

بهانه بودن

بدون تو درون چشم من غمی‌ست
که سنگ را
به گریه می‌برد
و چشمۀ دلم
بدون آب، خشک می‌شود
بدون تو تمام دشت، لاله‌گون
و چشم‌ها
دو برکه، غرق خون
بهانۀ تمام بودنم!
تو از نگاه ماه و آفتاب
مرا ببین
به من بتاب

برچسب‌ها