نفیسه مجیدی‌زاده: این را سقراط می‌گوید: «جامعه‌ای فرزانگی و سعادت می‌یابد که خواندن، کار روزانه‌اش باشد.»

پرانتز باز: نگویید این موضوع تکراری است. تا حالا  چه‌قدر سرانه مطالعه بالا رفته؟ پس باید تا رسیدن به نتیجه تکرار کنیم!

این هم یک نظریه علمی است که استاد مبانی ارتباط جمعی می‌گفت: «پس از اختراع و تکمیل دستگاه چاپ در قرن پانزدهم توسط گوتنبرگ آلمانی، امکان تکثیر نامحدود کتاب فراهم شد و بعد از مدتی روزنامه‌های کثیرالانتشار هم آمدند. 400 سال طول کشید تا رسانه بعدی یعنی رادیو توسط مارکونی ایتالیایی اختراع شود و این 400 سال، فرصت خوبی بود برای جا افتادن فرهنگ مطالعه ؛ و نتیجه این شد که با ورود رادیو و پس از آن تلویزیون، همچنان فرهنگ مکتوب و نوشتاری جایگاه خود را از دست ندهد... اما صنعت گسترده چاپ دیرتر به ایران رسید و برعکس رادیو و تلویزیون با فاصله کمی پس از اختراع به ایران آمدند. پس آن فاصله زمانی مناسب برای تثبیت فرهنگ مکتوب در جامعه ما فراهم نشد. رسانه‌های دیداری و شنیداری وقتی آمدند که هنوز فرهنگ مطالعه در ایران جا نیفتاده بود... و دیگر هم جا نیفتاد.»

پرانتز باز: حالا می‌توانیم با این بهانه تاریخی کنار بایستیم تا بقیه مردم دنیا، هم کتاب بخوانند هم روزنامه. نوجوان‌هایشان برای خرید کتاب صف بکشند و ما همان کتاب را که به صورت فیلم و کارتون درآمده از تلویزیون یا دی‌وی‌دی ببینیم و لذت ببریم. شاید هم فکر کنیم که آنها  این امکانات ما را ندارند که کتاب می‌خوانند!

این آمار است: تاریخ ارتباطات پر است از اختراع‌هایی که رابطه مستقیم با زندگی فرهنگی مردم داشتند و هر کدام در زمان خود مهم‌ترین اتفاق بودند؛ مثل اختراع دستگاه چاپ که حالا نوع دیجیتالی‌اش هم آمده تا سرعت چاپ کتاب و روزنامه و هر چه را  مربوط به خواندن است بالا ببرد.

هر چه‌قدر دلش می‌خواهد سرعت بدهد. ما که تازه پیشرفت و ترقی کرده‌ایم. اگر آمار درست باشد، «براساس آخرین مطالعه‌ها و بررسی‌های انجام شده از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، سرانه مطالعه در ایران هم‌اکنون 18 دقیقه در روز است.»

این آمار را محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده است.

پرانتز باز: البته این آمار را کتاب‌خوان‌ها بالا برده‌اند، وگرنه خودمان که می‌دانیم از سال گذشته تا به حال سرانه مطالعه شخصی‌مان چه‌قدر بالا و پایین‌ رفته است! و با توجه به این مسئله گوتنبرگ آلمانی و لورنس کاستر هلندی و چینی‌ها و بقیه زحمت بیخودی کشیدند چون کار ما با همان میرزا بنویس‌هایی که قبل از اختراع چاپ از روی کتاب‌ها می‌نوشتند هم راه می‌افتاد.

این را تاریخ می‌گوید: در حفاری‌های سال 1842 میلادی در نینوا پایتخت آشور در بین‌النهرین، کتابخانه آجری «سارا گون» پادشاه این کشور که هشت قرن پیش از میلاد فرمانروایی می‌کرد کشف شد. این کتابخانه شامل هزاران قطعه آجر بود که نوشته‌ها را روی آن حک کرده بودند. کتابخانه‌های تاریخی کم نیستند.

پرانتز باز: خواندن کتاب زیر نور شمع، آن هم از نوع لوح های گلی یا دست‌نویس‌های ریز را مجسم کنیم! بعد حالا هی بگوییم دیگر نظیر ابن‌سینا، حافظ، سعدی، ابوریحان بیرونی و... نداریم.

این را من می‌پرسم: روزانه چه‌قدر مطالعه می‌کنید؟ چرا کتاب نمی‌خوانید؟ فرید زمانی، 16 ساله، دو روز در هفته کتاب مربوط به کامپیوتر می‌خواند، آن هم چون کلاس کامپیوتر می‌رود.
حامد نوریان، 15 ساله هم می‌گوید: «همین کتاب‌های درسی را می‌خوانم. آن هم وقتی امتحان داشته باشم.»

مهدیه ناظمی، 14 ساله تعجب می‌کند: «غیر از درس؟ هیچی! بعضی از مجله‌های برادرم را گاهی می‌خوانم.»

سحر شیرازی، 16 ساله هم سالی یکی دو تا کتاب (رمان) از کتابخانه خواهر بزرگ‌ترش امانت می‌گیرد و می‌خواند.

البته نوجوان‌های کتاب‌خوان و اهل مطالعه کم نیستند. ما آنهایی را انتخاب کردیم که سرانه مطالعه را پایین آورده‌اند.

بعد می‌پرسم: چرا مطالعه‌تان این‌قدر کم است؟

فرید: من که می‌خوانم.

حامد: برای چی باید کتاب بخوانم؟ دوست ندارم.

مهدیه: من نمی‌دانم چه کتابی باید بخوانم.

سحر: حوصله ندارم. بعداً می‌خوانم. تابستان.

این را قدسی قاضی نور می‌گوید: «دیروز و فردا دست یکی کردند/ دیروز با خاطرات گذشته/ فریبم داد/ فردا با وعده‌های دروغ جوابم کرد/ وقتی چشم گشودم / امروز رفته بود.»

این را روان‌شناس می‌گوید: «اختصاص ساعت‌های بیکاری در روز به مطالعه کتاب‌های مختلف، نقش مؤثری در دست‌یابی به آرامش و تعادل روحی و پیش‌گیری از افسردگی دارد. با توجه به یکنواخت شدن زندگی افراد و عدم تنوع در برنامه روزمره آنها بیماری‌های مختلف روحی، روانی از جمله افسردگی، در جامعه زیاد شده است.»

ژاله فلاح در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه ایجاد تنوع در برنامه روزانه و پرداختن به فعالیت‌های مختلف، حس مثبتی در فرد ایجاد می‌کند، می‌گوید:« این امر از ایجاد روحیه ناکارآمدی در فرد جلوگیری می‌کند و انرژی مثبت و رضایت‌بخشی به وی می‌دهد.علاوه بر این، باعث بالا رفتن سطح آگاهی و دانش افراد و به‌طور مستقیم موجب افزایش کیفیت زندگی افراد می‌شود.»

پرانتز باز: شروع کنیم؟ از امروز...