بسط این مفهوم در مباحث و علوم دیگر و خصوصا جامعه شناسی به این معناست که در یک سازمان و نهاد میتوان از اجزای پراکنده در رسیدن به یک هدف استفاده کرد.مدیریت فرهنگی و اجتماعی شهر با طراحی ماتریس فرهنگ شهروندی و اجتماعی درصدد استفاده از تمامی ظرفیتها و پتانسیلهای موجود در هرم نهاد اجتماعی شهرداری است تا بدینوسیله تحت یک جدول برنامهای به اهداف از پیش تعیین شده دست یابد.
از این منظر، ماتریس «فرهنگ شهروندی» جدول برنامههای اجرایی است که براساس شرح وظیفه، زمینه تحقق ماموریت به برنامه اجرایی در حوزه فرهنگی اجتماعی را مهیا میکند و از این رهگذر همافزایی بخشهای مختلف را در شهرداری مشخص و معین میکند تا ما به شبکه هم بستهای از ظرفیتهای درون سازمانی برسیم.
محصول این طرح یکپارچگی در عمل، هم افزایی ظرفیتهاو اصلاح الگوهای مصرف از طریق کاهش فرایندهای اجرایی خواهد بود. برای عملی شدن این طرح ضروری است که استخراج و پالایش منابع، ذخایر و میراث فرهنگی و داشتههای بیپایان مورد بازبینی قرار گرفته و بازتولید شود.
2ـ بازتولید فرهنگی:
ما ایرانیان خود را مفتخر میدانیم که دارای سابقه تمدن چند هزارساله در تاریخ هستیم و این سخن درست و بهحقی است. اما صرف مباهات به گذشتهدرخشان کافی نیست و گذشته ما باید راهنمای آینده باشد. استفاده از عناصر تشکیلدهنده فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی در مدیریت شهر، برای ایجاد هویت شناسنامهدار کلانشهری مانند تهران ضروری است.
باز تولید سنتها، آداب و رسوم، ورزشها، بازیها، معاشرتها، روش و منشهای پسندیده گذشته در دنیای ماشینی امروز میتواند مانع گسست فرهنگی میان نسلی شود. مدیریت فرهنگی در چارچوب سیاستهای تدوینی باید روزنهای به این منظر بگشاید و از این ذخایر و میراث گرانبهای مسکوت و فراموششده استفاده کند.
تاکید بر نقش محوری مسجد در محله، فرهنگ احترام به پیشکسوتان و موسفیدان، طراحی مدیریت محلات تهران، بازشناسی هویت محله در قالب 150مستند، ترویج فرهنگ همسایگی، شناخت و انجام بازیهای محلی، برپایی راهپیماییهای خانوادگی، ایجاد سراهای محله، احیای فرهنگ مشت و مال با رویکرد جدید ماساژدرمانی تحت عنوان تن آرام، ایجاد کتابخانههای شبانهروزی در محلات، برپایی سامانههای نشاط با امکانات و ظرفیتهای موجود در محلات و استفاده از هنرمندان، ورزشکاران، نخبگان محلی و... همه و همه در جهت بازتولید سنتهای دینی و عرفی پسندیده جامعه است که مدیریت فرهنگی شهر را در گسترش و ترویج فرهنگ شهروندی یاری میکند و نقش اساسی در هم پیوندی شهروندان ساکن در محلات خواهد داشت.
3ـ نمونههای بازتولید فرهنگی:
نگاه دقیقتر به بازتولید بخشی از دستمایهها و عناصر موجود در فرهنگ عامه و شهری نشان خواهد داد که چگونه مشاغل، رفتارها، کنشها و واکنشهای اجتماعی فراموش شده میتواند در ایجاد عرصههای جدید مدیریت فرهنگی و اجتماعی شهر نقش داشته باشد و شهروندان از این رهگذر بهرهمند شوند. نمونههای ذیل بخشی از این عناصر فراموششده است که احیای آنها عرصههای جدیدی را به روی ما خواهد گشود.
الف ـ تن آرام:
فرهنگ مشت و مال در گرمابههای ایران و ترکیه سابقه طولانی دارد. این حرفه در ایران ممنوع شد، اما در ترکیه ادامه یافت و امروزه حمامهای ترکیه و مشت و مالهای آن منبع سرشار کسب درآمد از توریستهاست. یک فرهنگ یا حرفه و شغل منسوخ شده سابقهدار را میتوان به آسانی با روشهای نوین امروزی تطبیق داد و بهاصطلاح روزآمد کرد. احیای اینگونه مشاغل، فرصتهای شغلی بسیاری را برای اقشار جامعه پدید میآورد. ما این حرفه را تن آرام نامیدهایم و برای احیای آن تلاش خواهیم کرد. فضاهای موجود ورزشی در اولویت احداث این مراکز تنآرام خواهد بود.
ب ـ احیای بازیهای محلی:
یکی از بخشهای مورد توجه جشنواره تفریحی - ورزشی در بوستان رازی بازتولید بازیهای محلی مغفول مانده بود. حدود یکصد بازی محلی در این جشنواره توسط ردههای مختلف سنی اجرا شد و اجرای ساده این بازیها بهنحوی است که انجام آن حتی در بوستانهای بسیار کوچک محلی نیز ممکن است. با توجه به نیاز ضروری جامعه شهری بهورزش، شادابی، دوری از افسردگی و استرسهای معمول روزانه، ترویج و بازسازی اینگونه بازیها که در آنها تحرک و نشاط بالایی وجود دارد، میتواند در محلهها و با حضور خانوادهها انجام شود.