این مرد جوان که حبیب روحی نام دارد، کارمند شهرداری و دانشجوی رشته فیلمسازی در یکی از دانشگاههای تهران است.
او ساعت یک بامداد 31مردادماه سالجاری در یکی از خیابانهای دروازه غار در حال فیلمبرداری از معتادان و کارتنخوابها بود که ناگهان 2موتورسیکلت با 3سرنشین به او نزدیک شدند و سرنشینان موتورها به وی حمله کردند. آنها بعد از مجروحکردن جوان مستندساز با ضربات چاقو، دوربین فیلمبرداری میلیونیاش را دزدیدند و پا به فرار گذاشتند.
در جریان این سرقت، مرد فیلمساز که هدف ضربات چاقوی دزدان قرار گرفته بود تا یکقدمی مرگ پیش رفت اما با تلاش پزشکان نجات یافت. وی که به تازگی از بیمارستان مرخص شده است در گفتوگو با همشهری درخصوص جزئیات حادثه گفت: مدت 2ماه است که درخصوص آسیبهای اجتماعی در حال تحقیق هستم و قصد تهیه فیلم مستند در این زمینه داشتم.
برای همین شب حادثه دوربین فیلمبرداریام را که در حدود 7میلیون تومان ارزش داشت، برداشتم و به یکی از خیابانهای دروازه غار رفتم. آن شب در یکی از کوچههای خلوت در حال فیلمبرداری از معتادان، کارتنخوابها و بیخانمانها بودم که ناگهان هدف حمله آن 3سارق قرار گرفتم.
ابتدا 2نفرشان که سوار یک موتور بودند سد راهم شدند و نفر سوم که سوار موتوردیگری بود، در گوشهای ایستاد و اطراف را زیرنظر گرفت. یکی از سارقان چاقویی از جیبش درآورد و بیآنکه چیزی بگوید به سمت من آمد و شروع به ضربه زدن کرد. او 7ضربه چاقو به گردن، سینه، کمر و پاهایم زد. باورم نمیشد به این راحتی هدف حمله دزدان خشن قرار بگیرم و آنها بیرحمانه مرا مجروح کنند. بعد از اینکه خونآلود روی زمین افتادم، متوجه شدم که یکی از آنها به طرفم آمد و دوربینم را برداشت و خیلی خونسرد سوار موتور شد و همراه دوستانش فرار کرد.
وی در ادامه گفت: بعد از فرار آنها، به سختی خودم را به خیابان رساندم. یک جوان موتورسوار را دیدم و از او کمک خواستم. او به محض دیدن من، متوجه وضعیت حالم شد و به کمکم آمد. مرد جوان مرا سوار موتورش کرد اما وقتی به نزدیکی یک پمپ گاز رسیدیم، همانجا رهایم کرد و رفت. او از این ترسیده بود که اگر مرا به بیمارستان ببرد، پای خودش در ماجرا گیر کند و به همین دلیل وقتی مرا از آن محله خلوت، به نزدیکی پمپ گاز انتقال داد، همانجا رهایم کرد و رفت.
مرد مجروح افزود: در آنجا، کسانی که برای استفاده از پمپ آمده بودند، با دیدن سر و وضع خونآلود من، با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و دقایقی بعد مأموران و امدادگران اورژانس رسیدند.ماموران کلانتری بعد از اینکه حادثه را صورتجلسه کردند، مرا در اختیار اورژانس قرار دادند و گفتند که وقتی از بیمارستان مرخص شدم، میتوانم برای پیگیری پرونده و شکایتم به آنجا بروم. من در آن لحظه دیگر چیزی متوجه نشدم و وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم. ضربهای که به گردنم وارد شده بود، آنقدر شدید بود که ابتدا پزشکان تصور کردند فلج شدهام اما خوشبختانه امآرآی نشان داد که سالم هستم.
وی ادامه داد: 2روز در بیمارستان بستری بودم و بعد از انجام اقدامات درمانی از آنجا مرخص شدم و به خانه آمدم. مرد فیلمساز در ادامه گفت: قرار است که به کلانتری و دادسرا بروم تا موضوع شکایت را پیگیری کنم و امیدوارم پلیس بتواند ردی از ضاربان سارق بهدست آورد.