عباس ثابتی‌راد: این گزارش جست‌وجوی یک ایرانی است به دنبال ردپای فرش ایران در وسط شهر میلان؛ ماجرای صنعتی که در ایران رو به احتضار است اما مردم سایر ملل بهره‌های بیشتری از آن می‌برند؛

فرش

 هنری که از دارهای برافراشته در کاشان، تبریز و یزد برخاست و با گره بر هم زدن مردمی جان گرفت که امروزه دست از آن شسته‌اند و جفای قرن‌ها تلاش را در این عصر مدرن نتوانسته‌اند به آسایشی نسبی بدل کنند. این گزارش سوگ‌نامه‌ای است برای فرش ایرانی؛ سوگ‌نامه‌ای که سرانجامی نیافته‌است انگار.

میدان دمو وسط شهر پر از کبوتر است. فقط کافی است مشتی ارزن در دستتان بریزید و رو به آسمان بگیرید. تردیدی نیست که کبوتران محاصره‌تان می‌کنند. میدان دمو، مرکز بخش باستانی شهر میلان است. گالری‌های مختلف در اطراف، بازارچه‌های قدیمی در چهارطرفش و انبوه توریست‌ها و جهانگردان از هر جای جهان مشخصه این میدان است. البته چشم‌بادامی‌های زیادی را هم می‌توانید ببینید که به عادت همیشه دوربین به دست مثل دانش‌آموزی منظم تمام جزئیات را بررسی می‌کنند و عکس یادگاری می‌گیرند.

در کنار کلیسای مشهور واقع در این میدان، گالری معروف ویتوریو امانوئل(آخرین پادشاه ایتالیا) قرار دارد که محلی است برای خرید شهروندان و جهانگردان و همچنین نمایشگاهی دائمی از آثار نقاشی و عکاسی هنرمندان برجسته جهان.

کلیسای باستانی دمو در کنار میدان، وقاری داده‌است به این مرکز تاریخی. روبه‌رویش قلعه‌های باستانی کاستلو قرار دارد؛ قلعه‌هایی که یادگار دستان لئوناردو دواینچی را نیز بر خود دارد. اگرچه آن‌سوتر میدان دمو، ترامواهای قدیمی شهروندان را جابه‌جا می‌کنند و سنگ‌ فرش‌های قدیمی بر خیابان‌های این بخش از شهر خودنمایی می‌کند اما همچنان چهره این بخش از شهر چهره‌ای قدیمی است. جلوه‌های زندگی مدرن نیز در این بخش از شهر رنگی قدیمی به خود گرفته‌است. حتی تابلوی بزرگ تبلیغاتی‌ای که بر دیواره شرقی کلیسای دمو جای گرفته نه از ابهت کلیسا کم کرده نه از زیبایی‌اش کاسته. میدان دمو سرگذشت قرن‌ها زندگی در شهر میلان است.

آن سوتر از میدان دمو اما خیابان ویا کلونتا آنگلو قرار دارد؛ خیابانی مدرن با ظاهری فریبنده و بسیار جذاب؛ خیابانی که یکی از مهمترین بخش‌های تجاری میلان است. هنگام عبور از این خیابان، اگر ایرانی باشید ناخودآگاه حیرت می‌کنید. در میان مغازه‌های لوکس و زیبا ناگهان چشم‌تان به نامی ایرانی برمی‌خورد؛ نامی که در کنار کهنسالگی این شهر باستانی، نشان از هنر دیرین ایرانیان دارد؛ «IranianCarpet».

جست‌وجویی کوتاه ما را به مرکز شهر میلان برد. به جایی در خیابان و یا کلونتا آنگلو. کمی آن‌سوتر نیز نامی دیگر خودنمایی می‌کند؛ ایرانیانی که سال‌ها قبل به تجارت فرش روی آورده‌اند و هم‌ اکنون به عنوان بزرگ‌ترین تاجران فرش ایتالیا و اروپا فعالیت می‌کنند. ما می‌خواستیم نامی از فرش ایران در این شهر بگیریم اما آنچه یافتیم فرش‌هایی بود که نشانی از ایران ندارند.

این واقعیت که صنعت فرش ایران جایگاه برتر خود را در بازار رقابت‌ جهانی از دست داده، تا اندازه‌ای ناشی از سازگار نبودن این صنعت با تحولات روز است. این تعبیر کسانی است که حرفه‌شان تجارت فرش است؛ کسانی که با بزرگ‌ترین کلکسیون‌داران فرش جهان در ارتباطند و به خواست آنان فرش‌های گرانبها تولید می‌کنند؛ کسانی که حراج کریستی لندن برای رونق بازار فرش، چشم به گنجینه‌های آنان دارد.

شاید شما هم این خبر را شنیده باشید که چندی پیش فرشی گرانبها به قیمت 7 میلیون یورو در حراج کریستی در لندن به فروش رفت. گنجینه‌ای که از درون انباری در شهر میلان به لندن رفت و در آنجا به فروش گذاشته شد. ماجرای فرش ایران در اروپا داستانی عجیب دارد؛ داستانی که بیشتر شبیه یک تراژدی است.

یادی از حجره‌های قدیمی درمیلان

پرسه زدن در پستوی مغازه‌های شیک و جستن فرش‌هایی که هر کدامشان قیمتی حیرت‌انگیز دارند، آدم را یاد موزه‌های بزرگ هنری می‌اندازد؛ فرشی که از دربار قاجار به‌دست آمده، فرشی ابریشمی که قدمتی صدساله دارد، فرشی باستانی که تاریخ بافت آن معلوم نیست، فرش‌های جدید کولاژی. هر تکه از فرش‌هایی که در انبارهای این مغازه‌های مدرن می‌یابی می‌تواند راوی تاریخی باشد.

«هیچ کدام از قالی‌هایی که در اینجا وجود دارد، در ایران نیست. در ایران وقتی می گویند فرش، انگار به فرشی معمولی اشاره می‌کنند. اما فرش‌های مصری یا پاکستانی و هندی به صورت تخصصی کار می‌کنند و نیاز بازار روز را می‌شناسند. فرش ایرانی در حال حاضر تنها یک کپی‌برداری از طرح‌های قدیمی است». این سخنان یکی از کسانی‌است که در این فروشگاه‌ها کار می‌کند. او ادامه می‌دهد: «فرش‌هایی که جدیدا وارد بازار اروپا شده‌اند هنوز وارد بازار ایران نشده‌اند. این فرش‌ها به صورت یک کولاژ، ترکیبی هستند از تکه‌ فرش‌های مختلف با نقش و نگار متنوع.»

در وسط شهر میلان و میان انبوهی از فرش‌های قدیمی که ارزش هر کدام به هزاران یورو می‌رسد، باز هم می‌توانی شکوه از دست رفته فرش ایرانی را ببینی. اما در کنار فرش‌های ایرانی که هر کدام نقشی بر خود دارند ناگهان پارچه‌ای رنگین خودنمایی می‌کند؛ پارچه‌ای ابریشمی به جا مانده‌از قرن 18میلادی. پارچه‌ای که در اتریش بافته شده است و اکنون در این مغازه جای گرفته. بسیاری از فرش‌های موجود در این مغازه بافته کشورهای دیگر است. به عنوان مثال یک قالی هندی در این مغازه می‌توان یافت که ارزش تقریبی آن 120 هزار یورو است؛ قالی زیبایی که برگرفته از طرح و رنگ فرش‌های ایرانی است اما مدرن‌تر و زیباتر.

حضور کمپانی‌های مطرح

همسو نبودن تولید فرش در ایران با بازارهای جهانی باعث شده‌است تا این صنعت از روزهای رونقش فاصله‌ای چشمگیر داشته باشد. پرسه زدن در مغازه‌های فرش فروشی میلان ایتالیا و هم‌صحبتی با کسانی که در آنجا به کسب و کار فرش مشغولند این واقعیت را عیان‌تر می‌کند. حضور کشوری مثل پاکستان در میان تولید‌کنندگان فرش تعجب‌آور است. اما طرح‌ها و رنگ‌های مختلف و به‌روز مهم‌ترین دلیل موفقیت آنان است. این تعبیری است که تاجران میلانی از فرش ایرانی دارند.

آنان می‌گویند، عمده سفارش‌هایی که از سوی کلکسیون‌داران مختلف جهان به ما ارائه می‌شود، به کشورهای پاکستان، مصر و هند می‌رود. به این دلیل که فرش‌بافان ایرانی هنوز نتوانسته‌اند نبض بازار اروپا را در دست بگیرند و حاضر نیستند هماهنگ با بازارهای جهانی حرکت کنند. آنها معتقدند آنچه فرش ایرانی را به حاشیه برد، تصمیم‌های غلطی است که در سطح کلان اتفاق افتاده‌است. اگرنه، هم تاجران و هم بازار اروپا همیشه به تولیدات ایران روی خوش نشان می‌دهند.

نکته جالب توجه این است صنعت فرش در اروپا و آمریکا چنان پرسود است که کمپانی‌های بزرگ هم وارد این عرصه شده‌اند. برای نمونه به سخنان یکی از فعالان عرصه تجارت فرش در اروپا اشاره می‌کنم: چندی پیش کمپانی والت‌دیزنی دست به اقدامی جالب زد. این کمپانی یک فروشگاه بزرگ فروش موکت‌ها و فرش‌های جدید را در میلان افتتاح کرد. هدف از این کار هم تلاش برای تولید فرش‌ها و موکت‌هایی بود با تصویر شخصیت‌های تولیدات سینمایی‌اش. البته این کمپانی خیلی زود فروشگاه بزرگش را تعطیل کرد اما در همان دوره کوتاه، موفقیت خوبی به‌دست آورد.

در واقع تلاش برای رقابت در عرصه فرش آن هم در سطح جهانی تلاشی سخت نیست اما مسلما نیاز به شناخت بازار و فعالیت در این ارتباط دارد. اگرنه پاکستانی‌ها و هندی‌ها و حتی مصری‌ها سابقه بافت فرش و طراحی آن را به اندازه ما ایرانی‌ها ندارند. تمام ایده‌ برای تولید فرش از سوی ایرانیانی است که در اروپا در امر تجارت فرش فعال هستند. اما اینک فروشگاه‌های آنان در قلب اروپا، مملو از فرش‌های چینی، هندی و پاکستانی است.

کد خبر 116792

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز