علیرضاسجادپور به پشتوانه چند فیلم میلیاردی سال90، نسبت به رشد مخاطبان سینما امیدوار است و چشم‌انداز اکران را روشن می‌بیند. به اعتقاد او ریزش مخاطب سینما محصول سیاست‌های غلط دوران اصلاحات است.

علیرضا سجادپور

مدیرکل فعلی اداره نظارت و ارزشیابی می‌گوید که تولید انبوه فیلم‌های نازل در نیمه دوم دهه70 و اوایل دهه80 یکی از دلایل اصلی قهر مخاطب از سینما بوده است. البته نمی‌توان این نکته‌ را نادیده گرفت که ریزش مخاطبان سینما در سال‌های بعد نیز ادامه یافت. با این همه اینکه آمار سینماروها نسبت به سال گذشته حکایت از رشد دارد را می‌توان نقطه‌ای امیدبخش دانست و اساسا «امید» واژه‌ای است که در اظهارنظرهای علیرضاسجادپور حضوری محسوس و پررنگ دارد.

  • به‌عنوان مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی می‌خواهید چه طیفی از مخاطب را جذب سینما کنید؟

مهم این است که به‌صورت استراتژیک چه قشری از جامعه هدف اصلی مدیران و سیاستگذاران باشند. در برخی از دیدگاه‌ها قشر جوان را مورد هدف قرار داده‌اند که من با این موضوع موافق نیستم. به‌دلیل اینکه قشر فراگیرتری وجود دارد که اتفاقا نیاز سینمای ماست که آن قشر خانواده است. یعنی اگر ما عمده فعالیت فیلم‌ها، جهت‌گیری کاری، نوع طراحی اکران و... را با محوریت خانواده قرار دهیم، به‌نظر من موفق‌تر خواهیم بود.

  • دلیل ریزش مخاطب در این سال‌ها را چه می‌دانید؟

بخشی از این اتفاق مربوط به سیاست‌های غلط فرهنگی بود که در دوره موسوم به دوره اصلاحات انجام شد که اصلا جواب نداد و چون با ذات فرهنگ اصیل ملی ما در تضاد بود موجب قطع ارتباط مخاطبان با سینما شد.

  • نظرتان در مورد تغییر طیف مخاطبان سینما در چند سال گذشته چیست؟

در چند سال گذشته جهت‌گیری مخاطب به سمت جوانان سوق پیدا کرد و این قشر مورد هدف قرار گرفت و این موضوع موجب شد محتوای فیلم‌ها تغییرات اساسی کردند(به‌خصوص بعد از سال 76 و در دوره موسوم به اصلاحات و دوم خرداد). شاید ابتدا به‌نظر می‌آمد این اتفاق برای جذب جوانان و مخاطب بیشتر است اما عملا موجب شد فیلم‌هایی با محتوای نامناسب و نازل تولید شوند و به بهانه جذب جوانان و با ساخت این فیلم‌ها، اتفاقا پای خانواده‌ها از سینما بریده شد و بخشی از جوانان هم از سینما فاصله گرفتند و کار به جایی رسید که با یک افت وحشتناک 85درصدی در مخاطب مواجه شدیم و در اواخر دهه70 و اوایل دهه80 به ارقام تأسف‌آوری در تعداد مخاطب سالانه سینما رسیدیم که اطلاق کامل بحران برازنده‌اش بود.

  • راهکارهای خروج از این بحران را در چه می‌بینید؟

فکر می‌کنم با تغییر سیاست‌ها و به‌خصوص با هدف‌گیری جریان خانواده و محوریت آن می‌توان سینما را از این وضعیت بیرون برد. اگر ما خانواده را در سینما محور قرار دهیم و آثار ما برای خانواده‌ها به معنای گسترده‌اش پیام داشته باشند (یعنی از نوه تا پدربزرگ و مادربزرگ) و برای کل این قشر سرگرم‌کننده باشند و به‌گونه‌ای ساخته شوند که همه افراد این خانواده بزرگ بتوانند بدون حیا و بدون شرم و خجالت، کنار هم فیلم‌ها را ببینند، گام مثبتی در این زمینه برداشته‌ایم. اگر در این کار دقت شود قشر خانواده اعتمادش به سینما بازمی‌گردد و آرام‌آرام اقبال عمومی مردم به سینما خودش را نشان می‌دهد و ممکن است به ارقام خوبی برسیم کمااینکه در اوایل دهه70 ارقام تماشاگران ما از 50، 60میلیون مخاطب در سال بهره می‌برد که حال این را باید مقایسه کنیم با رقم 9، 10میلیون نفر مخاطب که در سال‌های79، 80 دیده می‌شود.

  • 2سال از دوره کاری شما گذشته و آثاری که امروز شاهدش هستیم غالبا مربوط به همین دوره می‌شوند. باتوجه به این مسئله پیش‌بینی‌تان از اکران سال آینده چگونه است. فکر می‌کنید همین روند ادامه خواهد داشت یا تغییر می‌کند؟

در این یکی، دو سال اخیر ما شاهد رشد مخاطبان سینماهستیم، به‌خصوص امسال که بخشی از سیاست‌های مدیریت جدید در تولیدات سینما هم در تنوع موضوعات، هم در رونق تولید و هم در وجود سوژه‌ها و مضامین مختلف در آثار خودش را نشان داد. همچنین در ژانرهایی که مورد غفلت قرار گرفته بودند و دیگر یا در سینما نبودند یا کم ساخته می‌شدند - مثل ژانرهای کودک یا سیاسی که اصلا نبود، یا ژانر اجتماعی که خیلی کم‌رنگ شده بود یا ژانر دفاع‌مقدس- آثاری به‌وجود آمدند و در برخی ژانرها که دیگر خیلی سقوط کرده بودند مثل ژانر کمدی که واقعا با سقوطش باعث سقوط سینمای ایران نیز شده بود، اصلاحاتی صورت گرفت و فیلم‌هایی را در این ژانر می‌بینیم که آثار خوبی هستند و از ساختار قابل‌قبولی برخوردارند و حتی ارزش رقابت فنی با دیگر آثار را دارند و می‌توانند در جشنواره سیمرغ هم بگیرند.

از سویی دیگر آمار و ارقام امسال به ما نشان می‌دهد که کاملا اکران موفق و پررونقی داشته‌ایم؛ اکرانی که در 5‌ماهه اول سال، رقم کل فروش سال 89 را محقق کرد و در ماه ششم از رقم فروش سال 88 هم گذشت درحالی‌که سال 88 در چند سال گذشته یک سال رؤیایی برای سینمای ایران بود. البته فقط فروش ملاک نیست بلکه مهم این است که سوژه‌های متنوع و آثار ارزشمند و قابل احترام از نظر ساختار وجود دارند.

  • پیش‌بینی می‌کنید تا پایان سال90 چند میلیون نفر به سینماها بروند و چه آماری در فروش داشته باشیم؟

چه لزومی دارد که پیش‌بینی کنیم، آمار و ارقام خودش را نشان خواهد داد. من فکر می‌کردم در این سال رشدی 30، 40درصدی داشته باشیم درحالی‌که دیدیم در 5ماهه نخست سال آمار فروش سال گذشته را پشت سر گذاشتیم و درحالی‌که در ماه هفتم سال به‌سر می‌بریم رشد 30، 40درصدی را داشته‌ایم و هنوز 5ماه دیگر تا انتهای سال90 فرصت باقی است با تعداد زیادی فیلم که در نوبت اکران هستند و مخاطبان زیادی هم خواهند داشت. باز هم بر اینکه نکته تاکید می‌کنم که هدف ما صرفا بالا بردن رکورد فروش و بعد کمی قضیه نیست، اگر این فروش با کیفیت همراه نباشد که ارزشمند نیست. برای ما مهم است که تنوع موضوعات حفظ شود، مردم راضی باشند و آن آشتی‌ای که باید، بین مخاطبان با سینمای ایران تحقق بپذیرد.

  • کمی در مورد سیاست کاری‌تان برای جذب مخاطب توضیح می‌دهید؟

هدف ما به‌طور کلی در شروع، رسیدن تعداد مخاطبان به 50میلیون نفر در سال است و در گام‌های بعدی به‌عنوان یک رقم قابل‌قبول که بتوانیم آن را رونق سینمایی بنامیم صد میلیون نفر مخاطب در سال را هدف قرار داده‌ایم. امسال هم امیدواریم بخشی از این سیاست محقق شود و به این اعداد نزدیک شویم. این برنامه، برنامه‌ای ده ساله است که 2سال از آن گذشته تا هم بتوانیم به رقم 100میلیون نفر در سال برسیم و هم مارکتینگ بین‌المللی را جدی بگیریم درست کاری که از ابتدای امسال شروع شد. یعنی بازاریابی جهانی شکل واقعی خودش را پیدا کرد. منظورم از مارکتینگ جهانی حضور در چند جشنواره سیاست‌زده نیست که چند گروه روشنفکرنما بنشینند و فیلم‌های سیاه‌نما را مورد تشویق قرار دهند و تعداد تماشاگرانش هم در چند سینما تک و سالن کوچک از تعداد محدودی تجاوز نکند. مارکتینگ واقعی یعنی اینکه یک فیلم چقدر ارزآوری می‌کند و چه تعداد مخاطب را جذب خود می‌کند. ما امسال چند فیلم داشتیم که در کشورهای مختلف جهان وارد چرخه اکران به معنای واقعی آن شدند. رقم مجموع فروش آثار ایرانی ما امسال در جهان رقم بسیار خوبی بوده که اگر درست در ذهن داشته باشم از ابتدای سال تا به حال رقم 10میلیون دلار را پشت سر گذاشته که رقم جالب توجهی است. نمی‌گویم اینها ایده‌آل هستند اما در گام نخست می‌توانند امیدوارکننده باشند.

  • در بین فیلم‌هایی که از ابتدای سال90 اکران شده‌اند چند فیلم مشخص هستند که با استقبال خوبی روبه‌رو شده‌اند و باقی فیلم‌ها غالبا کم مخاطبند. دلیل این اتفاق چیست؟

من یک انتقاد دارم از بعضی افراد به‌اصطلاح تحلیل‌گر که بغض و عنادشان با مدیریت سینمایی را رنگ علمی و تحلیلی می‌دهند. تحلیل‌هایی این اواخر دیدم که می‌گویند سینما و اقتصاد آن این روزها حال خوبی ندارد!حال سؤال من این است که سینمایی که در عرض 5 ماه فروش سال قبلش را محقق کرده، به جای یکی، دو فیلم میلیاردی تا به امروز 4، 5 فیلم میلیاردی داشته، متوسط فروش فیلم‌هایش متوسط بسیار خوبی را نشان داده و غالب فیلم‌هایش توانسته‌اند یک اکران موفق داشته باشند، اینها کجا نشان از رکود و بی‌رونقی دارند! فکر می‌کنم عینک تیره‌ای به چشم برخی افراد است که با خودشان قسم خورده‌اند جز بدی نبینند و جز تیرگی ننویسند. راستش را بخواهید من به این تحلیل‌ها هیچ اعتنایی نمی‌کنم چون جز بغض و عناد در آنها چیزی نمی‌بینم مضاف بر اینکه فایده‌ای هم ندارد. این تحلیل‌ها ناشی از یک ماموریت است؛ ماموریت از جانب برخی سلایق و دیدگاه‌های سیاست زده که به آنها مثل پیاده نظام دستور داده‌اند که شماها جز بدی نبینید و جز تیرگی ننویسید. اما اگر کمی تحقیق کنید متوجه می‌شوید استقبال خانواده‌ها از سینما بهتر شده و تنوع موضوعات در فیلم‌های امروز به‌وضوح خودشان را نشان می‌دهند.

کد خبر 148579

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز