گروه حوادث: آشنایی یک دختر و پسر در دنیای اینترنت با فرار دختر جوان از خانه و کلاهبرداری میلیونی از پیرزن تنها پایان یافت.

اوایل تیرماه سال‌جاری پیرزنی به همراه پسرش به دادسرای ناحیه 11تهران رفت و خبر از کلاهبرداری 70میلیونی از سوی یک زن و شوهر جوان داد. پیرزن در توضیح ماجرا به بازپرس گفت: چند‌ماهی است که به همراه پسرم زندگی می‌کنم و او از جوانی که راه پله‌های ساختمان را نظافت می‌کرد خواست تا گاهی به خانه مان بیاید و کارهای نظافت خانه را هم انجام دهد.

وی ادامه داد: این جوان هفته‌ای یک‌بار به خانه‌ام می‌آمد. تا اینکه هفته پیش متوجه شد که پسرم قصد دارد برای انجام ماموریت به سفر برود. فردای روزی که پسرم به سفر رفت، او همراه زن جوانی به خانه‌ام آمد و مدعی شد که این زن نامزدش است و قصد دارند به‌زودی با هم ازدواج کنند. من هم به آنها اعتماد کردم و بعد از اینکه کار جوان نظافتچی تمام شد، او گفت که روز بعد نیز برای ادامه کارش به همراه نامزدش به خانه‌ام می‌آید.

وی ادامه داد: روز بعد هر دوی آنها به خانه‌ام آمدند اما این بار با تهدید دست و پای مرا بستند. من که ترسیده بودم، گفتم که در خانه‌ام چیزی برای سرقت نیست و آنها که از این ماجرا خبر داشتند از من خواستند که برگه‌ای را امضا کنم. آنها با چاقو تهدیدم کردند که اگر این کار را نکنم، مرا خواهند کشت و من هم از ترس جانم برگه را امضا کردم؛ برگه‌ای که بعدا متوجه شدم وکالتنامه‌ای مربوط به فروش یکی از زمین هایم در حاشیه تهران بوده است.

زن سالخورده افزود: آنها بعد از اینکه برگه را امضا کردم از خانه‌ام بیرون رفتند و من که نمی‌دانستم آن برگه مربوط به چه چیزی بود، صبر کردم تا پسرم از ماموریت برگردد. وقتی او به خانه برگشت موضوع را با وی در میان گذاشتم. پسرم با موبایل جوان نظافتچی تماس گرفت اما او خط موبایلش را تغییر داده بود؛ برای همین تصمیم گرفتیم از او شکایت کنیم.

بعد از این شکایت، تحقیقات ویژه برای دستگیری دختر و پسر سارق شروع شد. مأموران در بررسی‌های اولیه دریافتند که متهمان بی‌آنکه مالباخته متوجه شود سند یکی از زمین‌های او در اطراف تهران را سرقت کرده بودند و سپس با در اختیار داشتن وکالتنامه آن را به فروش رسانده بودند. با این اطلاعات، جست‌وجو برای دستگیری سارقان ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان با سرنخ‌هایی که از جوان نظافتچی در اختیار داشتند، محل اختفای وی را شناسایی و او را دستگیر کردند. متهم پس از انتقال به اداره آگاهی در بازجویی‌های نخست خود را بی‌گناه دانست اما وقتی شواهد را علیه خود دید به سرقت و کلاهبرداری میلیونی اعتراف کرد.

آشنایی اینترنتی

پسر جوان در بازجویی‌ها گفت: چند‌ماه پیش برای انجام کار به تهران آمدم. در جست و جوی یک کار مناسب بودم اما نتوانستم کارخوبی پیدا کنم. برای همین به نظافت خانه‌ها می‌پرداختم تا خرج کرایه خانه‌ام را تأمین کنم. شب‌ها که به خانه می‌رفتم از اینترنت هم‌اتاقی‌ام استفاده می‌کردم که یک شب در اینترنت با دختری به نام پرستو آشنا شدم. او می‌گفت که در خانه‌شان مشکلات فراوانی دارد و می‌خواهد از خانه فرار کند و به تهران بیاید.

وقتی از تصمیمش باخبر شدم، به او وعده کمک دادم و پرستو از خانه فرار کرد و به تهران آمد. وقتی همدیگر را دیدیم، علاقه مان به هم بیشتر شد و قرار ازدواج گذاشتیم. پیش از عروسی، تصمیم گرفتیم پولی برای اجاره خانه تهیه کنیم و من بهترین راه را برای رسیدن به پول، سرقت از خانه پیرزنی دیدم که برایش کار می‌کردم. من می‌دانستم که این زن طلا و اموال باارزشی ندارد اما یک روز که سرگرم نظافت خانه‌اش بودم در کمد یکی از اتاق‌ها چشمم به سندهایی افتاد که متعلق به چندقطعه زمین بود.

همان لحظه فکری به ذهنم رسید و یکی از سندها را دزدیدم. پس از آن هم نقشه‌ام را با نامزدم در میان گذاشتم و قرار شد بعد از تهیه یک وکالتنامه، با تهدید از پیرزن امضا بگیریم. وقتی شاکی را مجبور کردیم که پای وکالتنامه را امضا کند، من ظرف دو روز با پیدا کردن یک مشتری زمین را به مبلغ 70میلیون تومان فروختم.

با فروش زمین خانه‌ای رهن کردم و ماشینی خریدم و می‌خواستم با بقیه این پول اثاثیه خانه بخرم و زندگی مشترک با نامزدم را شروع کنم که دستگیر شدم.بعد از اعترافات متهم، نامزد او هم دستگیر شد و در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف کرد. بازپرس پرونده نیز دستور توقیف پول پیش خانه آنها و خودروی‌شان را صادر کرد و متهمان با صدور قرار قانونی راهی زندان شدند.

کد خبر 179312
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز