این تنها مورد از اظهار تمایلات و تماسهای پارلمانی آمریکا با ایران نبود. در تابستان سال 79هیأت پارلمانی ایران به ریاست رئیس مجلس ششم با گریسیک از مشاوران وقت امنیت ملی آمریکا و رابرت پلیتر معاون اسبق وزارت خارجه آمریکا در موزه مترو پولیتن نیویورک دیدار کرد؛ دیداری که با انتقادات بسیاری همراه شد تا بلکه نشانههایی از تکذیب بیابد که نیافت. پیش از آن جریان، برخی نمایندگان کنگره آمریکا از هر دو جناح دمکرات و جمهوریخواه ازجمله سناتور جو بایدن، از آمادگی جریان صلحطلب آمریکا برای مذاکره با همتایان ایرانی خود در سطح رسمی و غیررسمی سخن گفته بودند.
آمادگی آمریکاییها برای مذاکره با ایران منحصر به چراغ سبزهای کنگره آمریکا به مجلس ششم نبود که خیلیها آن را مرتبط با سیاستهای دولت و مجلس اصلاحات میدانستند که البته بیربط هم نبود چرا که بعدها در مجلس اصولگرای هفتم و مجلس یکدستتر هشتم، اظهار تمایلاتی چنان از سوی کنگره آمریکا باز تکرار شد و گیرم در این میان تماسهایی نیز برقرار شد.
تام لانتوس که گفته بود حاضر است صبح فردا به تهران برود، فردای آن روز به تهران نیامد. آنچنان که او میگفت رئیس مجلس وقت ایران هم خیلی ذوقی برای سفر لانتوس به تهران نداشت، نشان به آن نشان که همان زمان درخواست کتبی نانسی پلوسی برای دیدار با نمایندگان ایران هم در مجلس هفتم مسکوت ماند و در مجلس هشتم بود که از آن نامه گردگیری شد. پلوسی درخواست کتبی نمایندگان کنگره آمریکا برای بازدید از ایران را به سفارت سوئیس- حافظ منافع آمریکا در ایران- داده بود؛ نامهای که به یک روایت امضای 60نماینده کنگره را زیر پای خود داشت و به روایتی دیگر امضای 83نماینده را. کسی از نمایندگان کنگره هم امضاهای خود را پس نگرفتند.
ماجرا چنان بود که برخی از نمایندگان مجلس هفتم برای تشکیل گروه دوستی-پارلمانی ایران و آمریکا امضا جمع کردند اما عمر مجلس هفتم به بررسی این نامه نرسید. مهرماه سال 1387وقتی علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم برای حضور در اتحادیه بین المجالس به ژنو رفته بود اتفاقی افتاد که اهمیتش بهمراتب بیشتر از حضور خاویر سولانا رئیس وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در محل اقامت لاریجانی و تجدید دیدارش با طرف مذاکرهکننده سابقش بود. لاریجانی در جریان این سفر در یک نشست مطبوعاتی حاضر شد و از دریافت نامه تعدادی از نمایندگان آمریکا و همچنین سناتورهای این کشور خبر داد. به گفته لاریجانی محتوای این نامه درخواست انجام گفتوگو بوده است. او با تأکید بر اینکه شخصیتهای سطح بالا چندی پیش این نامهها را ارسال کردهاند، تصریح کرد: در حال بررسی آنها هستیم.
بعید بهنظر میرسید علی لاریجانی این خبر را در اجلاس بینالمللی ژنو که با حضور 140کشور دنیا برگزار میشد اعلام کند و نیمنگاهی به انتخابات پیش روی آمریکا در آن مقطع نداشته باشد؛ انتخاباتی که قرار بود یکماه بعدتر برگزار شود و باراک اوبامای دمکرات به کاخ سفید برود که با شعار «تغییر» روی کار آمده بود و رویکردش نسبت به مذاکره با ایران مشخص بود؛ رویکردی که سال بعد از حضورش در کاخ سفید، در یک پیام نوروزی به مردم ایران عیان شد و گفت که به سمت ایران دست دوستی دراز میکند؛ دستی که مقام معظم رهبری آن را چدنی در زیر دستکشی مخملین تعبیر کرد.
نکته آنجا بود که همان زمانی که لاریجانی در ژنو از آن نامه صحبت میکرد هیأتی از نمایندگان مجلس که به همراه شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد و طهماسب مظاهری رئیسکل پیشین بانک مرکزی به واشنگتن رفته بودند تا در اجلاس پاییزه بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول شرکت کنند با چندتن از نمایندگان کنگره آمریکا در حاشیه این اجلاس دیدار کردند؛ اتفاقی که بازهم در آن مقطع سروصدای زیادی به پا کرد. کاظم دلخوش نماینده مردم صومعهسرا که خود همراه این هیأت بود با اشاره به اینکه 60تن از نمایندگان آمریکا سال گذشته طی مکاتبهای با غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم درخواست گفتوگو و حضور در ایران و بازدید از مجلس شورای اسلامی را مطرح کرده بودند، گفته بود: رئیس این گروه از نمایندگان آمریکا که درخواست مذاکره با نمایندگان ایران را مطرح کرده بود در اجلاس بانک جهانی حضور داشت که طی نشست دوستانه میان نمایندگان ایران و آمریکا بار دیگر درخواست آنها مطرح شد.
دلخوش با بیان اینکه نمایندگان آمریکا همچنان خواستار مذاکره با نمایندگان ایران هستند، گفت: در این دیدار دوستانه به آنها اعلام کردیم که جمهوری اسلامی ایران با تمامی کشورها جز اسرائیل آماده گفتوگو و مذاکره است و البته به هیچ وجه از حقوق ملت خود و استقلال کشور نمیگذرد.
محمدرضا تابش یکی از آن چند نمایندهای که در واشنگتن حضور داشت، درباره دیدار صورت گرفته گفته بود: شخصی که ادعا میکند لابیهای قرص و محکم ایرانی را در مجلس نمایندگان آمریکا بهوجود آورده است، با اطلاع از اینکه نمایندگان ایران مثل هر توریست دیگری، از کنگره آمریکا بازدید میکنند در آنجا حضور یافته بود و اظهار تمایل میکرد که گروه دوستی پارلمانی ایران و آمریکا در مجلس نمایندگان ایران تشکیل شود.تابش گفته بود این شخص گلایهمند بود که در دوره مجلس هفتم، برای توسعه روابط ایران و آمریکا از طریق مجالس، 60امضا از نمایندگان آمریکا جمعآوری کرده و این نامه را برای حداد عادل فرستاده ولی تا به حال این نامه بیجواب مانده است. تابش در پاسخ به این سؤال که آیا این شخص، هوشنگ امیراحمدی است؟ گفته بود این شخص یکی از نمایندگان کنگره آمریکاست.
صحبت از تشکیل گروه دوستی-پارلمانی ایران و آمریکا، البته در مجلس هشتم هم مطرح شد اما کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم این اقدام را اقدامی عجولانه خواند و نمایندهای مثل حشمتالله فلاحتپیشه به مخالفت با آن برخاست که مجلس نمایندگان آمریکا، هر ساله 70میلیون دلار اعتبار و بودجه مداخله در امورد داخلی ایران را به تصویب میرساند و چندین قطعنامه و بیانیه ضدایرانی در این مجلس صادر میشود. طبق اساسنامههای گروه دوستی در ایران اگر در مجلسی اقدامات ضدایرانی شکل بگیرد نمیتوانیم گروه دوستی با آن مجلس داشته باشیم.
هیچ کدام از این تلاشها به نتیجه نرسید الا یکی! نامهای که زنان کنگره آمریکا به ایران دادند تا گفتوگوهایی با زنان مجلس ایران داشته باشند؛ البته آنها خودشان مجال حضور در مجلس ایران را نیافتند اما گروهی از زنان صلحطلب آمریکا به ایران آمدند و در تعطیلات یک هفتهای مجلس با لاله افتخاری و زهره الهیان دو تن از نمایندگان زن مجلس هشتم گفتوگوهایی انجام دادند.
این دیدار با هماهنگی کمیسیون امنیت ملی و با محور بررسی وضعیت زنان ایرانی صورت گرفته بود و لاله افتخاری درباره آن گفته بودکه افرادی که ما با آنها دیدار و گفتوگو کردیم در حقیقت نمایندگان تشکلهای مردمی مخالف جنگ بودند و با توجه به سیاهنمایی رسانههای آمریکایی از وضعیت مردم و بهویژه زنان ایران، آمده بودند از نزدیک واقعیتها را ببینند. با این حال طرح درخواست بازدید و حضور گروههای غیردولتی آمریکا در مجلس ایران مخالفانی بهخود دید ازجمله فاطمه آلیا که در مجلس نهم هم حضور دارد از نفوذ و لابی صهیونیستها در آمریکا سخن به میان آورده و گفته بود که باید مشخص شود طرح درخواست گروههای غیردولتی برای مذاکره با ایران با چه هدفی انجام میشود. حرف اول ملت ایران این است که تغییر باید در سیاستها و در اعمال دولتمردان آمریکایی دیده شود نه در گفتار، بهعنوان مثال اوباما میتواند با یکی دو اقدام نشان بدهد که واقعا بهدنبال تغییر است ازجمله میتواند داراییهای بلوکه شده ایران را بازگرداند یا برای لغو تحریمها علیه ایران اقدام کند و از دست زدن به شیطنت در صدور قطعنامه علیه ایران دست بردارد.
بعدها بار دیگر در اجلاس اتحادیه بین المجالس که در آدیس آبابا برگزار شد، هیأت آمریکایی درخواست مذاکره غیررسمی با نمایندگان ایرانی را مطرح کرد که باز نتیجهای حاصل نشد. آنها یکبار از طریق کارشناسان هیأتشان، به کارشناسان هیأت ایرانی پیغام دادند و پس از آنکه پاسخی نگرفتند از «آندرس جانسون» دبیرکل اجلاس بینالمجالس جهانی خواستند تا با کاظم جلالی رئیس هیأت ایرانی وارد مذاکره شده و نظر موافق ایرانیان را جلب کند. جانسون نیز که خود مایل به برقراری ارتباط با ایران و آمریکا بود به هیأت ایرانی پیشنهاد داد که این درخواست را بپذیرند. او حتی پیشنهاد کرد که اگر نمایندگان ایران مایل به برقراری رابطه مستقیم با نمایندگان آمریکا نیستند، او زمینه ملاقات غیررسمی آنها را با عبور تیم آمریکایی از سر میز نمایندگان ایران فراهم میآورد.
مجالس ششم، هفتم و بالاخص هشتم، محل برخی تماسهای پارلمانی ایران و آمریکا اگر چه در حد ضعیفش شده است، هنوز در مجلس نهم نشانهای از این اتفاقات دیده نمیشود. شاید انتخابات آمریکا و احتمالا برگزیده شدن دوباره اوباما، فضا را برای درخواستهای دوباره کنگره آمریکا از مجلس ایران باز کند.