همشهری آنلاین: در چند روز اخیر مقابله فلسطینی‌ها با نیروهای امنیتی و نظامی رژیم اسراییل شدت گرفته است، نکته‌ای که خبر از احتمال انتفاضه سوم می‌دهد و برخی از روزنامه‌های سه شنبه-۱۷ تیر- ستون سرمقاله خود را به این موضوع پرداختند.

حسين شمسيان در روزنامه كيهان با تيتر«دغدغه کافی نیست» نوشت:روزنامه کیهان،۱۷ تیر

چند روز قبل، یکی از احزاب اصلاح‌طلب، همایشی برگزار کرد تا اعلام کند فارغ از دغدغه‌های معیشتی و اقتصادی مردم، دلش آرام است! از نکات جالب این همایش، سخنرانی یکی از مدعوین بود. وزیر ارشاد اسلامی در یک همایش حزبی با موضوع مذاکرات هسته‌ای، سخنرانی اقتصادی ارائه کرد! اینکه این موضوعات چقدر به هم ربط دارد و چقدر به وزیر ارشاد، نکته عجیب ماجراست و شاید از باب مزاح انجام شده باشد اما چون ممکن است در بین هفتاد و اندی میلیون ایرانی، چند نفری باشند که حرف‌های گذشته اصلاح‌طلبان درباره معیشت مردم را فراموش کرده باشند و به یاد نیاورند که همین جماعت بود که مردم را لشگر قابلمه به دست می‌نامید و با توهین به آنها، مدعی بود که مردم برای مرگ موش هم صف می‌کشند و... ناچار باید نکاتی درباره شوخی‌ها یا ادعاهای جناب وزیر در خصوص تلاش اقتصادی و هدفگیری اقتصادی بیان شود تا واقعیت ماجرا معلوم- یا در اصل معلوم‌تر- شود.

در آن جلسه وزیر محترم به جای سخن گفتن در حوزه کاری خودش یا لااقل در موضوع نشست، اظهار کرده بود: «نگرانی ما، نگرانی وضع اقتصادی و جوانان است که با مشکل ازدواج، مسکن و شغل درگیرند... نگران آینده کشور، وضع اقتصادی میلیون‌ها جوان بیکار که نمی‌توانند ازدواج کنند و نمی‌توانند مسکن بخرند هستیم...» ایشان البته مطالب دیگری هم مطرح کردند که در جای خود قابل پرداختن و پاسخگویی است و فعلا موضوع این نوشتار نیست.

اینکه یک مقام مسئول به صراحت نگرانی خود را مشکل اقتصاد مردم بداند و صرفنظر از مسئولیتش درباره آن داد سخن بدهد، کار بدی نیست. اصلا قبول می‌کنیم که ایشان سکاندار وزارت ارشاد نیست و وظایف آن حوزه را تمام و کمال انجام داده و حالا با فراغ بال مسئول وضع اقتصادی جامعه و دولت شده است اما آیا سخن گفتن یک مقام مسئول کافی است؟! یعنی می‌شود کسی خودش مسئول باشد و خودش هم منتقد وضع موجود؟! بدیهی است افراد عادی به ابزار قدرت و امکاناتی که در اختیار مسئولان ارشد اجرایی است دسترسی ندارند و به همین دلیل از آنها انتظار عمل دارند نه شعار! نمی‌شود هم به صندلی‌های اجرایی تکیه زد و هم مانند جریانات اپوزیسیون تنها منتقد وضع کشور بود! البته این وضع ممکن است برای ایام انتخابات بکار گرفته شود اما ظاهرا عده‌ای فراموش کرده‌اند که یکسال است که انتخابات به پایان رسیده و شعار و حرف، دیگر خریداری ندارد! برای راستی‌آزمایی دغدغه‌های اقتصادی و اثبات اینکه عده‌ای در مقام و منصب ارشد اجرایی، به جای کار به شعار و حداکثر توصیه مشغولند و در این بین معیشت مردم به حال خود رها شده، شواهد فراوانی در دست است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

1- از آغاز کار دولت یازدهم، وام ازدواج به کسی پرداخت نشده و حتی اکنون ثبت‌نام وام ازدواج هم تعطیل است، با اینحال سخن گفتن از دغدغه ازدواج جوانان کمی عجیب نیست!؟

2- علی‌رغم نیاز شدید جامعه و همچنین وعده‌های مکرر مسئولان دولتی در آغاز کار و نیز هنگام رأی اعتماد، طرح مسکن مهر تقریبا تعطیل شده و دولت هم طرح جایگزینی ارائه نکرده است! یعنی عملا این حوزه استراتژیک و مهم، فاقد یک چشم‌انداز راهبردی است حتی فاقد یک برنامه یک ساله! و در نتیجه عدم تولید مسکن و امید به خانه‌دار شدن، اجاره بها بخصوص در فصل نقل و انتقالات دستخوش افزایش شده است. البته چندی قبل جناب وزیر مسکن با دل آرام اینگونه گفته که: «اجاره بها تاکنون تنها 8درصد(!) رشد داشته و نیازی به کنترل بازار اجاره بها در تابستان 93 نمی‌بینیم»! وقتی ایشان نیازی نمی‌بینند، لابد اساسا نیازی نیست و تنها لازمست وزیر ارشاد دغدغه مسکن جوانان را داشته باشد و البته صرفا دغدغه!

3- با آنکه شواهد متقن و محکمی در دست است که بخش بزرگی از آشفتگی بازارهای مهم کشور مثل مسکن و... در اثر ورود بانک‌ها به فعالیت در بنگاه‌داری و شرکت‌داری است و کسی نمی‌تواند منکر نقش مخرب این مجموعه‌ها در اوضاع اقتصادی کشور باشد و با اینکه نقش مدیریتی و حاکمیتی دولت در بازگرداندن بانک‌ها به کارکرد اصلی و قانونیشان بر کسی پوشیده نیست، هیچ اقدام و تحول عملی در جهت این مهم به چشم نمی‌خورد و نهایتا به چند توصیه بسنده شده است. در آخرین نمونه آن رئیس‌جمهور محترم توصیه کردند که: «بانک‌ها باید دست از بنگاه‌داری برداشته و امانت‌دار و واسطه خوبی بین مردم و بنگاه‌های اقتصادی باشند و ضرورت دارد که راه و روش بانک‌ها اصلاح شود»! و انتظار نمی‌رود با این توصیه اخلاقی و بدون هیچ اقدام عملی، زرسالاران بانکی از سودهای کلان که به قیمت آشفتگی زندگی مردم است دست بردارند.

4- در حالی ادعا می‌شود ما نگران اقتصادیم که در یکی دو هفته اخیر، قیمت کالاهای مصرفی و مهم مختلفی همچون شیر، سیمان، خودرو و... افزایش یافته و در برخی اقلام‌ تا سی درصد گرانتر از قبل شده! البته در کنار این اتفاق، مسئولان ارشد اقتصادی کماکان اصرار دارند که قرار نیست دولت در امر قیمت‌ها دخالت کنند! بعنوان نمونه وزیر صنعت و تجارت با دلخوری(!) از پیگیری مکرر مردم و رسانه‌ها برای تثبیت قیمت‌ها و جلوگیری از گرانی بیشتر اظهار داشته بود: «چند بار بگویم دولت بدنبال تثبیت قیمت‌ها نیست؟! شما اگر سندی پیدا کردید، بروید اجرا کنید!» آیا از این سخن برداشتی جز این می‌شود که ما کاری به کار کسی نداریم، بروید و هر کار که می‌خواهید بکنید!؟ آقای وزیر! واقعا کسی دغدغه اقتصادی و معیشت مردم را دارد؟!

5- پیش‌تر ادعا شده بود که صنایع کشور نیمه تعطیل و در آستانه ورشکستگی است و ما ظرف شش‌ماه، بسته حمایت از تولید را برای رونق تولید و بهبود دائمی فضای کسب و کار ارائه می‌کنیم. اکنون شش ماه از آن شش ماه گذشته و به جای ارائه بسته حمایتی صحبت از باز کردن دروازه‌های کشور و ورود کالاهای خارجی و تحویل انرژی به قیمت جهانی به صنایع کشور، البته به بهانه رقابت است! موضوعی که در سخنرانی رئیس محترم جمهور در روز صنعت و معدن به صراحت به آن اشاره شد. در آن سخنرانی رئیس‌جمهور درباره عواملی که باعث شده هنوز نتوانیم بگوئیم ایران صنعتی شده می‌گوید: «اشکال از برنامه است برنامه اول یا دوم یا سوم هم تا حدی به او (صنایع داخلی کشور) ارفاق شد و برنامه‌های چهارم و پنجم.

اگر انرژی را ما به قیمت جهانی تحویل بدهیم، تولید کشور ما قدرت صادرات دارد؟ اگر دروازه‌های کشور را باز بگذاریم و تعرفه و حمایت از تولید را کنار بگذاریم، تولید کشورمان توان مقابله با جهان را دارد مگر می‌شود در یک کشور برای همیشه از صنعت حمایت کرد»!

6- در کنار همه موارد فوق، مدتی است که کاهش تورم و قیمت‌ها، ترجیع‌بند سخنان مقامات مختلف اجرایی است. حتی اخیرا رئیس محترم جمهور از کاهش قیمت مواد خوراکی هم سخن گفتند. صرفنظر از اینکه خرید روزانه مردم، بهترین وسیله آگاهی از وضعیت قیمت‌هاست، نیم‌نگاهی به پایگاه اطلاع‌رسانی بانک مرکزی که در آن شاخص قیمت برخی کالاها ثبت شده نشان می‌دهد که قیمت تمام مواد خوراکی نسبت به سال قبل افزایش داشته است. با این حال معلوم نیست این کاهش قیمت‌ها در کدام نقطه از جهان به همت مسئولان ما رخ داده که مدام آمار آن را به مردم ارائه می‌کنند!؟ به عنوان نمونه بر اساس آمار مذکور در فروردین 92، یک‌شانه تخم‌مرغ 6700تومان، یک کیلو گوشت گوسفند 20850 تومان، یک کیلو گوشت گوساله 19600 تومان و یک کیلو کره پاستوریزه 12200 تومان بوده است اما همین کالاها در تیرماه 93 به ترتیب 8800، 25000 و 28000 و 24هزارو پانصد تومان ثبت شده است. یعنی به ترتیب بیش از 31درصد، حدود 20درصد (19/9) و 42/8 درصد و 100درصد افزایش یافته است! به جز این موارد، بر اساس آمار ثبت شده در سامانه بانک مرکزی، حتی یک قلم کالا نیست که در فاصله سال قبل تاکنون کاهش قیمت داشته باشد! از بحث قیمت خودرو و جنگ زرگری و شعبده‌بازی شورای رقابت و افزایش حدود سی درصدی قیمت خودرو عبور می‌کنیم. از این نکته هم می‌گذریم که در محاسبه قیمت خودرو، خبری از تورم نقطه به نقطه 15درصدی مورد اظهار مسئولان محترم نیست و شورای رقابت تورم مبنای محاسبه را 30درصد در نظر گرفته است! و حتی همین تورم را هم 2 مرتبه در محاسبات خود لحاظ کرده، یکبار برای قطعات خودرو و یک بار هم برای خودروی کامل!

اینها گوشه‌ای از مشکلات اقتصادی و معیشتی است که این  روزها مردم با آن دست به گریبانند و خوشبختانه دغدغه وزیر محترم ارشاد را هم بدنبال داشته است. اما پرسشی که بی‌تردید ذهن هر کس را به خود مشغول می‌کند این است  که در برابر مشکلات مردم، تنها دغدغه داشتن و سخن گفتن یک مسئول کفایت می‌کند؟! و آیا نباید راهکار عملی و اجرایی برای برون‌رفت از این اوضاع و ایجاد گشایش در امور طراحی و اجرا شود؟

انتفاضه سوم

جليل حسني در ستون سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي آورد:روزنامه جمهوری؛۱۷ تیر

حملات وحشيانه ارتش رژيم صهيونيستي به ملت بي‌دفاع فلسطين در غزه شدت بيشتري يافته بطوري كه تنها در روز گذشته 9 فلسطيني در حملات جنگنده‌هاي اين رژيم به شهادت رسيدند.

صهيونيستها از خرداد ماه گذشته به بهانه ناپديد شدن سه شهرك نشين يهودي، مناطق مختلف فلسطين را آماج حمله قرار دادند، گروهي از مردم را كشتند و بيش از هزار نفر را نيز دستگير كردند.

اقدامات سركوبگرانه رژيم صهيونيستي پس از پيدا شدن جنازه اين سه شهرك نشين اوج گرفت. رژيم صهيونيستي از همان ابتدا و بدون ارائه هيچ مدركي، فلسطيني‌ها و به خصوص گروه حماس را به دخالت در ناپديد شدن و سپس كشته شدن اين شهرك نشين‌ها متهم كرده و به همين بهانه، فلسطيني‌ها را هدف گسترده‌ترين حملات نظامي در چند سال اخير قرار داد.

دور تازه جنايات صهيونيست‌ها، خشم ملت فلسطين را برانگيخته و موجي از اعتصابات و اعتراضات ضد صهيونيستي را به راه انداخته است. اما آنچه اين اعتراضات را به يك خشم سراسري تبديل كرده،‌ قتل يك نوجوان 16 ساله فلسطيني بود كه هفته گذشته جسد وي در نزديكي يك شهرك يهودي نشين كشف شد. پيكر اين نوجوان شهيد فلسطيني درحالي يافت شد كه نشان مي‌داد وي به طرز بي‌رحمانه‌اي شكنجه و زنده سوزانده شده است. گزارش پزشكي قانوني مشخص كرده است صهيونيست‌ها در اقدامي غيرانساني و ناجوانمردانه پس از تزريق گاز به شكم اين نوجوان، وي را به آتش كشيده‌اند.

اين جنايت به حدي تكان دهنده بود كه صهيونيست‌ها براي كاستن از نفرت جهاني و مهار خشم فلسطيني‌ها اعلام كردند قتل اين نوجوان را پيگيري و عاملان را مجازات خواهند كرد. حتي نتانياهو، نخست‌وزير افراطي و جنايتكار اين رژيم در اقدامي عوامفريبانه و نمايشي با والدين نوجوان شهيد فلسطيني تماس گرفت و با آنها ابراز همدردي كرد!

گزارش‌هاي رسيده حاكي است اين اقدامات مزورانه نتوانسته اوضاع را تحت كنترل صهيونيست‌ها در آورد و آتش خشم فلسطيني‌ها هر لحظه شعله‌ورتر مي‌شود.

ملت فلسطين اكنون يكبار ديگر در مقطع حساس و در آستانه يك انتفاضه ديگر قرار گرفته است كه انتفاضه سوم خواهد بود. عواملي كه انتفاضه اول و دوم را باعث شدند درحال تكرار شدن توسط صهيونيست‌ها هستند. تشديد سياست‌هاي سركوبگرانه رژيم صهيونيستي، نااميدي ملت فلسطين از دولتهاي عربي و شكست تلاش‌هاي سازشكارانه، عواملي هستند كه فلسطين را مستعد انتفاضه‌اي ديگر كرده است.

درگيري‌ها و ناآرامي‌هاي جهان عرب، اين فرصت را به صهيونيستها داده است كه در بي‌خبري ناشي از اين بحران‌ها، به تحقق اهداف اشغالگرانه خود بپردازند و نقشه‌هاي شوم خود را در سايه بحران‌هايي كه در كشورهاي منطقه جريان دارد و كاملاً محرز است كه صهيونيست‌ها باني اين بحران‌ها بوده‌اند، پيگيري كنند، فتنه تكفيري‌ها و به راه انداختن لشكري از تروريست‌هاي افراطي عليه حكومت سوريه و كشاندن دامنه اين فتنه به عراق، بي‌ثباتي و ناامني در اين كشورها را سبب شده و تبعات آن، سراسر كشورهاي منطقه را مورد تهديد قرار داده است. متاسفانه اين بحران‌ها، بخش عمده توان و ذهن ملت‌هاي مسلمان را به خود مشغول كرده است. صهيونيست‌ها اصلي‌ترين طرفي هستند كه از اين شرايط نفع مي‌برند به گونه‌اي كه تحليل‌‌گران، شرايط حاضر را "روزهاي طلايي" براي رژيم صهيونيستي خوانده‌اند. رژيم صهيونيستي برنامه دارد از گرفتار شدن ملت‌هاي منطقه در بحران‌هاي داخلي ساختگي و اختلافات فرقه‌اي و مذهبي بيشترين بهره‌برداري‌ها را بكند.

در چنين شرايطي است كه صهيونيست‌ها ماشين جنگي خود را به راه انداخته‌اند و نتانياهو، از برخورد با فلسطيني‌ها با مشت آهنين خبر داده و وزير خارجه رژيم صهيونيستي نيز خواستار اعدام همه فلسطيني‌هايي شده است كه در تظاهرات ضداسرائيلي شركت مي‌كنند.

اوج گيري وحشيگري رژيم صهيونيستي و روند جنايات اين رژيم، بيش از هر زمان ديگري فلسطين را به يك قيام سراسري و انتفاضه‌اي جديد نزديك ساخته است. مردم فلسطين اكنون به اين واقعيت رسيده‌اند كه از دولتهاي عربي براي آنها كاري ساخته نيست چرا كه بخشي از اين دولتها درگير مسائل داخلي هستند و باقيمانده نيز به دليل وابستگي به قدرتهاي استعمارگر اساساً اراده كمك به فلسطيني‌ها را ندارند. اين دولتهاي خائن، در عوض، بودجه‌هاي سنگيني را صرف تسليح و تجهيز گروههاي تروريستي مي‌كنند تا به پيشبرد توطئه صهيونيست‌ها كه ايجاد جنگ و خون ريزي ميان مسلمانان است كمك كنند.

تاريخ منطقه و فلسطين قطعاً خيانت اين حكام خودفروخته و مزدور را ثبت خواهد كرد و عملكرد اين دولتها در برهه كنوني همچون لكه‌اي سياه ديگري در پرونده فلسطين باقي خواهد ماند.

ملت فلسطين اكنون يكبار ديگر با دست خالي وارد صحنه مبارزه شده و از تهديدهاي صهيونيست‌ها جنايتكار و ارتش تا بن دندان مسلح آن‌ها هراس ندارد. اوجگيري اعتراضات مردم خشمگين فلسطين عليه سياست‌هاي رژيم صهيونيستي، به ويژه در زماني كه فلسطين و ملت‌هاي مسلمان خود را براي برگزاري روز جهاني قدس آماده مي‌كنند صهيونيست‌ها را در وحشت و نگراني فرو برده است. استيصال و شتابزدگي رژيم صهيونيستي در اظهارات تهديدآميز و اقدامات غيرعادي سردمداران آن كاملاً آشكار است.

نتانياهو نخست‌وزير رژيم صهيونيستي از يكسو از جانب متحدان افراطي صهيونيست خود تحت فشار است تا بر حملات خود عليه فلسطيني‌ها شدت بخشد و از سوي ديگر به خوبي مي‌داند افزايش اين اقدامات سركوبگرانه، خشم فلسطيني‌ها را دو چندان خواهد كرد.

صهيونيست‌ها به هر گزينه‌اي عليه ملت فلسطين روي آورند اين واقعيت را نمي‌توانند تغيير دهند كه فلسطين در آستانه انتفاضه‌اي جديد قرار دارد و نهضت ضد صهيونيستي فلسطين با اين انتفاضه، جان تازه‌اي خواهد گرفت.

انتفاضه رمضان

روزنامه رسالت در ستون سرمقاله خود آورد:روزنامه رسالت؛۱۷ تیر

يك‌شنبه شب مردم غزه تا سحر زير بمباران هواپيماهاي رژيم صهيونيستي به استقبال سحر رفتند. حاصل اين شرارت رژيم اشغالگر قدس 9 شهيد و 15 زخمي بود. اين روزها سرزمين‌هاي اشغالي ملتهب است كرانه غربي رود اردن شاهد قيام فلسطينيان عليه جنايات اسرائيل غاصب است.

مثلث شرارت در جهان يعني آمريكا، انگليس و رژيم صهيونيستي براي منطقه خواب‌ها ديده بودند. آنها با توطئه تجزيه عراق و تجهيز گروه‌هاي تروريستي به دنبال حاشيه امن و منفذي براي تنفس اشغالگران قدس مي‌گشتند. اما خون‌هاي به ناحق ريخته در سرزمين‌هاي اشغالي طي چند روز گذشته بويژه خون جوان 17 ساله فلسطيني محمد ابوخضير كه زنده زنده در آتش خشم صهيونيست‌ها سوخت، اكنون حكايت از يك مقاومت و پايداري جديد مي‌دهد. رزمندگان حماس با شليك موشك‌هاي زمين به زمين خواب راحت را از چشمان صهيونيست‌ها ربوده‌اند.

روز قدس در راه است. بار ديگر نگاه‌ها در جهان اسلام به نجات قبله اول مسلمين است مسلمانان در سراسر جهان آماده مي‌شوند تا امسال با صداي رساتر جنايات رژيم صهيونيستي را محكوم كنند.

جرقه انتفاضه سوم زده شده است و با التماس صهيونيست‌ها مبني بر آتش بس هم خاموش نمي‌شود. اكنون غزه و كرانه باختري درگير يك جنگ تمام عيار است و درگيري‌ها به مرز بي‌سابقه‌اي رسيده است. امروز مسلمانان جهان شاهد هستند در حالي كه مظلومين فلسطيني با دست خالي در برابر ماشين جنگي رژيم صهيونيستي مقاومت مي‌كنند جريان تروريسم دست‌ساز استكبار جهاني چون خنجري بر پشت مقاومت فرود آمده است و فرزندان اسلام و مجاهدان راستين خدا را كه بايد به آزادي قدس بينديشند به مسلخ برده است.

داعش، جبهه النصره و القاعده و ده‌ها گروه تكفيري و وهابي دست‌شان نامرفق به خون آزاديخواهان جهان اسلام آغشته است آنها مامورند كه مسلمانان را از مسئله  آزادي قدس منحرف كنند.

اما جوانان مسلمان فلسطيني با قيام خود اين توطئه شوم را بي‌اثر گذارده‌اند.

به زودي روز قدس فرا مي‌رسد و مسلمانان جهان پاسخ توطئه‌هاي استكبار بويژه آمريكا را در يك راهپيمايي كه ابعاد جهاني دارد خواهند داد و قدرت اسلام را به رخ آنها خواهند كشيد.فرياد انتفاضه سوم در حالي که بار ديگر در نوار غزه و کرانه باختري رود اردن طنين انداز شده است که کاخ سفيد و تل آويو نسبت به ترويج گفتمان سازش در فلسطين اميد بسته بودند اما خون پاک شهيد ابو خضير و شهداي غزه اين اميد آمريکا و صهيونيستها را بر باد داد. طوفان انتفاضه بار ديگر در راه است .طوفاني که نه تنها نتانياهو و ليبرمن بلكه همه ساکنان اراضي اشغالي چاره اي جز تسليم در برابر آن نخواهند داشت.

جرقه «انتفاضه سوم»؟

محمد ايراني . سفير پيشين ايران در لبنان در روزنامه شرق نوشت:

مبارزات مردم و صحنه فلسطين، اصلي کلي دارد و آن اينکه در ماه مبارک رمضان، مقابله فلسطيني‌ها با نيروهاي امنيتي و نظامي رژيم اسراييروزنامه شرق؛۱۷ تیرل شديدتر مي‌شود. مردم فلسطين به‌دليل اعتقادات قوي، ماه مبارک رمضان را روزه مي‌گيرند و در چارچوب نگاه معنوي، شکل مبارزات و مقاومت آنان متفاوت مي‌شود مخصوصا اينکه ساکنان «قدس» و حتي مناطق خارج از اين ناحيه، اصرار دارند نمازهاي جمعه را در صحن «مسجد الاقصي» به‌جا آورند. در اين ميان اصرار آنان بر شکوهمند برگزارشدن نخستين جمعه ماه رمضان است و بخشي از درگيري‌هاي اخير، از همين نقطه آغاز شد. نيروهاي اشغالگر، تدابير ويژه‌اي را براي ممانعت از اين برنامه به مرحله اجرا درآوردند و تلاش کردند تا ساده برگزار شود. علاوه بر آن، تعدادي از يهوديان تندرو را وارد صحن کردند که امري بي‌سابقه بود و اين مساله، احساسات مردم مسلمان بيت‌المقدس را جريحه‌دار کرد.

دومين نکته در شدت‌گيري درگيری‌هاي اخير، به تلاش بسيار زياد «نتانياهو» براي اقناع «محمود عباس» جهت صرفنظرکردن از توافق با «حماس» بازمي‌گردد. در ابتدا، «ابومازن» هم اصرار داشت شرايط فعلي با رژيم اسراييل به‌هم نخورد و مذاکرات سازش پيش رود. سفرها و رايزني‌هاي «کري» هم نشان مي‌داد آمريکايي‌ها نيز مايل بودند مذاکرات به بن‌بست نخورد. در سوي مقابل، «عباس» اصرار داشت در هنگام مذاکرات، شهرک‌سازي‌هاي نامشروع خارج از توافق در کرانه غربي متوقف شود و «نتانياهو» اسرايي که در توافقات قبلي متعهد به آزادي آنان شده بود را در موعد مقرر آزاد کند که اين اتفاق رخ نداد و به‌عنوان دستمايه‌اي براي لزوم ادامه مذاکرات، مورد استفاده قرار گرفت. عباس از اين دو موضوع استفاده کرده به‌سراغ تشکيل دولت وحدت ملي رفت. «عباس» نخست به‌دلايل داخلي و با توجه به ضعيف‌شدن «حماس» نسبت به گذشته پس از سرکوب «اخوان‌المسلمين» در مصر، از تمايل رهبران اين جنبش براي حضور در دولت وحدت ملي استفاده کرد و دوم، براي چانه‌زني در مذاکرات آتي با اسراييل به آن نگريست.

تندروها توافق را برنتابيدند. عدم‌توافق و تداوم اختلاف جريانات فلسطيني، آنان را ضعيف نگاه مي‌داشت و وحدت ميان اين جريانات، خوشايند اسراييل نبود بر همين اساس نتانياهو از اوباما خواست تا در اين موضوع مداخله کند غافل از اينکه اصول ارزشي ايالات‌متحده اجازه نمي‌دهد به‌صراحت درمقابل توافق ملت‌ها بايستند ضمن اينکه با توجه به وقايع سوريه، مصر و ترکيه، آمريکا علاقه‌مند به رفتار تند از سوي «حماس» نبود و با «نتانياهو» همراهي نکرد. همين مساله و همزماني آن با هفته نخست ماه رمضان، شدت‌عمل در برخورد با فسلطيني‌ها را سبب شد.  درگيري‌ها از شهر «الخليل» آغاز شد و در يک اقدام مشکوک، اسراييل مدعي شد سه جوان شهرک‌نشين اسراييلي ربوده و کشته شده‌اند و آن را به «حماس» نسبت داد. به نظر مي‌رسد اين اقدام، نوعي بهانه‌تراشي از سوي اسراييل بوده و از ديگرسو، تلاشي است تا «نتانياهو» را از فشارهاي سياسي جدي داخلي برهاند.

در سوي مقابل، « ابوخضير» که به دست چند شهرک‌نشين اسراييل به شهادت رسيد ساکن اردوگاهي در «قدس» اشغالي بود و به همين دليل، «قدس» کانون تظاهرات به‌شمار مي‌آيد. در عين حال؛ قراین حاکي از آن است که اسراييلي‌ها امکان تداوم حملات به فلسطيني‌ها را ندارند. نگراني اسراييل از مشارکت بخش عمده مردم در صحنه بوده و مايل نيستند حوادث «انتفاضه دوم» در سال 2001 موسوم به «الاقصي» يا «انتفاضه اول» موسوم به «انتفاضه سنگ» در سال 1989 بار ديگر تکرار شود. حدود 12سال از آن واقعه گذشته و اظهارات مسوولان رژيم صهيونيستي به‌ويژه وزير دفاع آنان و غربي‌ها که به‌سمت محکوم‌کردن شهادت «ابوخضير» بوده و تا حد تماس تلفني «اوباما» با خانواده وي پيش رفت، جملگي، بيانگر نگراني آنان از آغاز «انتفاضه سوم» است.

کد خبر 265225

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha