تنظیم - زهرا رفیعی: آثار مکتوب، رادیو و تلویزیون، سینما، ویدئو، عکس، نمایش، موسیقی، ادبیات، معارف، میراث فرهنگی، ورزش، گردشگری، هنرهای تجسمی، محیط‌زیست، فعالیت‌های فرهنگی خارج از کشور، بودجه فرهنگی، ارزش‌های اجتماعی، احساس عدالت و آزادی، احساس آسایش و احترام، دینداری، احساس دوستی و همبستگی، هنجارهای اجتماعی و... نمونه‌هایی هستند که برای تعریف فرهنگ به کار برده می‌شوند،

بنابراین به‌نظر می‌رسد که هیچ طرح و ایده‌ای نباشد که برای اجرا از کنار فرهنگ جامعه نگذرد و تأثیری بر آن نداشته باشد. از اجرای پروژه‌های بزرگی چون احداث سد‌ها گرفته تا احداث یک گرمخانه در محله‌ها، همگی تأثیر انکارناپذیری بر فرهنگ مردمانی که این طرح‌ها برایشان اجرا می‌شود خواهد داشت.طرح‌های عمرانی بزرگ با دوپیوست زیست‌محیطی و اجتماعی تصویب و اجرا می‌شوند اما پیوست فرهنگی از جمله اقداماتی است که به‌دلیل پیچیدگی مفهوم فرهنگ و مدیریت تغییر فرهنگی تا‌کنون به‌خوبی در فرایند برنامه‌ریزی، سیاستگذاری، تصمیم‌گیری و چرخه برنامه‌ها و طرح‌های نهادهای توسعه‌ای مورد توجه قرار نگرفته است.پیش‌فرض ارزیابی تأثیر فرهنگی آن است که سیاستگذاران، برنامه‌ریزان، طراحان و مدیران پروژه‌ها باید از پیامدهای اقدامات و تصمیماتشان قبل از عمل آگاهی داشته و مردم تحت‌تأثیر نیز نه تنها باید نتایج تصمیمات را ارزیابی کنند، بلکه فرصت مشارکت در آینده خود را داشته باشند.

در مقاله بهمن باینگانی و مرتضی شکوهی که در همایش ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌ها برگزیده شده است الگویی برای ارزیابی فرهنگی ارائه شده است. این الگویی است برای نهادهای توسعه و سایر نهادهای دست‌اندرکار ارزیابی تأثیر فرهنگی که در تلاش‌اند به اطلاع همه برسانند که اگر یک ارزیابی تأثیر فرهنگی کاربردی به فرایند سیاستگذاری و تصمیم‌گیری یا چرخه‌ای پروژه‌ها و برنامه‌ها ضمیمه شود، اقدامات، تصمیمات و سیاستگذاری نتایج بهتری به‌دنبال خواهد داشت. بخش‌هایی از این مقاله را در ادامه می‌خوانید:

چند سالی از مطرح شدن بحث ارزیابی و مخصوصاً ارزیابی تأثیر اجتماعی در ایران می‌گذرد. منظور کارشناسان ارزیابی تأثیر اجتماعی از مفهوم اجتماعی چنان گسترده است که هر چیزی را شامل می‌شود و از این روست که همواره ارزیابی تأثیر فرهنگی به‌عنوان بخشی جزئی از فرایند ارزیابی تأثیر اجتماعی محسوب می‌شده است. اما از آنجایی که فرهنگ هرجامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می‌دهد، همه پیشرفت‌های جامعه در پیشرفت علوم و اعتقادات و ارزش‌های آن جامعه منعکس است. همه امور جامعه بستگی تام به فرهنگ دارد و خوشبختی و انحطاط ملت‌ها در گرو فرهنگ جامعه است، بنابراین بسیار لازم و ضروری است که هنگام اجرای هر نوع طرح، پروژه یا سیاستی، تأثیرات فرهنگی آن را به‌طور جداگانه ارزیابی کرد. ارزیابی تأثیر فرهنگی مخصوصاً در مورد آن دسته از طرح‌ها و لوایح بسیار ضروری است که دامنه تأثیر‌گذاری آنها در سطح ملی است.

جلوگیری از آثار مخرب فرهنگی

فلسفه وجودی ارزیابی تأثیر فرهنگی تلاش آگاهانه و از پیش طراحی شده برای جلوگیری از آثار مخرب فرهنگی است. هدف اصلی ارزیابی تأثیر فرهنگی عبارت است از: 1) شناخت هویت و دامنه منابع فرهنگی و تاریخی ارزشمند و مهم 2) شناسایی میزان تأثیرپذیری این منابع از اجرای طرح‌ها و پروژه‌ها 3) ارائه راهکاری مناسب در جهت جلوگیری از ایجاد تغییرات نامناسب فرهنگی و حفظ تنوع فرهنگی.

اهمیت ارزیابی تأثیر فرهنگی

اهمیت یک پژوهش یعنی اینکه چرا آن پژوهش باید انجام شود. در اینجا اهمیت ارزیابی تأثیر فرهنگی، یعنی اینکه چرا ارزیابی تأثیر فرهنگی باید انجام شده و الگو و چارچوب مناسبی برای آن تدوین شود. لازمه این امر شامل چندین نکته است که عبارتند از:
1- در سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه و سند چشم‌انداز 20ساله و ماده دوم لایحه برنامه پنجم توسعه، تهیه پیوست فرهنگی برای طرح‌های ضروری اعلام شده است.

همچنین یکی از ضرورت‌های اصلی انجام مطالعات مربوط به ارزیابی تأثیر فرهنگی، توجه به مناسبات اخیر جهانی‌شدن و فرهنگ محلی است.بی‌تردید «مشارکت مردم» شرط اساسی عملی است که بخشی از جنبه عملیاتی توسعه را تشکیل می‌دهد، تا جایی‌که بیشتر شکست‌های طرح‌های توسعه به فقدان مشارکت مردم در فرایند طراحی و اجرای این طرح‌ها نسبت داده می‌شود. همه دلایل فوق و بسیاری دیگر که در اینجا مجال پرداختن به آنها نیست، نیاز به انجام ارزیابی تأثیرات فرهنگی را الزامی می‌سازد تا در نتیجه آن نه تنها تأثیرات فرهنگی ارزیابی شود بلکه این طرح‌ها و پروژه‌ها به‌گونه‌ای مدیریت شود که تأثیرات مثبت به حداکثر و تأثیرات منفی به حداقل کاهش یابد.

در جست‌و‌جوی الگویی تازه

هر گونه ارزیابی تأثیر فرهنگی بایستی از این مراحل عبور کند:
در انجام یک ارزیابی تأثیر فرهنگی، تعیین مرزهای ارزیابی تأثیر فرهنگی است. در این مرحله طرح‌ها و لوایحی که نیازمند ارزیابی تأثیر فرهنگی هستند، تعیین می‌شوند. به عبارت دیگر هنگامی که حکومت قصد قانونگذاری، در سطح قوانین اولیه یا ثانویه را دارد و ممکن است هزینه‌ها یا فایده‌هایی برای مشاغل، بخش خصوصی، بنگاه‌های خیریه و سازمان‌های داوطلب داشته باشد، وزارتخانه مربوطه موظف به تهیه ارزیابی تأثیر فرهنگی است.

موضوع دیگر دامنه‌یابی است. در این مرحله می‌بایست دامنه کامل تأثیرات فرهنگی محتمل را- که براساس گفت‌وگو و مصاحبه- با مجری طرح یا گروه‌های تحت‌تأثیر تعیین می‌شوند شناسایی کرد.

در شرایط ایده‌آل می‌بایست از نظرات تمامی مردم تحت‌تأثیر، برای تعیین متغیرهای ارزیابی تأثیر فرهنگی استفاده کرد، اما از آنجایی‌که معمولاً چنین کاری در ارزیابی طرح‌ها و لوایح، به‌دلیل گستره وسیع تأثیرگذاری‌شان، امکان‌پذیر نیست، باید سعی شود با استفاده از نمونه‌ای حقیقی از مردم تحت‌تأثیر، این کار را انجام داد.ملاک‌های مربوط به گزینش تأثیرات فرهنگی مهم عبارتند از: میزان احتمال وقوع یک رویداد، شمار مردمی که تحت‌تأثیر قرار خواهند گرفت، ماندگاری تأثیر، ارزش سودها یا زیان‌ها برای گروه‌های تأثیر گیرنده، میزان بازگشت‌پذیری تأثیرهای شناسایی شده و میزان کاهش‌پذیری آنها، احتمال اینکه یک تأثیر شناخته شده به تأثیرهای ثانویه و فزاینده بینجامد، اهمیت متغیرها برای تصمیم‌های کنونی و آینده در سپهر سیاستگذاری، بی‌اطمینانی درباره تأثیرات احتمالی و بودن یا نبودن مناقشه بر سر موضوع.

گام بعدی مطالعه شرایط اولیه است. منظور از شرایط اولیه، شرایط موجود و روندهای گذشته مربوط به محیط انسانی است که در آن فعالیت پیشنهادی اجرا می‌شود.

مثلاً شرایط اولیه طرحی مثل هدفمند‌کردن یارانه‌ها متفاوت از شرایط اولیه طرحی مثل ساماندهی مد و لباس است.
گام آخر در انجام ارزیابی تأثیرات فرهنگی طرح‌ها و لوایح، انجام مطالعات میدانی است که قبل از این مرحله باید به‌منظور جهت‌دهی به چگونگی مطالعات میدانی پژوهش اسنادی، پیمایش و مصاحبه با دست‌اندرکاران و مرور تحقیقات قبلی صورت گیرد. پس از آن، مرحله انجام مطالعات میدانی فرا می‌رسد که در نتیجه انجام آن تصویر عمیقی از محیط ارائه می‌شود.
در انجام یک مطالعه، ارزیابی تأثیرات فرهنگی طرح‌ها و لوایح شناسایی تأثیرات فرهنگی است. محقق ارزیابی‌کننده تأثیرات فرهنگی در این مرحله باید سعی کند که دامنه کامل تأثیرات فرهنگی مهمی را که مطالعات و مصاحبه‌های مراحل قبلی نشان داده است احتمال وقوع زیادی دارد، شناسایی کند.

مرحله آخر در انجام ارزیابی تأثیر فرهنگی طرح‌ها و پروژه‌ها ارائه گزارش است. واقعیت آن است که هر تحقیقی را می‌توان به‌صورت مطالب مکتوب گوناگون و برای مخاطبان مختلف و با آرایش‌های متنوع ارائه کرد، منتها باید در نوشتن هر نوع گزارش تحقیق به مخاطبان آن و تنظیم و آرایش مناسب آن توجه کرد.

نهادهای مجری

دولت: نظارت، یکی از ابزارهای مهم در دست دولت‌ها برای تحقق اهدافشان است، از این‌رو سیاستگذاران در وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی باید با ارزیابی تأثیرات فرهنگی طرح‌ها و لوایح پیش از انجام هرگونه اقدامی میزان تأثیرات ناشی از اجرای طرح‌ها و لوایح بر مشاغل و گروه‌های ذی‌نفع را محاسبه کنند. انجام ارزیابی تأثیر فرهنگی طرح‌ها و لوایح از سوی دولت می‌تواند هزینه‌ها و فایده‌های هر پیشنهاد قانونی و خطرات عدم‌اجرای آن را محاسبه کند و با مقایسه هزینه‌ها، فایده‌ها و خطرات گزینه‌های پیش‌رو، بهترین را انتخاب کند.

نهادهای مدنی: نهادهای مدنی، شامل گروه‌ها و سازمان‌هایی هستند که معمولاً از طرح‌ها و لوایح تأثیر می‌پذیرند، بنابراین ارزیابی آثار سیاست‌های کلان و نیز تأثیرات طرح‌ها و لوایح، ابزاری برای حمایت از منافع جوامع مدنی و تقویت حرکت‌های ایشان برای مداخله در سیاستگذاری و تأثیر بر سیاستگذاران خواهد بود.

مجلس: نظارت بر دولت و سایر مقامات، یکی از ویژگی‌های اصلی دولت مدرن است و این ویژگی رابطه نزدیکی با ظرفیت کنترل و تنظیم فرایندها، مطابق با قانون در فضای عمومی دارد. در اکثر کشورها، لوایح توسط دولت پیش‌نویس شده و به پارلمان تقدیم می‌شود. این لوایح باید با ارزیابی تأثیرات مختلف و از جمله فرهنگی همراه باشند. در اکثر کشورها این وظیفه دولت و نه پارلمان است که ارزیابی تأثیر فرهنگی را انجام دهد و در حقیقت پارلمان نقش ناظر را دارد.