امروز و با گذشت سالها از احساس نیاز به این قانون، دیگر گمان نمیکنم نپذیرفتن آن از سوی مسئولان فرهنگی قابل توجیه باشد. آثار مخربی که اکنون به واسطه اجرانشدن این قانون در کشور ما وجود دارد، بر هیچکس پوشیده نیست و در یک کلام گمان نمیکنم کسی از اهالی فرهنگ با این قانون مخالف باشد. البته حق مالکیت معنوی، تنها متعلق به حوزه فرهنگ نیست بلکه در تمام شئون و حوزهها مهم است و در دنیای امروز کسی نیست که بهعنوان مثال اختراعی را به ثبت برساند و خود را مالک بلامنازع حقوق معنوی و مادی آن نداند. بنابراین حوزه فرهنگ هم از این دایره بیرون نیست و به چنین قانونی نیاز دارد. اما اینکه این قانون از چه راهی و به چه شکلی باید در کشور جاری شود یا اینکه چگونه قوانینی مشابه با آن در داخل کشور نوشته شود دیگر در صلاحیت شاعر و نویسنده و مترجم نیست. وظیفه آنها هم نیست. این موضوع نیاز به سازوکارهای تقنینی و اجرایی دارد و باید از سوی دولت، مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه پیگیری شود.
از سوی دیگر گمان من این است که اجرای قانون کپیرایت در کشور ما با موانع و مشکلات بسیاری همراه است. نخستین مورد، بحث سلیقه و ذائقه مدیران فرهنگی کشور است. ما یکی از معدود کشورهای جهان هستیم که کتاب در آن پیش از چاپ ممیزی میشود. نمیدانم در حال حاضر چند کشور در دنیا مثل ما هستند اما میدانم که همین موضوع، خود سد بزرگی بر سر راه قانون کپیرایت است. این رویه در نخستین مرحله ما را با مشکل مواجه میکند. چگونه باید از حقوق معنوی یک نویسنده حمایت کرد درحالیکه در ابتداییترین مراحل اعطای مجوز به کتاب مشکل وجود دارد؟
چگونه میتوان از حقوق مالکیت معنوی صحبت کرد درحالیکه نگاه سلیقهای به محتوای کتابها نخستین اصل نویسندگی یعنی خلاقیت را محدود کرده است؟ من معتقدم با معیارهای کنونی در مدیریت فرهنگی کشور، عمل به قوانین موجود هم با تنگنا مواجه شده است؛ چه رسد به آنکه انتظار داشته باشیم قوانین جدید و راهگشا اجرا شوند. در این میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی بهویژه کمیسیون فرهنگی وظیفه دارند نظارت بیشتری بر اجرای قوانین فرهنگی داشته باشند و با نگاه به نقاط ضعف بهسمت تصویب قوانین جدید گام بردارند. البته نباید در این مسیر به صلاحیت فکر و خرد عمومی شک کرد. بدون شک بهترین راهنما و مشاور در این راه برای مجلس، نهادهای مدنی و اتحادیههای تخصصی حوزه فرهنگ خواهند بود. در مجموع باید گفت افق دید همه نویسندگان و شاعران جایی است که از حقوق مادی و معنویشان حمایت شود اما باید دید مسئولان فرهنگی تا چه حد در دیدن این افق با اهالی فرهنگ شریک هستند؟