وی دوره تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در ورشو گذراند و از طریق معلم فرانسوی خود که در کلاس درس فرانسه، از شرح سفرهای خویش به مشرق زمین سخن میگفت، وی عاشق سفر به شرق شد.
نیکیتین در طول سالهای 1900 تا 1902 که پدرش در ماموریت ادسا بود چندینبار از این بندر دریای سیاه بازدید و از نزدیک با زندگی مردم شرق و همچنین مسلمانان آشنا و بیش از پیش شیفته زندگی و روابط اجتماعی با آنان شد.
نیکیتین در سال 1907 مدرک دیپلم خود را از انستیتوی لازارف گرفت و برای اشتغال در وزارت امورخارجه، به نزد والنتین ژوکفسکی؛ رئیس دانشکده زبانهای شرقی رفت و از او در خصوص مطالعات میدانی در خصوص ایران توصیههای مفیدی دریافت کرد.
وی در دوران تحصیل در سالهای 1904-1910 در شهرهای سن پترزبورگ و مسکو در دانشکده لازاروف به فراگیری علوم و زبانهای مختلف عربی، فارسی، و فرانسه پرداخت.
نیکیتین در تعطیلات تابستان و ترمها برای مطالعه اوضاع و احوال ملل خاوری با در دست داشتن معرفینامه از اساتید خود مکرر به خارج مسافرت کرد و مأموریتهایی در قسطنطنیه انجام داد و در مؤسسه باستانشناسی در سال 1905 و در سال 1906 در پاریس در دانشکده السنه خاوری به نواقص تحصیلی خود پرداخت.
وی در سال 1909 و پس از 2 سال کار در وزارت امورخارجه، به عنوان نایب کنسول روسیه به اصفهان رفت. این نخستین سفر نیکیتین به ایران به حساب میآید.
بازیل نیکیتین در سال 1911 در مسابقه دیپلماتیک پذیرفته شد و در همان سال حامل اخبار در سمت چاپار مخصوص مأمور برلن، پاریس و لندن شد.
همچنین در نوامبر همان سال به سمت منشی و مترجم کنسولگری روسیه در رشت مشغول به کار شد. فوریه سال بعد نیکیتین به همراه همسرش در قدیمیترین کنسولگری روسیه در ایران اقامت گزید.
وی راجع به ایران رسالاتی در موضوعهای مختلف انتشار داده؛ از قبیل ملت ایران و مطالعاتی راجع به رمانهای تاریخی و مباحث اجتماعی و ادبیات ایران معاصر، افشارهای ارومیه، طوالش، رشت و ایلات اردلان و فرقه طاووسی، مهماندار کنت گوبینو؛ ماهیت اقتصادی ایران و... .
همچنین مقالات زیادی در روزنامههای یومیه و مجلات غیر خاوری نوشته است.
از مهمترین آثار نیکیتین که در حقیقت معرف او به عنوان یک ایرانشناس میباشد کتاب "ایرانی که من شناختهام " و"کرد و کردستان" است؛ که هر دو به زبان فارسی ترجمه شده است.
وی در کتاب کرد و کردستان به بررسی جامعه شناسی و اوضاع اجتماعی مردم کرد و تاریخ کردستان پرداخته و از دیدارها و اقدامات خود در زمانی که در ارومیه و ساوجبلاغ (مهاباد) ماموریت داشته و مشاهداتی که در این ماموریت از مردم و مناطق کردنشین و وقایع پیش آمده داشته به تفصیل سخن گفته است .
این کتاب توسط محمد قاضی ترجمه و انتشارات نیلوفر تهران در سال 1366 به چاپ رسانده است.
این شرقشناس شهیر که مدتی در ایران زندگی کرده است، شرح حال پرماجرای زندگی خود در ایران را در کتابی تحت عنوان «ایرانی که من شناختهام» تشریح کرده است.
این کتاب را علیمحمد فرهوشی ترجمه کرد و استاد ملک الشعرای بهار مقدمهای جامع برای آن نوشت و توسط نشر معرفت در سال 1329 شمسی به بازار کتاب عرضه شد.
«ایرانی که من شناختهام» اثر موسیو ب. نیکیتین کتابی است در 325 صفحه که مطالب خوب و جالبی از سالهای آغاز مشروطه در ایران تا استعفای رضاشاه را دربر دارد.
او از سال 1912 تا 1919 در ایران در سرویس کونسولگریهای روسیه در رشت، تبریز، ارومیه، ساوجبلاغ (مهاباد) و تهران به کار اشتغال داشت و بلأخره در تابستان 1919 ایران را ترک و به پاریس رفت و در آنجا تا پایان زندگی به سر برد.
نیکیتین در این کتاب همانند یک جامعه شناس ورزیده اوضاع اجتماعی ایران در نقاط مختلف را شرح داده و تحلیل کرده و برای مشکلات آن راهکار ارائه میدهد.
وی در اوج جنگ جهانی دوم، با تالیف این کتاب، ایراندوستی خود را نشان داد و از بدو ورود به پاریس با ایرانیان رابطه برقرار کرد.
همچنین در آن ایام در انجمن آسیایی، روابط خود را با عباس اقبال، سعید نفیسی، محمدعلی فروغی، حسیئ علاء، اسماعیل مرآت، عبدالحسین میکده، خانبابا بیانی، بهمن کریمی و صنعتیزاده نزدیکتر کرد.
نیکیتین در دوره حضورش در ایران بارها از مناطق آذربایجان، گیلان و کردستان دیدن کرد و مشاهداتش را به رشته تحریر درآورد.
بخشی از آثار که در مورد ایران منتشر شده به تاریخ کردها، تاریخ افشارها، ادبیات فارسی معاصر و اوضاع و احوال سیاسی و اقتصادی عصر پهلوی اختصاص دارد.
بازیل نیکیتین در 8 ژوئن سال 1960 در پاریس پایتخت فرانسه از دنیا رفت.