وی در سال ۱۹۴۴ سرباز کمکی خلبانان جنگندههای آلمانی بود و در همان سالها به یکی از فرماندهان آلمانی تبدیل شد.
گراس در جریان جنگ جهانی دوم زخمی شد و به یکی از بیمارستانهای نظامی آلمان انتقال یافت. در همان زمانها به اسارت ارتش آمریکا درآمد و تا پایان جنگ جهانی دوم در اسارت ارتش آمریکا باقیماند.
وی پس از آزادی به کشاورزی پرداخت و سپس به عنوان کارگر در یک مرکز تولید پتاسیم مشغول به کار شد.
وی در سال ۱۹۴۷ تحصیلات آکادمیک خود را در دوسلدورف آغاز کرد. سال ۱۹۵۶ به پاریس مهاجرت کرد و در همان سالها نخستین رمان خود با نام طبل حلبی را به رشته تحریر درآورد که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد.
کتابی که شهرت جهانی برای گونترگراس به ارمغان آورد. این کتاب در ایران یک بار توسط سروش حبیبی و یک بار نیز توسط محمود صدریه به فارسی برگردانده شده است.
گراس که تاکنون جوایز بیشمار و همچنین دکترای افتخاری دانشگاههای آمریکا را به عنوان نویسنده برجسته و هنرمند پیکرتراش کسب کرده است، در سال ۱۹۸۳ به عنوان رئیس آکادمی هنرهای برلین برگزیده شد و با تغییر دولت در سال ۸۲، به عضویت حزب سوسیال دموکرات آلمان درآمد.
- ارزیابی گونتر گراس از روزنامهنگاری در جهان معاصر / واکنش گونترگراس به ممنوع شدن سفرش به فلسطین اشغالی
وی ابتدا به واسطه اشعارش شهرت یافت و در یک مسابقه رادیویی، در سال ۱۹۵۵ جایزه گرفت. دو سال بعد اشعار و نقاشیهایش را با عنوان امتیازات مرغان باد، به چاپ رساند.
اما در میان داستانهای گراس، طبل حلبی از معروفترین آثار اوست. قهرمان این رمان، فردی است که رشدی غیرطبیعی دارد و به واسطه آن دیدگاهی غیرمعمول نسبت به دنیای اطرافش دارد. شرح وقایع در داستان به ترتیب تاریخ وقوع آنهاست.
داستان از شیوه ارائه فوقالعادهای برخوردار است و بازتابهای کنایی در آن به چشم میخورد. طنزی که بارها در داستان تکرار شده با دهشت حاکم بر آن در تضاد است.
گونترگراس در طبل حلبی کوتوله کم عقلی را به تصویر میکشد که مدام بر طبل حلبیاش میکوبد و آوارگی ۳۰ سال اول زندگیاش را نقل میکند.
آشپزهای بدجنس، اثر دیگر گراس (۱۹۵۶) است که نمایشنامهای بر اساس آن در سال ۱۹۶۱ در برلین غربی روی صحنه رفت.
رمان سفره ماهی (۱۹۷۷) وی، به عدم کنترل انسان بر خواستهها و امیالش میپردازد. در این رمان طبقات مختلف برلین، نمایانده شده است.
شهر دانتسیگ به عنوان محل نمایش دوران جنگ جهانی دوم، شخصیتهایی از طبقه خرده بورژوا و شیوه روایی رئالیسم در سه داستان طبل حلبی، موش و گربه و سالهای سگی عامل پیونددهنده این سه داستان است. این سه داستان با نام تریولوژیک دانتسیگ نیز معروف هستند.
گونترگراس که برنده نوبل ادبیات سال ۱۹۹۹ است. وی در کتاب کندن پوست پیاز، اعتراف کرد [گونتر گراس: برایم خفقانآور بود] که در زمان حکومت نازیها و در ۱۷ سالگی سرباز ارتش آلمان بوده است.
این موضوع باعث جنجال تازهای در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی شد. به اعتقاد منتقدان، این اعترافها بسیار دیر انجام شده است.
گونتر گراس نویسنده آلمانی در سن ۸۷ سالگی در بیمارستانی در شهر لوبک از دنیا رفته است.
کتابشناسی
- طبل حلبی (۱۹۵۹)
- موش و گربه (۱۹۶۱)
- سالهای سگی (۱۹۶۵)
- پابرهنهها تمرین انقلاب میکنند (۱۹۶۶)
- مجموعه اشعار (۱۹۷۱)
- از دفتر خاطرات یک حلزون (۱۹۷۲)
- کفچه ماهی (سفره ماهی) (۱۹۷۷)
- مادهموش/ دنباله طبل حلبی (۱۹۸۶)
- آوای وزغ (۱۹۹۲)
- قرن من (۱۹۹۹)
- بر گام خرچنگ (۲۰۰۲)
- آخرین رقص (۲۰۰۳)
- داستانهای هانس کریستیان آندرسن از دیدگاه گونتر گراس (۲۰۰۵)
- پوست کندن پیاز (۲۰۰۶)
- شهر فرنگ (۲۰۰۸)
- آنچه باید گفته شود (۲۰۱۲)
آخرین بروزرسانی جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱