این شک از آن نوع شکهایی است که بخصوص در برخی موارد به نتایج بسیار مثبت منجر میشود. البته میدانید که در مرحله شک نباید زیاد باقی ماند...
وقتی رابطه شما به عنوان پدر و مادر با بچهها در هر رده سنی بهخصوص در دوران بلوغ، بسیار بحرانی و بغرنج است که به هیچ وجه نمیتوانید یک ارتباط خوب و سازنده ایجاد کنید و اساسا حرف یکدیگر را نمیفهمید...
وقتی با همسرتان همیشه اختلاف دارید [در همین زمینه] به صورتی که در بسیاری موارد، کوچک و بیاهمیت بودن مورد اختلاف به شدت شما را میآزارد اما به هر تقدیر، برخوردها همواره به تلخی به پایان میرسند...
وقتی با دوستان یا همکاران خود در محیط کار و یا همکلاسیهایتان در مراکز آموزشی و یا در دیگر موارد با مردم کوچه و بازار نمیتوانید یک رابطه مثبت و دوجانبه برای رشد و پیشرفت و گذران زندگی اجتماعی رضایتبخش برقرار کنید؛ با خود فکر کردهاید چرا؟... ریشه این ناکامیها و عدم موفقیتها چیست؟ [ارتباط مثبت اندیشی و اعتماد به نفس]
اگر ارزیابیهای بیطرفانه از چند مورد مشکل ارتباطی را در کنار هم بگذارید حداقل به این نکته میرسید که جزئینگری و حساسیتهای بیاساس، یکی از مسایلی است که اجازه نمیدهد شما با دیگران ارتباط مثبت و سازندهای برقرار کنید.
نکته اساسی دیگر بیتوجهی به یک سری قوانین و واقعیات عاطفی- انسانی است. برای مثال انسان در هر سنی نیاز به "نوازش" دارد. این یک قاعده کلی است.
اما آیا نوازشی که یک نوزاد ، کودک 2ساله یا 7ساله، نوجوان 15ساله، جوان 25 ساله، مرد 40 ساله و زن 60 ساله نیاز دارند از ویژگیهای یکسانی برخوردار است؟
امروزه، برخی روانپزشکان که معتقد به تاثیرگذاری عوامل محیطی بر روح و روان انسان، بویژه از دوران نوزادی تا پایان دوران کودکی هستند؛ در کلیه این زمینهها راهحلهای قابل توجهی ارائه میدهند که مبتنی بر همین واقعیات پیچیده عاطفی- انسانی است.
بنابراین میتوان مشاوره با آنها را جدی گرفت همان گونه که برای درمان یک بیماری جسمی، راهی جز مشاوره با پزشک متخصص وجود ندارد.
خوشبختانه در سالهای اخیر به درمان مشکلات روانی- روحی عنایت بیشتری شده است که قطعا با توجه به تاثیرگذاری مثبت و تعیینکننده این نوع مشاورهها، روند گستردهتری پیدا خواهد کرد. امید آن که روزی این نگاه در فرهنگ جامعه ما جایگاه واقعی خود را بیابد.