زندگی را آبی ببینید
دانشمندان معتقدند تاثیر رنگها بر زندگی انسان حتی وقتی که انسان به آنها توجه لازم و کافی هم ندارد بسیار زیاد است. در این میان شاید در زندگی رنگ آبی به خاطر رنگ آسمان و دریاها نقشی اساسی برای انسانها داشته باشد اما دانشمندان تاکید میکنند که برای داشتن ذهنی خلاق این مقدار هم حتی کافی نیست. در همین راستا در دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا دانشمندان تاثیر رنگ قرمز و آبی بر رفتار داوطلبان را بررسی کردهاند.
در این تحقیق دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند در حالی که رنگ قرمز حافظه داوطلبان را- که در این آزمایش دانشآموزان بودند- تقویت میکند، رنگ آبی به آنها کمک میکند که تصورات خود را آزاد کنند. دانشمندان برای اثبات این یافته تصمیم گرفتند از داوطلبان بخواهند یک آزمایش ساده انجام دهند. در این آزمایش به آنها قطعاتی به رنگ آبی و قرمز داده شده بود و از آنها خواسته شد با این قطعات چند اسباببازی بسازند. دانشمندان مشاهده کردند اسباببازیهایی که به رنگ آبی ساخته شده بودند در مقایسه با اسباببازیهای قرمزرنگ از ساختار خلاقانهتری برخوردار بودند.
ذهن خود را پرواز دهید
اینکه ذهن انسان آمادگی کشف نکتههای جدید را داشته باشد خود یکی از عواملی است که میتواند به انسان برای خلاق بودن کمک کند. دانشمندان در دانشگاه درکسل فیلادلفیا مغز را در لحظهای که ایده نابی به آن میرسد مورد تحقیق قرار دادهاند. دانشمندان در این آزمایش از 2 گروه داوطلب استفاده کردند. یک گروه از این داوطلبها را منتظر گذاشتند تا به آنها یک معما داده شود. وقتی که معما به آنها داده شد از آنها خواسته شد که بگویند وقتی که معما را حل کردند آیا یکباره به ذهن آنها خطور کرده است یا برای انجام آن فکر کردهاند. دانشمندان با آزمایش مغز این افراد متوجه شدند سمت راست مغز آنها به شدت درگیر است؛ بخصوص بخشی از مغز که مسئول دیدن است. به این ترتیب به این نتیجه رسیدهاند که وقتی داوطلبان برای انجام حل یک مسئله متمرکز میشوند کارایی مغز خود را پایین میآورند.
در یک آزمایش دیگر دانشمندان در لندن شرایط مشابهی را برای داوطلبان برقرار کردند. در این آزمایش آنها پرتوهای آلفا امواج گامای با فرکانس بالا در مغز داوطبان را مورد آزمایش قرار دادند. در اینجا هم دانشمندان مشاهده کردند که دارای امواج آلفای زیاد و چند مورد موج گامای با فرکانس بالا بودند؛ این موج دوم همانند همان موردی است که وقتی انسان با چشم بسته استراحت میکند در مغز او به جریان میافتد. به همین ترتیب دانشمندان در لندن هم اعلام کردند وقتی که مغز در حالتی ملتهب قرار بگیرد که انسان از آن انتظار داشته باشد راهحلی را ارائه کند، کارایی کمتری دارد.
بهدنبال همکاری های خلاق باشید
نیوتن وقتی که قوانین گرانش زمین را درک کرد، یادداشتهایش را در این زمینه همچون نوشتههای دیگرش در یک کشو انداخت و تا 5 سال بعد که یکی از دوستانش به صورت اتفاقی از او در این باره سؤال کرد سراغشان را نگرفت. مسلما اگر ما چنین قوانین انقلابیای را با انجام معادلات پیچیده به دست آوریم آن را در کشو نمیاندازیم که خاک بخورند و خب، البته این کاری است که دانشمندان، امروزه ما را به انجام آن ترغیب نمیکنند.
یک دلیلش این است که دیگر نیوتن تکرار نخواهد شد. اما دلیل دیگرش را دانشمندان دانشگاه نیومکزیکو اینگونه توضیح میدهند: بهترین ایدههایی که به ذهن یک نفر میرسد در لحظات انزوا و تنهایی او نیست بلکه در لحظاتی است که نظراتش را با یکی از همکاران مورد اعتمادش رد و بدل میکند. در همین رابطه ورا جان اشتاینر در کتابی که با عنوان همکاریهای خلاقانه نوشته است موارد زیادی را در طول تاریخ ذکر کرده است که رد و بدل کردن نظریات میان 2 دوست و همکار باعث ایجاد ایدههای بسیار ناب و خلاقانهای شده است؛ مانند آلبرت انیشتین و نیلز بور، ماری و پیر کوری.
نوازندگی کنید
موسیقی مسلما نقش عمدهای در افزایش خلاقیت انسانی دارد. در این رابطه دانشمندان در دانشگاه واندربیت نشویل آمریکا برای بررسی نقش موسیقی بر افزایش خلاقیت انسانی یک آزمایش ساده انجام دادند. آنها از چند دانشجوی موسیقی و چند فرد عادی دیگر با مشخصات یکسان در آزمایش خود استفاده کردند. به هر کدام از این دانشجویان چند شی ء ساده مانند مسواک یا خمیردندان داده شد و از آنها خواسته شد کاربردهای جایگزینی برای چیزهایی که در دست دارند معرفی کنند. در پایان آزمایش مشخص شد که دانشجویان موسیقی کاربردهای جایگزینی خلاقانهتری نسبت به دیگر افراد ارائه کردهاند. حین آزمایش، دانشمندان با بررسی عملکرد مغز داوطلبان مشاهده کردند افراد عادی تنها از بخش جلویی چپ مغز خود استفاده میکردند، در حالی که دانشجویان موسیقی علاوه بر آن از طرف راست مغز خود هم استفاده میکردند.
دانشمندان میگویند این کارکرد مغزی غیرعادی است و دلیل آن میتواند این باشد که دانشجویان موسیقی چون مجبور هستند از هر دو دست خود حین نوازندگی استفاده کنند باید از هر دو بخش مغز خود هم کار بکشند. اما آیا برای افزایش خلاقیت میتوانیم از نوازندگی یک آلت موسیقی یا انجام کارهایی که در انجام آنها هر دو دست درگیر هستند، شروع کنیم؟ در این باره سوهی پارک که روی موسیقیدانان و افراد عادی کار کرده است، میگوید: هنوز با اطمینان نمیتوانیم بگوییم که استفاده همزمان از 2 کره چپ و راست مغز دلیل این است که موسیقیدانان از ذهن خلاقتری برخوردار هستند.
تا میتوانید بازی کنید
دانشمندان زیادی تاکید میکنند که برای خلاق بودن، انسان باید تا میتواند از عادتهای رایج دوری کند و به بازیهایی که گاهی طبق عرف جامعه مناسب حال او نیست، بپردازد. در این باره مارک بکوف از دانشگاه کلورادو معتقد است اینکه مردم برای بازی در زندگی نقشی حاشیهای در نظر میگیرند اشتباه است. او به نقش بازی در زندگی حیوانات گوشتخواری همچون گرگ و سگ پرداخته و به این نتیجه رسیده است که این بازیها به شخصیتهای فردی این اجازه را میدهد که تجربههای جدید و اشتباهی داشته باشند بدون اینکه مجازاتی به خاطر آن در انتظار آنها باشد.
وی میگوید: بازی به انسان این جرأت را میدهد که ریسکهای منطقی بیشتری انجام دهد و او را منعطف و خلاق میکند. وی طبیعت بازی را جستوجو برای چیزی تازه و نو میداند و تاکید میکند: برای خلاق بودن، انسان باید همیشه بهدنبال چیزی تازه بگردد.
این دانشمند بازی را در زندگی انسان حالتی بیولوژیکال و همانند خواب توصیف میکند و معتقد است که در دورههای مختلف زندگی انسان به بازی نیاز دارد. البته مهمترین دوره از زندگی که بازی میتواند نقش مهمی در شکلگیری شخصیت انسان داشته باشد دوران کودکی است ولی این به آن معنا نیست که در دیگر دورهها نیاز کمتری در انسان به بازی کردن وجود دارد.