پدرش از وکلای مشهور دادگستری بود و مایل بود پسرش نیز راه او را ادامه دهد. ژول ورن به درخواست پدر، برای تحصیل در رشتۀ حقوق رهسپار پاریس شد، اما پس از اتمام تحصیلات به نویسندگی روی آورد.
او در این دوران با سختی زندگی را میگذراند. پس از مدتی در تئاتر لیریک پاریس با سمت منشی استخدام شد و با حقوق مختصری که دریافت میکرد زندگی خود را اندکی سر و سامان داد.
ژول ورن در این ایام، در اوقات بیکاری برای مطالعۀ کتابهای علمی به کتابخانۀ ملی پاریس میرفت و یا نزد دوست نابینایش آراگو که سابقاً دریانورد بود، رفته و به داستانهای او گوش میداد؛ و بدین ترتیب داستانهای علمی - تخیلی خود را پیریزی میکرد.
تا سال ۱۸۶۲ هیچکدام از نوشتههای او مورد توجه ناشران واقع نشده بود. در این سال داستان پنج هفته در بالن را که دربارۀ مسافرت با بالن به قارۀ آفریقا بود نزد مؤسسه انتشاراتی هتزل که متعلق به یکی از نویسندگان برجسته آن زمان بود برد و با استقبال هتزل مواجه شد این مؤسسه نشر آثار او را برعهده گرفت.
ژول ورن در داستانهای علمی - تخیلی خود بسیاری از پیشرفتهای علمی و فنی قرن بیستم را پیشبینی کرد، از جمله اختراع اتومبیل، هواپیما، هلیکوپتر، نیروی برق و غیره.
تا زمان مرگ ژول ورن در ۱۹۰۵ بیش از پنجاه جلد از رمانهای او منتشر شد.
از جمله آثار او میتوان پنج هفته در بالن (۱۸۶۳)، مسافرت به مرکز زمین (۱۸۶۴)، از زمین تا کرۀ ماه (۱۸۶۵)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۵)، سفر به دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳)، جزیره اسرارآمیز (۱۸۷۵)، میشل استروگوف (۱۸۷۶) نام برد که از بسیاری از آثار او نمایشنامه و فیلم ساخته شده است.
آخرین بروزرسانی جمعه ۲۹ مهر ۱۴۰۱