ترجمه علی ایرانشاهی: شاید فکر کنید در این زمانه پرمشغله، وقتی برای استراحت یا تفریح در کنار اعضای خانواده باقی نمی‌ماند اما با کمی دقت و حوصله درخواهید یافت که راه‌های بسیار ساده و ملموسی وجود دارد که از آن طریق می‌توانید برای لحظاتی، آرامش بیشتری در روزهای پرمشغله به دست آورید.

شوخی و تفریحات خودجوش، گفت‌و‌گو‌های صمیمانه، تغییر و اصلاح شرایط زندگی، بخشی از این راه‌هاست، زیرا سبب می‌شود بچه‌ها احساس بهتری نسبت به‌خودشان داشته باشند و شما و همسرتان نیز به عنوان والدین، احساس اطمینان و شایستگی کافی بکنید؛ ضمن آنکه این روش‌ها نیاز به زمان زیاد، پول فراوان یا برنامه‌ریزی گسترده ندارند اما تغییر قابل ملاحظه‌ای در زندگی شما به‌وجود می‌آورند و احساس شادی، خوشبختی و رضایت را در زندگی شما تقویت می‌کنند. چگونه؟ به نمونه‌های زیر توجه کنید.

صبح تعطیل: فرصت بزرگ

از صبح روزهای تعطیل نهایت استفاده را ببرید. از بچه‌ها بخواهید برای 15دقیقه همگی به
تخت خواب شما بیایند، آنها را در آغوش بگیرید و ببوسید و محبت‌تان را بی‌دریغ به آنها ابراز کنید.به‌رغم اینکه برنامه هر روزه شما این است که صبح از جا بپرید و سریع همه کارها را انجام دهید تا همه سر موقع به محل کار، مدرسه یا مهد‌کودک برسند، روز تعطیل سعی کنید هیچ برنامه زود هنگامی نچینید؛ به این ترتیب می‌توانید لحظاتی را بی دغدغه با هم وقت بگذرانید و احساس صمیمیت بیشتری با یکدیگر داشته باشید.

نفس عمیق یادت نره!

زمانی که احساس می‌کنید دیگر نمی‌توانید بچه‌ها را تحمل کنید نفس عمیقی بکشید تا آرام شوید. تحقیقات نشان می‌دهد که نفس عمیق به عنوان یک مکانیزم آرامش بخش تأثیر بسزایی بر افراد دارد. این کار برای کودکان نیز مؤثر است. مادری که در خانه اغلب از تکنیک نفس عمیق استفاده می‌کرد، یک روز متوجه شد که دخــتر 6ساله‌اش هم وقتی با برادر کوچک‌ترش درگیر می‌شود برای بازیافتن آرامش، نفس عمیق می‌کشد. جالب اینکه وقتی این مادر از دست بچه‌ها خشمگین می‌شد، دخــترش به او یادآوری می‌کرد که  «مامان، نفس عمیق یادت نره!»

تحسین غیرمستقیم

گاهی بچه‌ها تحسین و تشویق مستقیم را به حساب نمی‌آورند یا از آن خجالت می‌کشند، از این‌رو بد نیست گهگاه برای تحسین آنها از روش غیرمستقیم استفاده کنید، به این ترتیب که بگذارید بشنوند که پیش دیگران از آنها تعریف می‌کنید. یک تمجید غیرمستقیم می‌تواند محرک قوی‌تری برای اعتماد به نفس کودک باشد چون بچه می‌فهمد که تمجیدتان جدی و صادقانه است.

بعد از جشن تولد

برگزاری جشن تولد برای بچه‌ها و تدارک برای مهمانان مدعو به زحمتش می‌ارزد اما خستگی و گرفتگی پس از جشن تولد برای والدین و کودک نیز پدیده رایجی است. بنابراین، بهتر است پس از رفتن آخرین مهمان شما و کودکتان نیز خانه را ترک کنید.می‌توانید با هم برای کمی قدم زدن در پارک یا خوردن یک بستنی بیرون بروید. در این فرصت در مورد اتفاقات و نکات جالب جشن تولد با هم صحبت کنید. پس از این وقفه کوتاه، کودک آرام‌تر خواهد بود و حال بهتری خواهد داشت، شما نیز آمادگی بیشتری برای جمع و جور کردن ریخت و پاش مهمان‌ها خواهید داشت.

تکرار دستور

این تکنیک ساده به سرعت ارتباطات خانوادگی شما و همکاری در خانواده را بهبود می‌بخشد. روش کار این است که به سادگی از کودک بخواهید دستوری را که به او داده‌اید برای شما تکرار کند. به طور مثال بپرسید: «لطفاً چیزی را که گفتم تکرار کن.»

والدین اغلب تعجب می‌کنند وقتی متوجه می‌شوند که اغلب اوقات بچه‌های کوچک‌تر اصولاً حرف آنها را نفهمیده‌اند. شما ممکن است گفته باشید: «تلویزیون ساعت 8
خاموش می شود» در حالی که فرزندتان آن را این طور شنیده: «من تا ساعت8 نمی‌توانم تلویزیون تماشا کنم.» کاهش میزان چنین بدفهمی‌هایی، دلخوری و بی‌حوصلگی را در هر دو‌طرف کم می‌کند.

10 دقیقه در روز مخصوص بچه‌ها

هر روز 10 دقیقه را در زمان معینی به بازی با بچه‌ها اختصاص دهید و بعد دوباره به امور روزمره خود بپردازید. برای مثال بعضی خانواده‌ها به شطرنج، کارت بازی، درست کردن پازل‌های 100قطعه‌ای، خواندن دو صفحه از کتاب مورد علاقه بچه‌ها یا کارهایی مانند اینها می‌پردازند. چنین فعالیت‌هایی به مرور به‌صورت یک سنت خانوادگی در می‌آید و به کودکان و والدین آرامش و پیوند بیشتری می‌دهد.

وقت اختصاصی

هفته‌ای یک بار، یک ساعت با هر یک از فرزندانتان به تنهایی وقت بگذرانید، هر کاری که بچه دوست دارد همراه او انجام دهید، ممکن است یکی از بچه‌ها دوست داشته باشد دوشنبه‌ها بعدازظهر یک ساعتی با شما بازی رایانه‌ای بکند یا دیگری چهارشنبه شب‌ها شطرنج را ترجیح بدهد یا از فوتبال در عصرهای سه‌شنبه با شما لذت ببرد. وقتی کودکان بدانند هر کدام زمان منحصر به فردی توجه اختصاصی شما را برای مدتی طولانی در اختیار دارند، می‌آموزند که به اوقات دیگران نیز احترام بگذارند و صبر کنند تا نوبت خودشان برسد.

تغییر وضعیت

گاهی برای تغییر وضعیت و خروج از کشمکش بهتر است صحنه را تغییر بدهید. یک راه این است که اعلام کنید قصد دارید همه را به گردش ببرید، اعضای خانواده را بردارید و بیرون بروید؛ سری به پارک محله، کتابفروشی، کتابخانه یا کافی‌شاپ برای خوردن بستنی و ... بزنید حتی اگر این گردش فقط یک ساعت طول بکشد سرگرمی و تفریحی که به‌وجود می‌آید حواس افراد را از موضوعات جزئی که در منزل تحریک کننده هستند، پرت می‌کند.

ذکری از موهبت‌های روزانه

قبل از خواب یا بعد از شام دقایقی را به صحبت در مورد چیزهای خوبی که در زندگیتان هست، اختصاص دهید. در این کار زیاده روی و بزرگ نمایی نکنید، برای مثال فقط بگویید: «می‌دانید بهترین اتفاقی که امروز برایم افتاد چی بود؟ اینکه ...» و به همین ترتیب از بقیه اعضای خانواده هم بخواهید که چیزها و اتفاقات خوبی که در طول روز داشته‌اند را تعریف کنند.این کار راه خوبی برای پایان‌دادن یک روز با نگرشی مثبت است.

غروب جمعه

احتمالاً شما نیز مثل بسیاری از خانواده‌های دیگر غمزدگی بعدازظهر روزهای جمعه را چشیده‌اید. برای از بین بردن این حالت می‌توانید یکی، دو دوست یا همسایه یا فامیل را همراه بچه‌هایشان دعوت کنید، قرار بگذارید که در این گردهمایی‌ها هر کس خوراکی مختصری همراه خودش بیاورد، گپ و گفت بزرگ‌ترها و بازی بچه‌ها اوقات خوشی را در بعدازظهر جمعه برای اعضای خانواده فراهم خواهد کرد و از دلگیری غروب جمعه خواهد کاست.

کیک تولد نصفه

جشن تولدی ساده، نمادین و کم‌خرج برگزار کنید! جالب می‌شود اگر یک کیک تولد نصفه بپزید، تعداد شمع‌های تولد را به اضافه نصف از یک شمع در نظر بگیرید، و هدیه‌های کوچک تهیه کنید. هر دلیلی برای جشن گرفتن، هر چند جشنی کوچک باشد روحیه اعضای خانواده را شاداب می‌کند و آنها را از روزمرگی خارج می‌کند.

توضیح اضافه ممنوع

یکی از منابع مهم استرس برای والدین این است که وقتی می‌خواهند بچه‌ها کاری را انجام دهند به توضیحات زیاد و تذکرهای مکرر متوسل می‌شوند. تصمیم بگیرید که توضیحات‌تان را به یک یا دو‌جمله محدود کنید. برای مثال وقتی با بچه‌ها به پارک می‌روید فقط یک بار بگویید «وقت رفتنه چون هوا داره تاریک می‌شه» و به این جمله عبارت دیگری مثل: «وقت حمامه» یا «وقت شامه» یا هر دلیل دیگر اضافه نکنید.

یک شب در هفته: رسانه‌ها ممنوع

یک شب در هفته اجازه ندهید کسی در خانه تلویزیون، رایانه، ویدئو، سی‌دی و ضبط صوت روشن کند. این موقعیت فرصتی فراهم می‌آورد تا به بازی‌هایی بپردازید که واقعاً بازی‌های تعاملی محسوب می‌شوند و دو طرف بازی مجبورند به طور واقعی با هم ارتباط برقرار کنند، بازی‌های قدیمی مختلف، منچ، شطرنج، کتابخوانی، جوک تعریف‌کردن و حتی گفت‌و‌گوهای دوستانه معمولی نمونه‌های مناسبی در این زمینه هستند.

احترام به طبیعت

زمانی را صرف این کنید که به فرزندتان احترام به طبیعت را بیاموزید. بگذارید بازوانش را به دور یک درخت حلقه کند و آن را در آغوش بگیرد، گل‌های رز را بو کند، یا شبانگاه به ستارگان خیره شود. به این کارها نه به عنوان یک فرصت آموزشی بلکه به عنوان روشی بنگرید که از این طرح کودک احساس می‌کند جزئی از یک کل بسیار عظیم است. بسیاری از افراد در جامعه و بسیاری از روش‌های تربیت فرزند مایلند که کودکی پرورش دهند که سرشار از حس بزرگی، قدرت، استثنایی و فوق‌العاده بودن و تنهایی باشد اما حقیقت این است که اگر کودکان بدانند مرکز عالم امکان نیستند بلکه تنها بخشی از این دستگاه عظیم  محسوب می‌شوند، احساس امنیت و آرامش خاطر بیشتری خواهند داشت.

parents.com

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها