ساعت 9 صبح 10بهمن، دومین جلسه محاکمه قاتل سریالی قزوین در شعبه 2 دادگاه کیفری استان قزوین برگزار شد.در این پرونده مهین 32 ساله متهم است که در جریان جنایتهای سریالی خود که از سال 85 کلید خورد، یک مرد و 5 زن را به قتل رسانده و اموال آنها را سرقت کرده است.
این زن به فاصله 3 ماه، یعنی از بهمن سال گذشته تا اردیبهشت امسال 5 زن میانسال را به قتل رساند اما چند هفته بعد از ششمین جنایت، سرانجام ازسوی پلیس دستگیر شد و راز قتلهای سریالی خود را فاش کرد.
او گفت: برای پرداخت بدهیهایش زنان میانسال را سوار خودروی خود میکرد و بعد از خوراندن آبمیوه مسموم، آنها را به قتل میرساند تا بتواند طلاهایشان را سرقت کند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه محاکمه10بهمن وکلای مدافع متهم با حضور در جایگاه به دفاع از مهین پرداختند. یکی از آنها گفت: متهم در روند تحقیقات، صراحتا به تمام جرایم و جنایات خود اعتراف کرد و با این اعترافات آگاهانه تن به قصاص داد. مهین آماده قصاص است اما آیا با اعدام و نابودی او جرم و جنایت هم به پایان میرسد؟
وی ادامه داد: متهم علت نیست بلکه معلول است و تا زمانی که به معلولها بپردازیم و از علتها غافل شویم این حوادث همچنان ادامه خواهد داشت.وکیل مدافع متهم از قاضی دادگاه خواست تا پزشکی قانونی مهین را تحت معاینات دقیق و همه جانبه روانی قرار دهد.
وی گفت: از لحاظ روانشناسی و آسیبشناسی اجتماعی، تمام علتها و مسائل باید روشن شود که چرا وی که همسری مهربان و مادری فداکار بوده، باید تبدیل به قاتل سریالی زنان قزوین شود.
این زن، روان سالمی نداشته و دچار اختلالات روانی شدیدی است؛ چرا که یک انسان با روان سالم به هیچ وجه اعمال غیرانسانی همچون قتل مرتکب نمیشود. وی در پایان دفاعیاتش از اولیای دم برای متهم درخواست بخشش و گذشت کرد.
دومین وکیل تسخیری مهین نیز با حضور در جایگاه گفت: با توجه به جنسیت موکل، بنده احتمال میدهم که این اقدامات به تنهایی صورت نگرفته که باید در جهت کشف واقعیات، عمل کارشناسی صورت گیرد و حقیقت آشکار شود.
بعد از اظهارات وکلای مدافع، مهین برای دومین بار در جایگاه قرار گرفت تا پاسخگوی سؤالات قضات دادگاه باشد. یکی از ابهاماتی که در پرونده این زن وجود داشت، نقش همسر وی در جنایات بود. وقتی مهین در جایگاه قرار گرفت، قاضی دادگاه از وی در این خصوص پرسید که او جواب داد: همسرم بعد از قتل نخستین قربانی فهمید من در این جنایت نقش داشتهام. برای همین هم میخواست از من طلاق بگیرد اما باور کنید که او از بقیه قتلها بیخبر بود.
- قاضی: اما بررسیها نشان میدهد که همسرت 3 روز بعد از جنایت با پوشیدن لباس رفتگران شهرداری به محل رها شدن جسد رفته و آن را جابهجا کرده است؟
متهم: شوهرم نقشی در این کار نداشت. او جرأت چنین کاری را ندارد.
در همین هنگام وکیل مدافع خانواده یکی از قربانیان به قاضی دادگاه گفت که بهنظر میرسد متهم قصد دارد با این اظهارات، همسرش را نجات دهد.
مهین نیز پاسخ داد: من خودم را از شوهرم بیشتر دوست دارم و مطمئن باشید قصد نجات او را ندارم. در ادامه جلسه، بار دیگر اتهام مباشرت در 6 فقره قتل عمدی و سرقت طلا و جواهرات مقتولین و همچنین سرقت 2 میلیون تومان وجه نقد از نخستین مقتول به مهین تفهیم شد که او همه این اتهامات را پذیرفت.
مرد داروفروش
بعد از اظهارات مهین، نوبت به دیگر متهمان پرونده رسید که به سؤالات قضات دادگاه پاسخ دهند. در این پرونده به غیراز قاتل سریالی، 7 متهم دیگر نیز به چشم میخورند که اتهاماتی از قبیل خرید طلاهای مسروقه و تهیه داروی بیهوشی برای مهین را در پرونده خود دارند.
یکی از این متهمان، دوست مهین بود که با شهادت او، این قاتل سریالی توانست 3 سال قبل از زندان آزاد شود.
به گفته معاون دادستان، در سال 85 وقتی مهین به اتهام قتل صاحبخانه خود دستگیر شد، در توضیح 2 میلیون تومان پولی که بعد از جنایت به دست آورده بود، مدعی شد که این پول را از دوستش قرض گرفته است. دوست او نیز با حضور در اداره آگاهی، اظهارات مهین را تایید کرد و گفت که این پول را به او قرض داده است.
با شهادت این زن بود که مهین بهدلیل نبودن مدرکی علیه او آزاد شد و توانست 3 سال بعد، جنایتهای خود را از سر بگیرد. وقتی دوست مهین برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت،
- قاضی از او پرسید: شما 3 سال قبل وقتی به اداره آگاهی احضار شدید، گفتند که 2 میلیون تومان پول به مهین قرض دادهاید درصورتی که حالا میگویید فقط 500 هزار تومان به او قرض داده بودید تا مشکلاتش را رفع کند.میدانید که همین شهادت شما باعث شد که مهین آزاد شود؟
در آن زمان خبر نداشتم که مهین به جرم قتل بازداشت شده است. فکر کردم موضوع خانوادگی است؛ چون میدانستم که او و همسرش میخواستند طلاق بگیرند.
از طرفی وقتی مهین دستگیر شد، هیچکس حتی پلیس نفهمید که او عامل اصلی قتل صاحبخانهاش است، پس چطور توقع دارید که من از این ماجرا باخبر باشم. من از روی بیخبری گفتم که 2 میلیون تومان به او قرض دادهام.
متهم دیگری که در جایگاه قرار گرفت، فردی بود که برای مهین داروی بیهوشی تهیه میکرد.
- قاضی از او پرسید: چرا برای این زن دارو تهیه میکردی؟
متهم: مهین میگفت که شوهرش بداخلاق است و او و بچههایش را کتک میزند. میگفت که میخواهد کاری کند که او هر وقت به خانه میآید، بخوابد. من هم دلم سوخت و برایش دارو تهیه کردم.
- اگر دلت برایش سوخت، پس چرا برای دارویی که هزار تومان ارزش داشت، 200 هزار تومان میگرفتی؟
من فقط واسطه بودم. یک دلال دارو را تهیه میکرد. من سالهاست که در بازار بهعنوان پیک موتوری کار میکنم و آن دلال را از قبل میشناختم. او بود که برای تهیه دارو این همه پول میگرفت.
- این دلال حالا کجاست؟
وقتی دستگیر شدم و با مامورها برای پیدا کردن او به خانهاش رفتیم، فهمیدیم که به خاطر سکته فوت کرده است.
- با توجه به اینکه سن قربانیان بالا بود، داروهایی که تو تهیه میکردی ممکن بود به تنهایی باعث مرگ قربانیان شود. در این باره چه میگویی؟
من خبر نداشتم که او داروها را برای چه کاری میخواست.
- درباره اسلحهای که به متهم فروختی چه میگویی؟
او نزد من آمد و گفت که یک اسلحه با صدا خفهکن میخواهد. من هم برای اینکه دست به سرش کنم، اسلحه قلابی به او فروختم.
- اما برای همین اسلحه قلابی، 700 هزار تومان از او گرفتی؟
باور کنید فقط میخواستم دست به سرش کنم.
بعد از اظهارات این مرد، دیگر متهمان که خریداران طلاهای مسروقه بودند نیز در جایگاه قرار گرفتند و بعد از اظهارات آنها، ختم جلسه اعلام و ادامه رسیدگی به پرونده به 17 بهمن ماه موکول شد.