وقف همچنان میتواند بهعنوان یکی از مؤثرترین و تأثیرگذارترین عوامل در این جنبهها و زمینهها در جوامع اسلامی مطرح باشد.گرچه آمار ثابت و دقیقی از موقوفات کشور وجود ندارد، اما براساس تخمینها اکنون 50هزار میلیارد تومان موقوفه در کشور وجود دارد که با بهرهوری اقتصادی میتواند بهعنوان موتور محرک اقتصادی در بخشهای مختلف عمل کند.
نهاد وقف بهعنوان بخش سوم اقتصاد غیردولتی از محرکهای اصلی بالندگی اقتصادی و اجتماعی جوامع اسلامی به شمار میرود. ابعاد مختلف نهاد وقف در دوران اقتصاد مدرن جهانی بهعنوان عاملی مؤثر بر رشد درونزای مادی و معنوی جوامع اعم از غربی و اسلامی مورد توجه اندیشمندان و بزرگان علمی و سیاسی جهان قرار دارد. در عصر حاضر، فرهنگ و تمدن اسلامی در حال تجدید حیات است.
نشانههای شکوفایی مجدد تمدن اسلامی شکوهمندتر از قبل در حال تلألو و نورافشانی است، لذا توجه به ابعاد مختلف این نهاد تمدنساز موجب شتاب فزاینده احیای تمدن اسلامی در جوامع خواهد بود و حرکتی که به لحاظ علمی در سالهای اخیر در کشورهای مختلف اسلامی و حتی غیراسلامی به شکل جدیتر پیگیری میشود. آمار ثابت و دقیقی از موقوفات کشور وجود ندارد، اما براساس تخمینها در حال حاضر 50 هزار میلیارد تومان موقوفه در کشور وجود دارد که باید سازمان اوقاف و امور خیریه نظارت بیشتری بر امور وقفیات داشته باشد.
وقف باید در محورهای مردمسالاری، بخشهای غیردولتی و فرهنگ جامعه فعال شود و امت اسلامی وقف را جزو زندگی خود قرار دهد. برای نجات از مشکلات و معضلات اقتصادی به راهکارهای عملی نیاز است و یکی از مهمترین این راهکارها با توجه به حجم عظیم منابع در این بخش، وقف است. یکی از مسائلی که ما را آزار میدهد مسئله فقر حاکم بر دنیاست که نیاز به توجه دارد و در جهان اسلام نیز این مسئله ظهور و بروز بالایی دارد. وقف دارای 3پایه اصلی است که نباید فراموش شود؛ ترویج فرهنگ وقف، حرکت به سمت نهاد مردمسالاری در وقف و قبول این باور که باید وقف جزئی از زندگیمان باشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سازمان اوقاف و امور خیریه و نهادهای بزرگی چون آستان قدس رضوی در این راه گامهای بلندی برداشتهاند، اما بهنظر میرسد گستردگی و ظرفیت اوقاف برای فعالیتهای اقتصادی کشور بیش از اینها باشد که قطعا موردنظر دستاندرکاران امور وقف کشور است و حرکت در این سمتوسو خود نشانه این بذل توجه است.
نکته دیگری که در اینجا نباید از نظر دور داشت موضوع اشتغالزایی است. بدون شک اگر سرمایه عظیم اوقاف در مسیر فعالیتهای گوناگون اقتصادی قرار گیرد، بخش درخور توجهی از بیکاران کشور به کار جذب خواهند شد و این خود از آثار و برکات بسیار مهمی است که امروزه در دنیا سخت قابل توجه است؛ کاری که نهادهایی چون آستان قدس رضوی تجربه کردهاند و نتایج ارزندهای را نیز دربرداشته است.
پس از جنگ جهانی دوم و آغاز پروژه توسعه در کشورهای جهان سوم نقش دولت در سرنوشت این کشورها بسیار پررنگ شد. مردم از صحنه امور کنار گذاشته شدند و فعالیتهایی که در جوامع کشاورزی بر عهده مردم بود دولت متحمل آنها شد، اما بهتدریج مردم نظریههای توسعه دولتسالاری را بر نتابیدند و در نهایت حکم به کمتر دخالت کردن دولت داده و پدیده جهانیشدن هم به این روند کمک کرده و امروزه دولتهای ملی با چالشهای عدیدهای مواجه هستند بهنحوی که کارآمدی و مؤثر بودن فعالیتهایشان منوط به دخالت کمتر آنها و حضور گستردهتر مردم در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی است. از اینرو ضرورت نگاه مجدد به فعالیتهای وقفی و امور مشابه جهت ورود به عصر جدید احساس میشود.
فرهنگسازی برای تأسیس بنیادهای وقفی
با توجه به فرایند خصوصیسازی و با توجه به روند ثروتمندشدن بخش خصوصی در نتیجه فرایند خصوصیسازی، لزوم فرهنگسازی برای تأسیس بنیادهای وقفی از سوی سرمایهداران و همه مردمی که ثروتی میاندوزند شدیدا احساس میشود. این فرهنگسازی موجب میشود که فعالیتهای اقتصادی مربوط به وقف امکان مناسبی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز ارتقای بهرهوری و اجرای عدالت اجتماعی و اقتصادی به ارمغان آورد.
از اینرو نگاهی مجدد به ارزش وقف در اسلام و رابطه آن با توسعه اقتصادی درعصر جدید کاملا احساس میشود. وقف میتواند به انباشت سرمایه فیزیکی، انباشت سرمایه انسانی و بهرهوری به مثابه علل مستقیم رشد اقتصادی کمک شایانی کند. جالب این است که این کمک بهنحوی است که موجب عادلانه شدن رشد و حمایت و پشتیبانی از فقرا خواهد شد؛ بنابراین یکی از ابزارهای مهم اقتصاد اسلامی برای ایجاد رشد عادلانه نهاد اصلاحشده، وقف است که میتواند در عصر جهانیشدن به کمک دولت اسلامی بشتابد و موجب رفاه جامعه اسلامی شود.
نقش وقف در تحقق اهداف اقتصاد اسلامی
هدف اساسی و اصلی همه نظامهای اسلام، از جمله نظام اقتصادی اسلام، کمال ابدی یعنی تقرب الیالله است. از دیدگاه قرآن کریم و روایات معصومین(ع) انفاقهای مالی چه واجب و چه مستحب برای نیل به این هدف نهایی نقشی بس عظیم و اساسی دارند.
وقتی سخن از تأثیر وقف بر استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح میشود هرگز به این معنا نیست که وقف به تنهایی میتواند همه ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد یک ملت را در برگیرد، بهطوریکه برای اقتصاد کشور به منابع مالی دیگر نیازی نباشد، بلکه منظور این است که وقف بهعنوان یک سرمایه عظیم مالی میتواند در این سمتوسو دارای نقشی سازنده و قابل توجه باشد. همچنین به این معنا نیست که برخلاف اهداف، درآمد وقف را از موارد اصلی مصارف آنکه در وقف نامهها آمده است منحرف کنیم و آنها را در راه تحقق استقلال اقتصادی و رشد و توسعه به کار گیریم و به مصرف برسانیم.
حقیقت این است که میتوان سرمایههای عظیم وقف را نیز همانند دیگر سرمایهها با رعایت همه جوانب وقف و موازین شرعی، در جریان فعالیتهای تولیدی و خدماتی قرار داد وآنها را از حالت رکود به حالت تحرک و پویایی هدایت کرد تا به این وسیله به رشد و توسعه و استقلال اقتصادی و سیاسی کشور کمک شایان و قابل توجهی شده باشد و همچنین بر سرمایههای اوقاف افزوده شود که این امر یقینا در راستای اهداف است.
شاید متداولترین نقش وقف را بتوان در رویکرد اقتصادی آن مشاهده کرد. اگرچه این رویکرد با دیگر رویکردها بیارتباط نیست، اما نمونه موقوفاتی که در سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) نیز وجود داشته بیشتر در این قالب قرار میگیرد. از سوی دیگر سیاست اسلام بر کنترل و تعدیل و حفاظت ثروت جامعه است؛ به این ترتیب تمام راههایی را که منجر به سرمایهداری شدن کار میشود، کنترل کرده است و با گرفتن خمس و زکات از ثروتمندان و تشویق افراد به وقف و... و تقویت افراد ضعیف در برابر آنها فاصله را بسیار کم کرده، در جامعه تعدیل ایجاد میکند. براین اساس وقف در جامعه اسلامی ثروت مادی جامعه را تعدیل میکند.
وقف تبدیل مالکیت خصوصی به نوعی از مالکیت عمومی است که بسط آن از ابزار مهم دستیابی به تعادل اجتماعی است. دولت اسلامی میتواند موقوفات عمومی را بهگونهای سازماندهی و جهتدهی کند که بهعنوان یک منبع مالی بتوان از آنها برای از بین بردن فقر و محرومیت، تأمین بهداشت و درمان، آموزشوپرورش و دهها مورد دیگر استفاده و زمینه توسعه اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی را فراهم کرد. مهمترین کارکرد وقف در جامعه اسلامی از گذشتههای دور تاکنون کارکرد آموزشی و فرهنگی است.
ابعاد آموزشی و فرهنگی وقف در جوامع اسلامی بسیار گسترده است. وقف بهعنوان یک منبع مستمر مالی مراکز علمی، پشتوانه مردمی داشته است و چه بسیار مدارس و مراکز علمی در جهان اسلام از طریق وقف ایجاد و گسترش یافتهاند و بسیاری از عالمان بزرگ با استفاده از درآمدهای اوقاف توانستهاند به مدارج عالی علمی برسند. از طریق تقویت مالی مدارس اسلامی توسط وقف، این مدارس توانستند در فرهنگ نظام تعلیم و تربیت اروپا تأثیر بگذارند.
وقف پاسدار نشر معارف اسلامی است. استفاده از درآمدهای وقف برای ساخت مساجد، دانشگاهها، خوابگاههای دانشجویی، تأسیس کتابخانههای عمومی، برگزاری کنگره جهانی حج، مجالس عزاداری ائمه(ع)، مسابقات قرائت قرآن کریم در سطح بینالمللی و... از کارکردهای فرهنگی و آموزشی وقف است. از طریق وقف مسلمانان توانستهاند از طریق مدارس دینی موقوفه بهترین شاهکارهای خود را به جهانیان معرفی کنند و علم و دانش آنها از طریق اوقاف گسترش و رواج یافته است.
آمار نشان میدهد که شمار موقوفات پس از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش چشمگیری داشته است که از لحاظ نوع اهداف و نیات واقفان نیز حائز اهمیت و قابل تأمل است چراکه مصارف این موقوفات در اکثر موارد در جهت رفع نیازهای ضروری جامعه اعم از نیازهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بوده و مشکلی از مشکلات اساسی جامعه را حل کرده است.
اهمیت نقش وقف در توسعه جوامع اسلامی در تاریخ معاصر در اثر مسائلی بهوجود آمده است که مهمترین آنها عبارتند از: شدت نیاز به احیای توازن فکری بین ارزشهای معنوی و مادی که امروزه در زندگی بشر مشاهده نمیشود؛ تشدید نیاز به فعالیت تکمیلسازی اقدامات حکومتی و خصوصی در تحقق اهداف توسعه؛ بهرهبرداری از نظام توسعهای وقف بهدلیل این ویژگی که میتواند شامل تمام نیازهای افراد جامعه باشد و مشارکت عمده وقف در تکامل ساختار نهادی جامعه از طریق حمایت از بخشهای خصوصی.
اسلام ارزشهای اخلاقی و فعالیتهای اقتصادی را به یکدیگر مرتبط میداند، بنابراین انتظار میرود که وقف نقشی اساسی هم در توسعه اندیشه اقتصادی و هم در توسعه اقتصادی داشته باشد. چنین نقشی را میتوان در این محورها تبیین کرد: حمایت لازم برای ترسیم نظریه اقتصاد اسلامی جدید، شرکت در ایجاد جوی مناسب برای توسعه نظام مالی کلی اسلام، تشویق بهکارگیری ابزارهای مالی اسلامی و ابزارهای توسعه آن و توسعه نقش اندوختههای وقف بهمنظور بهرهگیری از آن در اقتصاد ملی.
در نهاد وقف که در آن مالکیت خصوصی به نوعی مالکیت عمومی تبدیل میشود، مراکز مختلف آموزشی، فرهنگی، بهداشتی و اقتصادی ایجاد میشود که علاوه بر آنکه در شهرنشینی جوامع که از مؤلفههای توسعه اقتصادی است نقش قابلتوجهی دارند به شهرها نوعی برجستگی دینی، تاریخی و اقتصادی خواهند بخشید و توسعه را همراه با عدالت اجتماعی به ارمغان خواهند آورد.
میتوان به جرات ادعا کرد که اگر اوقاف در مسیر صحیح به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستی هدایت شوند بسیاری از مشکلات جامعه حل میشود. به عبارت دیگر کارنامه درخشان وقف این نوید را به ما میدهد که از طریق گسترش موقوفات
و هدایت آنها میتوان اکثر نیازها و ضروریات جامعه را تأمین کرد و سنگینی این امور را از بیتالمال مسلمین برداشت یا لااقل از فشار آنها بر بودجه کل کشور کاست. با توجه به کارکردهای مثبت وقف در جامعه، ضروری است که از طریق تدوین یک سیاست اصولی و برنامهریزی شده برای شکوفایی فرهنگ وقف در جامعه، زمینههای احیای این سنت را فراهم آورد.