دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۶:۰۵
۰ نفر

گروه حوادث: تحقیقات پلیس برای دستگیری این مرد با شکایت یکی از مالباختگان در دادسرای ناحیه یک تهران، آغاز شد

دختر جوان مدعی بود که مرد کلاهبردار با معرفی خود به‌عنوان خلبان و استاد زبان انگلیسی او را فریب داده و پول‌ها و طلاهایش را به سرقت برده است.

این دختر در تشریح ماجرا به بازپرس علیرضا روستا طسوجی گفت: چند روز قبل وقتی از دانشگاه به خانه برمی‌گشتم، در خیابان ولیعصر با مرد جوانی به نام شاهرخ آشنا شدم که لباس خلبانی به تن داشت و می‌گفت که یک خلبان معروف و استاد زبان انگلیسی است.

در مدت کوتاهی که با این مرد مشغول صحبت بودم، حرف‌هایش خیلی روی من تاثیر گذاشت. او می‌گفت که مدت‌ها قبل پدر و مادرش را از دست داده و در همه این سال‌ها تنها زندگی می‌کند. شاهرخ با این حرف‌ها اعتمادم را جلب کرد و برای همین وقتی شماره تلفنم را خواست، بلافاصله آن را در اختیارش قرار دادم.

دختر جوان ادامه داد: چند روز از ماجرا نگذشته بود که او با من تماس گرفت و در یکی از پارک‌های شمال شهر قرار گذاشت. آن روز شاهرخ از خودش گفت و اینکه مدت‌هاست دنبال فرد مناسبی برای ازدواج می‌گردد.

وقتی از تنهایی‌اش حرف می‌زد، اشک از چشمانش سرازیر شد و همین باعث شد که همه حرف‌هایش را باور کنم. از آنجایی که تصور می‌کردم او شغل خوب و درآمد کافی دارد، با خودم گفتم که می‌توانم با ازدواج با او خوشبخت شوم. برای همین به پیشنهاد ازدواجش جواب مثبت دادم و شروع به حرف زدن از خودم و آرزوهایم کردم.

آن روز شاهرخ هنگام خداحافظی به من گفت که قبل از دیدن من همه پول‌هایش را برای کمک، به یکی از بستگانش داده و حالا هم برای انجام کاری نیاز به پول دارد. من هم که تصور می‌‌کردم این مرد همسر آینده‌ام خواهد بود هرچه پول و طلا داشتم، در اختیارش قرار دادم و از او جدا شدم، اما از آن به بعد هر چه با تلفنش تماس می‌گرفتم، جوابم را نمی‌داد.

بعد از اظهارات دختر جوان، پرونده در اختیار ماموران پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری جوان کلاهبردار شروع شد. حدود یک ماه از این ماجرا گذشته بود که دختر دیگری با حضور در اداره پلیس شکایت مشابهی را مطرح کرد. او نیز مدعی شد در خیابان با جوانی آشنا شده که خود را خلبان و استاد زبان انگلیسی معرفی کرده و به بهانه‌ ازدواج وی را فریب داده است.

«خودش را سیامک معرفی کرد، می‌گفت که سال‌ها قبل پدر و مادرش را از دست داده است. وقتی از گذشته‌اش حرف می‌زد دلم برایش سوخت و من هم همراه او شروع به گریه کردم.»

دختر جوان با گفتن این جملات ادامه داد: چند روز بعد از این آشنایی سیامک با من تماس گرفت و قرار رفتن به کوه گذاشت. آن روز او در کوه به من پیشنهاد ازدواج داد و من که با توجه به حرف‌های او فکر می‌کردم شغل و درآمد خوبی دارد، به پیشنهادش جواب مثبت دادم.

در راه بازگشت از کوه فقط درباره آینده و زندگی مشترکمان حرف می‌زدیم اما هنگام خداحافظی او گفت که همه پول‌هایش را در خانه جا گذاشته و برای انجام کاری نیاز به پول دارد. من هم هر چه پول و طلا داشتم به وی دادم اما از آن به بعد دیگر خبری از او نشد.»
بعد از اظهارات دومین شاکی، ماموران به بررسی مشخصات مرد کلاهبردار پرداختند و متوجه شدند که هر دو شاکی فریب یک مرد را خورده‌اند.

پلیس که خود را در برابر تبهکاری حرفه‌ای می‌دید، جست‌وجو برای یافتن ردی از او را ادامه داد و این در حالی بود که هر روز به شاکیانی که فریب خلبان قلابی را خورده بودند افزوده می‌شد.

بررسی‌ها نشان می‌داد مرد کلاهبردار چنان با چرب زبانی و سوءاستفاده از احساسات دختران جوان آنها را فریب می‌داد که وقتی از آنها درخواست پول یا طلا می‌کرد، طعمه‌هایش بدون هیچ شکی همه پول‌ها و طلاهایشان و حتی گوشی تلفن همراهشان را در اختیار او قرار می‌دادند.

در حالی که تعداد شاکیان این مرد از عدد 30 گذشته بود، دختر جوانی که مدعی بود فریب این خلبان قلابی را خورده است، بهترین سرنخ پرونده را در اختیار پلیس قرار داد. او که توانسته بود هنگام ملاقات با جوان کلاهبردار کیف پول وی را بردارد، این کیف را در اختیار پلیس قرار داد و ماموران در ادامه بررسی‌ها موفق شدند با این سرنخ مخفیگاه خلبان قلابی را در خیابان میرداماد شناسایی و او را 19 بهمن در داخل یک مغازه دستگیر کنند.

متهم وقتی به اداره آگاهی انتقال یافت از سوی شاکیان شناسایی شد و وقتی دید چاره‌ای جز بیان حقیقت ندارد به کلاهبرداری از دختران دم‌بخت اعتراف کرد.

او گفت: با همسرم در خانه پدرم زندگی می‌کردم اما چون بیکار بودم و خرجی‌ام را پدرم می‌داد از یکسال قبل تصمیم گرفتم شروع به کلاهبرداری از دختران جوان کنم. این بود که با پوشیدن لباس خلبانی و ظاهری شیک و مرتب به خیابان می‌رفتم و با جلب توجه دختران، سر صحبت را با آنها باز می‌کردم. 

بعد با دادن وعده ازدواج آنها را فریب داده و به‌راحتی پول‌ها و طلاهایشان را به دست می‌آوردم. سپس طلاهای مسروقه را به طلافروشی‌ها می‌بردم و با این ادعا که فاکتور خرید آنها را گم کرده‌ام، با قیمت کمتری می‌فروختم. 

سرهنگ کارآگاه علی اکبرپور، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد که خلبان قلابی با این شگرد از بیش از 50 نفر کلاهبرداری کرده اما بسیاری از مالباختگان به‌خاطر حفظ آبروی خود و خانواده‌شان اقدام به طرح شکایت نکرده‌اند.

رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران گفت: از آنجا  که احتمال می‌رود این مرد افراد زیادی را فریب داده باشد، بازپرس روستا مجوز چاپ عکس بدون پوشش چهره او را در روزنامه‌ها صادر کرده و از شاکیان احتمالی خواسته است برای طرح شکایت به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در میدان تجریش، سه‌راه یاسر یا شعبه هشتم بازپرسی در دادسرای ناحیه یک مراجعه کنند

کد خبر 101609

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز