که شاید از این پس خودروی رانندههای خاطی را با بیل مکانیکی به پارکینگ منتقل میکنند. اما زیاد هم خیالتان راحت نباشد زیرا دردسرهای خارج کردن خودرو از پارکینگ خودروهای توقیف موقت دستکمی از این تصور ترسناک ندارد. به هر حال برای تنبیه خاطیان باید تدابیری اندیشید که خیال تکرار تخلف به سر فرد نزند.
کاغذبازی نیز یکی از موثرترین تنبیههایی است که تا به حال در عرصه تدابیر کاهش تخلفات کاربرد داشته است. در تصویری که مهدی شجاعی برای ما ارسال کرده بد نیست به کمرنگ شدن خطوط عابر پیادهای که این دو خودرو روی آنها پارک کردهاند نیز اشاره کنیم. زیرا برخی رانندهها هنگام عبور پرسرعت از روی این خطوط، کمرنگ بودن آنها را بهانه میکنند.
در نبود کارتخوان
وجود کارتخوانها یک نوع دردسر است نبودش یک نوع دیگر. برای نمونه با وجود این دستگاه ممکن است مقادیر بالایی پول از حساب شما کم شود و با وجود این، دستگاه با اعلام پیام « تراکنش انجام نشد» به روی مبارکش هم نیاورد که چنین اتفاقی روی داده است.
گاهی نیز فروشنده مطابق روال معمول، رمز کارت شما را برای وارد کردن آن به دستگاه میپرسد و کاربر به قول معروف مات و مبهوت میماند که اگر قرار بود این اعداد را هر کسی بداند که دیگر نامش رمز نبود. ناگفته نماند که اگر در مقابل خواسته وی مقاومت کنید و رمز را خودتان وارد کنید با دلخوری وی مواجه میشوید.
به هر حال در نبود کارتخوانهای با انصاف و دقیق، فرهنگ استفاده از آن و هزار مشکل دیگر، نبود این دستگاه نیز همانطور که پیش از این ذکر شد اسباب دردسر است. برای نمونه چنانچه بیمارتان روی تخت بیمارستان نیاز به عمل داشته باشد اما پول نقد در اختیار نداشته باشید، متن اعلامیهای که در تصویر مشاهده میکنید و چهره جدی صندوقدار تا آخر عمر از حافظه شما محو نمیشود.
وکیل، متهم میشود
چنانچه قوانین روزنامه اجازه میداد تصویری را که فرشید هماوند برای ما ارسال کرده بدون محو شمارهتلفن چاپ میکردیم تا شهروندان از گردانندگان و شاید وکلای شاغل در این موسسه حقوقی بپرسند آیا آنها حق نصب این آگهیها را روی درختان و حتی درهای منازل مسکونی شهروندان داشتهاند یا خیر؟ به هر حال هر فردی با رشته حقوق آشنایی اندکی هم داشته باشد، میداند که نصب آگهی روی محلهای ممنوع علاوه بر نازیبا کردن چهره شهر، تجاوز به حقوق شهروندان محسوب میشود.
البته این موسسه در این اقدام تنها نیست و با دیدن برخی صحنهها در شهر، هر بینندهای به یاد ضرب المثل «هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک» میافتند. برای نمونه روپوش نه چندان سفید برخی مشاغل و بالاخره بسیاری نمونههای دیگر از تمام اصناف و گروهها که هر روز میتوان آنها را مشاهده کرد گواه این قضیه است.
رانندگی در شانه خاکی
به محض نزدیک شدن به روزهای تعطیل سیل خودروها راهی نواحی شمال کشور میشوند و در جادههای منتهی به این منطقه شاهد تخلفهای گوناگون برخی رانندهها هستیم. اما در میان انواع و اقسام این تخلفها، رانندگی در شانه خاکی جاده آن هم هنگام ترافیک مقوله دیگری است.
زیرا رانندههایی که دست به این تخلف میزنند علاوه بر ضایعکردن حقوق رانندهها و سرنشینانی که ساعتهاست در ترافیک سنگین ماندهاند بهقول معروف یک خاک اساسی هم به خورد آنها میدهند. جالب اینجاست که برخی نیز که در ابتدا شروع به مذمت این افراد میکنند پس از چند دقیقه به صف آنها میپیوندند.