خدمت وظیفه عمومی یا همان سربازی یکی از این امور است که هر پسر سالم و بالغی باید آنرا سپری کند. با وسیع شدن دایره عفو سربازی، حالا خیلیها از رفتن به خدمت معاف شدهاند یا طول مدت آنرا با توجه به ضوابط تعیین شده، تقلیل دادهاند و گروه اندکی نیز هنوز معتقدند بالاخره باز هم روزی خرید خدمت سربازی به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد و آنها میتوانند یکسال و نیم از عمرشان را بخرند!
اما چرا جوانان ما نسبت به گذراندن خدمت سربازی از خود بیمیلی نشان میدهند و از آن اکراه دارند؟ مطمئنا این دوره یکسال و نیمه نتوانسته بهعنوان برههای جذاب وارد عرف زندگی جوانان شود. آنها نسبت به دوره سربازی زمینه ذهنی روشنی نداشته و از سپری کردن این دوره طولانی هراس دارند. پس بیشک باید تمهیدات ویژهای برای خوشایندسازی دوره خدمت سربازی جوانان درنظر گرفت تا آن رغبت اولیه برای حضور مشتاقانه در آنان فراهم آید.
سال1380 و در دورهای دوماهه طرح خرید خدمت سربازی به اجرا درآمد که با استقبال خانوادهها مواجه شد، همین نکته مسئولان فعلی را به این نتیجه رسانده که در فکر تسهیلاتی در جهت خوشایندسازی خدمت سربازی باشند که میبایست بر مبنای آمال منطقی جوانان و ایجاد انگیزه در آنان صورت پذیرد.
در عرف فعلی، نگاه یک جوان به خدمت سربازی، نگاهی است که باید از سر اجبار به آن تن دهد تا در ادامه زندگی با مشکلی از حیث نداشتن کارت پایان خدمت مواجه نشود. این طرز نگاه که در برگیرنده عدهای از نسل جوان کشور است فرایند خدمت را در مقام تحکم قرار داده و آنان را به این باور رسانده که با رفتن به سربازی عملاً 18ماه از روند زندگی عقب میافتند، درحالیکه مجبورند به آن تن دهند! این طرز تلقی سبب شده تا بسیاری از مشمولان با افسردگی خاطر به خدمت فراخوانده شوند که این جریان، زمینهساز شروع بحران روحی و عاطفی در آنان است.
یک جوان به واسطه وابستگی خود به خانواده، دوست و همسر دارای انشعابات اخلاقی، عاطفی و روحی است. میزان هجمهای که برای رفتن به خدمت بر او وارد میشود بسته به میزان تعلق او به اعضا یا کارها، سبب میشود جوان در موقعیت حساسی قرار بگیرد. این موقعیت حساس میبایست از سوی مسئولان امر آسیبشناسی شده و در قالب طرح خوشایندسازی سربازی بگنجد.
وابستگـی شـدید نسل حاضر به تلفن همراه، کامپیوتر، ماهواره، دوستیهای خیابانی و... این امکان را به آنها نمیدهد که با قوانین سخت دوران خدمت کنار بیایند. طبق این مولفه، ترس جوانان از خدمت میتواند مربوط به یکی از دلایل زیر باشد:
الف) ترس کاذب در اثر شنیدههایی که به افراط، سربازی را به عنوان تابو برای جوانان معرفی میکند.
ب) محدودیتهایی که برای جوانان حین خدمت بهوجود میآید اعم از ترک خانواده یا دلبستگی بیش از حد به انواع سرگرمیها .
ج) ترس از اتمام موفقیتی که جوان قبل از سربازی داشته و حال فکر میکند پس از 18ماه مسیر زندگیاش به بیراهه میرود.
پرواضح است که خدمت سربازی بهعنوان اثرگذارترین برهه تشکیل شخصیت حقیقی هر فرد مذکری است. اما از آنجایی که سلایق و مزاجها متفاوت است، میبایست طرحی هماهنگ با کلیه ذائقهها اندیشیده شود تا جوان از روی رغبت به خدمت برود و آن را مانع بزرگی بر سر راه موفقیتهای خود نداندو از آن به عنوان امکانی در جهت تثبیت موقعیت درونی خود یاد کند. ارائه تسهیلاتی بهینه در چارچوبی ضابطهمند و معقول میتواند مثمرثمر باشد و نوع نگاه نسل جوان را به کلی عوض کند.
محیط سربازی میبایست محیطی صرفاً
فرهنگی- آموزشی باشد و در آن مابهازاهای متفاوتی در برابر خدمت گنجانده شود که اهم آنها عبارتند از:
- اسـتفاده از فارغالتحصیلان دانشگاهی در حیطههای مرتبط با رشتهتحصیلیشان.
- فراهم آوردن زمینههایی در جهت اشتغال جسمی و فکری مشمول، بنا به نوع حرفه و کارایی ذهنی که دارد.
- و... در کنار تمام این موارد میتوان به طرح «بومیسازی» خدمت اشاره کرد و این اقدام شایسته که فرد در استان محل سکونت خود پذیرفته شود. با طرح این مورد باید پذیرفت که نسل کنونی به هیچ وجه قابلیتهای نسلهای گذشته را ندارد و ظرفیتهای وجودی آن بسیار پایین است در نتیجه نمیتوان برای این نسل شرایط20سال پیش خدمت سربازی را متصور شد. در غیراین صورت (آنگونهای که اکنون مشاهده میشود) نوعی اجبار و اکراه درآمدن و ماندن آنها دیده میشود کمااینکه قوانین خدمت از سال1363 دستخوش دگرگونی آنچنانی نشده و بجاست که در حال حاضر تغییراتی کلی در آن لحاظ شود.
البته باید توجه داشت که سادهسازی شرایط سربازی ، منافات گستردهای با نظم حاکم بر فضای خدمت دارد؛ این تغییرات باید بهگونهای اتخاذ شود که به مدیریت در جهت استقلال فکری و شخصیتی جوان که همانا فلسفه خدمت سربازی است لطمه وارد نشود.