سه‌شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۶:۴۲
۰ نفر

احسان تقدسی: همواره این پرسش مطرح است که در خزر چه می‌گذرد و چرا دستگاه دیپلماسی کشور به‌طور روشن حاضر به سخن گفتن دراین باره نیست؟

آنچـه درنشسـت‌های خبـری مطرح می‌شود، هم مونولوگی است که پاسخ‌دهنده پرسش‌های بی شمار نیست.شاید این به این معنا باشد که مذاکره با کشورهای حاشیه دریای خزر سال‌هاست ادامه دارد و لابد نتیجه‌ای هم از این مذاکرات حاصل نشده که مسئولین دستگاه دیپلماسی اطلاع رسانی  در مورد آن را لازم بدانند.

هراز چندگاهی خبری از رسانه‌های کشورهای حاشیه خزر منتشر می‌شود بدون آنکه در داخل اطلاع رسانی دقیقی انجام شود و فقط واکنش ایران را در پی دارد. همین نگرانی‌ها سبب شد تا در گفت‌وگو با دکتر عباس ملکی، معاون پیشین وزارت امورخارجه و رئیس مؤسسه مطالعات دریای خزر پرسش‌هایی را مطرح کنیم. آنچه در پی می‌آید ماحصل گفت‌وگویی است که دکتر ملکی در آن با گشاده‌رویی به پرسش‌های ما پاسخ داد.

  • با وجود کار فراوانی که در حوزه خزر شده، چرا کسی دقیقا نمی‌داند در این حوزه چه می‌گذرد؟

تعداد کسانی که در این حوزه کار جدی کرده‌اند از انگشتان دست هم کمتر است.  بخش‌های بزرگی از دریای خزر متعلق به ایران بوده است و دریای خزر در زندگی اجتماعی مردم نقش فعالی داشت، به‌خصوص در معیشت مردم. در کنار این دریا اقوام و نژادهای مختلفی زندگی می‌کردند. در 2 دوره جنگ‌های ایران و روسیه، ایران حقوق خود را در این دریا از دست داد. وقتی سخن از این جنگ‌ها و معاهدات گلستان و ترکمانچای به میان می‌آید، این‌قدر تأسف و تأثر برای ما ایرانیان ایجاد می‌شود که خیلی‌ها ترجیح می‌دهند سخنی دراین باره نگویند. بزرگترین شریک تجاری ایران تا سال 1310 شمسی اتحاد جماهیر شوروی بود. رضاخان برهمین اساس بعد از انتشار قانون منع انتشار عقاید اشتراکی که به معنای ایدئولوژی کمونیستی است، روابط با اتحادیه شوروی را کم می‌کند.

این روابط تا جایی کم شد که در پایان دوره رضاشاه ما شاهد دستگیری افرادی که نیت نزدیکی به مسکو را داشتند بودیم. حیدر علی اف، رئیس‌جمهوری فقید جمهوری آذربایجان برای من نقل می‌کرد در دفتر مرکزی و کمیته سیاسی حزب کمونیست شوروی هیچ موضوعی مهم‌تر از ایران نبود و هروقت که موضوع ایران مطرح می‌شد، ماجرا با حساسیت فراوانی پیگیری می‌شد. چندین بار هم نقشه حمله به ایران در دفتر سیاسی حزب کمونیست روسیه مطرح شده بود. یکی از این موارد در جنگ دوم جهانی  بود که قوای متفقین تا تهران آمدند. بار دیگر هم سال 1980 میلادی بود که با حمله به افغانستان مجددا بحث ایران مطرح شد. در سال 1980 و زمانی که به افغانستان حمله کردند مجددا بحث  ایران برای شکست بن بست مطرح شد.

در بسط سرزمینی به‌عنوان یک راه حل برای حزب کمونیست در همه سال‌های گذشته بحث دریای خزر بحثی مهم بوده است. دریای خزر از یک طرف مثل خلیج‌فارس بخشی از پیکر ایران است و از سوی دیگر در این حوزه همیشه با مشکلاتی روبه‌رو بوده‌ایم. مشکل، زمانی روسیه تزاری و زمانی شوروی بود. بعد از فروپاشی شوروی، نفوذ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی غرب در برخی از جمهوری‌های ساحلی دریای خزر مشکل اصلی شد.

  • چرا با وجود مذاکرات گسترده‌ای که بر سر خزر میان کشورهای این منطقه انجام می‌شود، اطلاعات بسیار کمی در اختیار مردم قرار می‌گیرد؟

روابط با کشورهایی از نوع بلوک شرق پیشین با روابط با کشورهای بلوک غرب یا جهان سوم متفاوت است. رابطه با روسیه به‌خصوص برای ایران رابطه‌ای بسیار خاص است. ما از سال‌های آخر جنگ با عراق تلاش کردیم تا همیشه روابط خوبی با مسکو داشته باشیم. این مورد، تائید مقام‌های بالای نظام را هم داشت. سفر تاریخی آقای هاشمی رفسنجانی در سال 1989 - در فاصله پس از رحلت حضرت امام(ره) و ریاست‌جمهوری ایشان- فصل تازه‌ای در روابط ایران و اتحادیه شوروی گشود. در این سفر توافقات و قراردادهای خوبی منعقد شد که نقشه راه ایران و اتحاد شوروی بود. در دوره یلتسین دریای خزر بازهم موضوع مهمی میان ایران و روسیه بود. اما نظرات روسیه در 2 برهه متفاوت بود.

ابتدا روس‌ها به رژیم مشاع معتقد بودند. در اواخر دوران یلتسین و اوایل ریاست‌جمهوری پوتین، روسیه به رژیم تقسیم روی آورد و الان به رژیم دوگانه معتقد است؛ یعنی مشترک در سطح آب و تقسیم در بستر آب. مسئولان ایرانی در مذاکرات همواره امیدوار بوده‌اند تا در آینده نتایج بهتری کسب کنند. طبیعی است وقتی به‌دنبال نتایج بهتری باشیم و مذاکرات هم هنوز تمام نشده باشد، اطلاع‌رسانی کمتری انجام شود.

  • گــاهی در اظــهارنظرات مطبوعاتی یا حتی کارشناسی بحث هسته‌ای و دریای خزر باهم مطرح می‌شود و سخن از معامله در این حوزه‌ها به میان می‌آید. واقعا اینگونه است؟

من به سیاست خارجی دولت درباره دریای خزر انتقاداتی دارم. ساده‌ترین‌اش هم این است که چرا کشورهای حاشیه دریای خزر به اندازه کشورهای آمریکای لاتین برای ما مهم نیستند. با وجود این معتقد نیستم که در مسئولان درجه‌یک کشور کسانی در پی این باشند که با دادن امتیاز در بحث دریای خزر در بحث هسته‌ای دارای دست بالاتری باشند. با توجه به شناختی هم که من دارم فکر می‌کنم که در فکر کسی اصولا این موضوع نیست. اگر هم باشد نمی‌توانند این‌کار را بکنند چون سیاست خارجی به‌خصوص در کشورهایی مثل ایران همیشه جزو مسائل اصلی مردم است و مردم با حساسیت خاصی آن را پیگیری می‌کنند.

ما ایرانیان تجربه بد از دست دادن سرزمین‌هایمان در گذشته‌ها بالاخص در ارتباط با روسیه داریم، به همین دلیل هم فکر نمی‌کنم کسی این کار را بکند. اما آیا سیاست خارجی ایران درباره دریای خزر هرآنچه می‌توانسته را انجام داده است؟ طبیعی است که نه؛ به‌خصوص در مواقعی از اینکه این موضوع خیلی مطرح نشود استقبال بیشتری شده است.

  • چرا مسئولان دستگاه دیپلماسی ما برخلاف حوزه‌های دیگر که اتفاقا ممکن است استدلال‌های خوبی هم داشته باشند، در بحث خزر هنوز نتوانسته‌اند افکارعمومی را اقناع کنند؟

در سال‌های اخیر توجه کافی و اهتمام لازم به خزر نشده است. نماینده ویژه ما  در دریای خزر در مسائل دیگر بیشتر مشغول بود. ایشان همزمان معاون در مسائل اروپا بود.  ایشان معاون در مسائل خزر نبود ولی در امور کشورهای اروپایی معاونت داشت. طبیعی است که ایشان اگر می‌خواست وقتش را تقسیم کند باید وقت بیشتری را روی مسائل اروپا می‌گذاشت. نکته دیگری که در جواب این سؤال باید به آن اشاره کنم این است که دریای خزر مسائل و وجوهاتی دارد که به راحتی نمی‌شود آنها را توضیح داد.

نیاز به ساعت‌ها بحث به‌خصوص مباحث حقوقی ویژه دارد. سوم اینکه وقتی مذاکرات در حال جریان است اگر بیاییم و برای مردم توضیح بدهیم که به این حد رسیده‌ایم و این توافقات صورت گرفته است، بلافاصله آنهایی که از بهتر شدن روابط ما دچار ضرر می‌شوند، فعال شده و جلوی آن توافق را می‌گیرند. بارها این اتفاق افتاده است.

ببینید مقامات رژیم تل‌آویو سفرهایی به کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه داشته‌اند و آن هم  در زمانی که احساس می‌کردند ایران می‌تواند کارش را جلو ببرد. نکته آخر هم اینکه در بحث دریای خزر ما هنوز به نتیجه قطعی نرسیده‌ایم. متن مشترکی که کشورها از سال 1995 تا الان مشغول کار روی آن هستند هنوز نهایی نشده است. در برخی مسائل مثل محیط‌زیست توافقاتی حاصل شده است. در مورد حمل‌ونقل همچنان توافقات 1921 و 1940 جاری است. درباره مسئله بسیار مهم بستر دریا و منابع انرژی هنوز به نتیجه نرسیده‌ایم.

  • بحث 20درصدی سهم ایران  در دریای خزر که در محافل کارشناسی کشور مطرح شده، از کجا آمده است؟

در سال 1991 اتحادیه شوروی با اعلامیه‌ای تشکیل شورای کشورهای مستقل مشترک‌المنافع اسلاو بین 3رئیس‌جمهوری روسیه، بلاروس و اوکراین را اعلام کرد. از ابتدای سال 1992 به جای اتحادیه شوروی 15 کشور جدید در نقشه پدید آمدند. در کنار دریای خزر هم 5 کشور ایران، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان ، روسیه و قزاقستان قرار دارند. آقای هاشمی رفسنجانی رؤسای این کشورها را برای اجلاس اکو دعوت کرد.

بعد از اجلاس اکو جلسه‌ای تشکیل شد و در آن قرار شد سازمانی به نام سازمان همکاری کشورهای ساحلی دریای خزر تشکیل شود. در آنجا رسما اعلام شد بهترین راه برای حفظ این دریا این است که ما به‌صورت مشترک از آن استفاده کنیم. تا سال 1995 استفاده از خزر مشترک بود. جمهوری آذربایجان نخستین کشوری بود که اعلام کرد به‌دلیل وجود مسئله قره باغ و نیازش به پول زیاد، از کمپانی‌های غربی به سرمایه‌گذاری دعوت خواهد شد و اعلام کرد قسمتی از منابع بستر دریا متعلق به این کشور است. بعد قزاقستان به این روند پیوست. 

از سال 1997 به‌تدریج در وزارت انرژی روسیه هم این ایده مطرح شد و بعد در وزارت خارجه روسیه به‌طور جدی روی آن مطالعه شد. در دوره ریاست‌جمهوری آقای خاتمی این احساس به‌وجود آمد که دیگر کسی از استفاده مشترک دفاع نمی‌کند. بعد اعلام شد اگر قرار بر تقسیم باشد سهم ایران 20 درصد است؛زمانی 2 کشور بودند و اینک 5 کشور.
100 تقسیم بر 5 هم می‌شود 20 درصد.

  • اما ظاهرا در آن سوی ماجرا بحث 13 درصد است.

ببینید جمهوری آذربایجان به یکسری نقشه‌های داخلی در دوران اتحاد شوروی که برای هماهنگی بین فعالیت‌های نفت و گاز خود تهیه کرده بودند استناد می‌کند و سهم ایران را 11 درصد اعلام می‌کند. این کاملا مردود است. روس‌ها، ترکمن‌ها و قزاق‌ها هم این را می‌دانند چون مطابق همان نقشه‌هایی که جمهوری آذربایجان ادعا می‌کند، سهم ترکمنستان خیلی کمتر از آنی می‌شود که دولت ترکمنستان ادعایش را دارد.

بحث 6/13 درصد هم از آنجا آمد که قزاقستان اعلام کرد اگرچه خزر دریاچه است و راه طبیعی به دریاهای آزاد ندارد اما بیاییم به  مدل‌هایی که در دریاهای آزاد استفاده می‌شود- به‌خصوص کنوانسیون حقوق بین‌الملل دریاها مصوب 1982 جامائیکا- استناد کنیم و از روشی به نام  خط میانه استفاده کنیم و دریا را بر این اساس تقسیم کنیم. اگر بر این اساس تقسیم کنیم سهم ایران همان 13 درصدی است که می‌گویند. ایران اعلام کرد به استفاده مشترک معتقد است و اگر قرار بر تقسیم باشد سهم 20 درصدی طلب می‌کند.

  • با وجود تداوم مذاکرات شاهد امضای توافقات مشترک و دوجانبه میان برخی از این کشورها هستیم. این توافقات با چه هدفی امضا می‌شود؟

اولین بار در سال 1998 بین روسیه و قزاقستان خطوط مرزهای آبی 2 کشور در بستر دریا مورد توافق قرار گرفت. این توافق در سال 2002 دوباره میان پوتین و نظربایف امضا شد. در سال 2000 بین پوتین و حیدر علی اف قراردادی امضا شد که خط مرزی بین روسیه و جمهوری آذربایجان را معلوم می‌کرد. در سال 1996 هم بین ترکمنستان و قزاقستان انجام شد که آنها هم توافق کردند مرزهای خود را مشخص کنند. در سال 2007 هم روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان اجلاس سه‌جانبه‌ای را برای هماهنگی مرزی برگزار کردند.

در اکتبر 2009 هم اجلاس چهارجانبه‌ای بدون حضور ایران برگزار شد. این روش‌ها همه‌اش به ضرر ایران است. به‌نظر من سیاست کلان این کشورها این است که آنها معتقدند همانگونه که ایران زمانی تنها با اتحاد شوروی طرف بود و به توافق رسیده بود، اینک ما به‌عنوان کشورهای تولد یافته از فروپاشی شوروی، نظرهای خود را یکسان کرده و بعد جلوی ایران می‌نشینیم و می‌گوییم ما یک نظر، ایران هم یک نظر. مشخص است اگر اینگونه شود سهم
چانه زنی ایران بسیار کم می‌شود.

  • چه کشورهایی هم‌اکنون از منابع دریای خزر استفاده می‌کنند؟

در بخش آذری شرکت‌های بین‌المللی کنسرسیوم تشکیل داده‌اند. یکی از این شرکت‌ها روزی یک میلیون بشکه نفت از خزر استخراج می‌کند. در قزاقستان هم کنسرسیوم بزرگی برای استخراج فعال است. در ترکمنستان هم شرکت‌های آمریکایی، غربی و روسی فعالند. در بخش ایران شرکت نفت هفته گذشته اعلام کرد که حفاری چاه نفت را آغاز کرده است.

کد خبر 102163

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز