سه‌شنبه ۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۹
۰ نفر

محمدعلی توحید: قرارداد 2 میلیارد دلاری توسعه مراحل 2 و 3 پارس‌جنوبی 11سال پیش میان شرکت نفتی توتال و شرکت ملی نفت ایران همه را متعجب کرد.

قرارداد زمانی امضاء شد که قانون تحریم شرکت‌هایی‌که بیش از 20‌میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه‌گذاری‌ ‌ از طرف آمریکا اجرایی شده بود.به همین دلیل چون این قرارداد برخلاف جریانی بود که انتظار می‌رفت، برخی ناظران آن را شکست تحریم‌های
 اعمال شده از سوی آمریکا قلمداد کردند.البته در همان زمان برخی شرکت‌های نفتی آمریکایی نیز در ایران حضور داشتند و در بخش‌هایی از جمله حفاری و اکتشاف و تولید نفت فعالیت می‌کردند.

قرارداد توسعه فازهای‌2 و 3 میدان گازی پارس‌جنوبی در 25‌مهر‌1377 با شرکت‌های توتال فرانسوی، پتروناس مالزیایی و گازپروم روسی امضا شد که هرچند  برخی آن را برخلاف سیاست‌های آمریکا قلمداد کردند و رویکرد متفاوت اروپا به جمهوری اسلامی‌ایران اما برخی نیز آن را نوعی انعطاف در چارچوب سیاست‌ چماق‌و‌هویج قلمداد کردند.امروز که مدتی طولانی از امضای این قرارداد گذشته شاید بهتر بتوان در مورد این قرارداد و آثار و اهمیت آن قضاوت و چشم‌انداز آینده را ترسیم کرد.

قرارداد توسعه مراحل 2 و3 پارس‌جنوبی با توجه به ‌اینکه امکان امضای قرارداد مشارکت در تولید که در همه جهان رایج است ممکن نبود در چارچوب دیگری امضاء شد که قراردادی موسوم به بیع متقابل بود.این نوع قرارداد شرکت مجری توسعه طرح‌ها را بر بازگشت سود از تولید طرح در مدت معین متمرکز می‌کند. در مقابل قراردادهای مشارکت در تولید، مجری را به بهره‌برداری درازمدت و کسب سود بلندمدت هدایت می‌کند.

برداشتی از قانون موجب شده که قرارداد مشارکت در تولید منع شود و امروز همه قراردادهای جاری در صنعت نفت و گاز کشورمان از آن و الگوهای قراردادی بیع‌متقابل پیروی می‌کند. براساس این قرارداد، شرکت طرف قرارداد با اجرای طرح و سرمایه‌گذاری، سود سرمایه‌گذاری خود‌را با نرخ مشخصی از محصولات حاصل از اجرای طرح برداشت می‌کند.نرخ سود بازگشت سرمایه از نرخ سود بانکی و سرمایه‌گذاری‌های جاری بیشتر است و از ریسک و مخاطره کمی برخوردار است.براساس اعلام برخی منابع، نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری شرکت توتال در پارس‌جنوبی 15‌درصد بوده است.

این سرمایه‌گذاری سود مناسبی برای شرکت داشته است ولی درصورت امضای قرارداد مشارکت در تولید، این شرکت مدت طولانی‌تری در این میدان فعالیت و سرمایه‌‌گذاری می‌کرد و سود بیشتری برای دو طرف قرارداد داشت. در واقع امضای قراردادهای مشارکت در تولید موجب می‌شد تا شرکت‌های سرمایه‌گذار، مدت طولانی‌تری فعال باشند و این برخلاف تحریم‌هایی بود که علیه ایران اعمال شده بود.تحریم اقتصادی اعمال شده از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ که بازگشت سود آن طولانی مدت است بیشتر نگران‌کننده بود.

سرمایه‌گذاری و مشارکت در طرح‌های بزرگ نفتی و انتظار برای دستیابی‌ به سود آن در زمانی طولانی به گره‌خوردن منافع نیاز‌دارد و از این‌رو امضای قراردادهای مشارکت در تولید بیشتر تحریم‌ها را نقض می‌کرد اما سرمایه‌گذاری‌ به شکل مشارکت در تولید با مخالفت‌های قانونی مواجه بود هرچند راه‌هایی برای انجام آن وجود داشت اما اجازه داده نمی‌شد که راه‌هایی که ممکن است تجربه شود.نمونه این قرارداد که از مهم‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها محسوب می‌شد قرارداد توسعه میدان نفتی آزادگان با ژاپن بود که در میانه‌راه متوقف شد.

این نوع قراردادها از این‌رو اهمیت دارند که کارکردهای متعددی در روابط کشورها دارد. قراردادهای سرمایه‌گذاری‌های طولانی مدت و با حجم بالا علاوه بر ایجاد همکاری و منافع مشترک میان دولت‌ها، تربیت نیروی انسانی و انتقال تجربه و فناوری و منافع بسیاری به همراه دارد؛ همکاری و مشارکتی که به سادگی به دست نمی‌آید.

اهمیت همکاری با شرکت‌های بزرگ

شرکت‌های بزرگ نفتی به‌دلیل برخورداری از  نیروی انسانی ماهر و  فناوری‌های مهم و پیشرفته‌ای که برای پیشبرد اهداف و سرمایه‌گذاری‌های خود به کار می‌گیرند اهمیت دارند. به همین دلیل همکاری با این شرکت‌ها مهم است چون کمک می‌کند که کشورهایی که فاقد توانایی‌های مربوطه هستند این توانایی‌ها را کسب کنند و بتوانند کارهای بزرگ‌تر و مهم‌تری را انجام دهند. برای همین شاهد بودیم که قرارداد یادشده بین ایران و 3 شرکت خارجی امضا شد. شرکت پتروناس مالزی و گاز پروم روسیه به همین دلیل در این قرارداد به رهبری توتال مشارکت کردند.

مشارکت‌ این شرکت‌ها تنها در ایران نبوده و نیست و در مناطق دیگر و طرح‌های دیگری نیز مشارکت این 3 شرکت‌را مشاهده می‌کنیم. آنها در طرح‌های متعدد همکاری ‌می‌کنند و با فراگیری تجربیات ضمن کسب سود مناسب، مخاطرات را نیز به نسبت قابل‌قبولی تقسیم می‌کنند. در‌واقع این مشارکت‌ها برای رشد و کسب سود است ولی در عین حال برای کاهش مخاطرات احتمالی نیز هست.

اگر در یک طرح زیان  و مخاطره‌ای رخ‌دهد این مشارکت زیان را برای شرکت‌های حاضر کاهش می‌دهد.در هر صورت این همکاری‌ها موجب کسب تجربه و فراگیری کارهایی‌می‌شود که به ارتقای شرکت‌ها منجر می‌شود.

این قرارداد و قراردادهای مشابه در ایران موجب شد تا شرکت‌های پیمانکار ایرانی تجربه‌های بیشتری کسب کنند و در سطح جهانی مطرح شوند و بتوانند امکان مشارکت در طرح‌های بزرگ‌تر را کسب کنند.شاید برخی شرکت‌هایی که امروز در اقتصاد ایران فعال هستند و دولت قصد دارد آنها را در فرایند خصوصی‌سازی‌ به فروش برساند سودی است که از این قراردادها حاصل شده است. در واقع امروز ارزش این شرکت‌ها تجربه انباشته‌ای است که از فعالیت‌های انجام شده در طرح‌های بزرگ به دست آورده‌اند.

تغییر شرایط

با همه این دستاوردها امروز شاهد هستیم که مشارکت شرکت‌های بزرگ نفتی در کشور کاهش یافته و برخی شرکت‌های کوچک و کم‌اهمیت از آنگولا‌، مالزی، ونزوئلا، چین و روسیه در طرح‌‌های بزرگ نفتی کشور حاضر شده و قراردادهایی را امضاء می‌کنند.اجرای طرح‌های نفتی و گازی کشور نباید متوقف شود و باید طرح‌ها به هر شکل و ترتیبی اجرا و بهره‌برداری شوند اما آیا این طرح‌ها به هدف مورد نظر خواهند رسید؟اینکه قراردادهایی در روزهای اخیر در کشورهای خارجی مانند چین و ترکیه امضاء می‌شود که قوانین حاکم برآنها متفاوت است و قرار است به توسعه برخی مناطق نفتی و گازی کشور منجر شود نباید با دقت بیشتری بررسی شود؟ آیا امضای قرارداد و مشارکت شرکت‌هایی که در سطح جهان مطرح نیستند و هنوز به تنهایی طرح‌های بزرگی را به انجام نرسانده‌اند  وحتی برخی از سطح کیفی و رتبه شرکت‌های داخلی ما پایین‌تر هستند انجام کار را تضمین می‌کند؟

شاید در سال‌های اخیر بیش از 20‌میلیارد دلار قرارداد نفتی با شرکت‌هایی از مالزی امضاء شده باشد که مشخص نیست به کجا رسیده است.آیا این طرح‌ها که با شرکت‌هایی که بیشتر واسطه اجرایی هستند می‌تواند به بهره‌برداری از طرح‌های بزرگ در کشور منجر شود؟ آیا این قرارداد‌ها فرصتی برای اقتصاد کشور است و به‌خوبی از آن بهره‌برداری شده و برای امضاء‌کنندگان آن افتخار است یا خیر؟

این قراردادها شاید برخی منافع کوتاه مدت را تأمین کند ولی آیا اهداف عمومی و واقعی را نیز تأمین‌ می‌کند؟توسعه میدان‌های نفتی و گازی در ایران به‌خصوص میدان‌های مشترک از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هست. در همه برنامه‌های درازمدت و کوتاه‌مدت براین نکته تأکید شده است ولی این برنامه‌ها همه با تأخیر در حال اجرا هستند یا متوقف شده‌اند؛این در حالی است که کشورهای همسایه با مشارکت شرکت‌های بزرگ و با قراردادهای بسیار مطمئن و با سرعت در حال بهره‌برداری از مخازنی هستند که بخشی از منابع آن سهم مردم ماست؛ مخازنی که با افزایش بهره‌برداری همسایگان، امکان بهره‌برداری کشورمان از آنهاکاهش می‌یابد و حتی منابع و منافع مردم که می‌تواند با سرمایه‌گذاری‌های مناسب
 به سود تبدیل شود و می‌توان آنها را به طرح‌های پر بازده و سود آور تبدیل کرد از بین می‌رود. این کاروان اقتصادی به کجا و با چه مقصدی در حرکت است؟

کد خبر 102168

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز