کسب و کار عرصهای است که در عین دربرداشتن عنصر رقابت و همکاری، اعتماد کردن و تعاون را نیز در خود جای داده است؛ چرا که اگر جنگ و غارت نباشد، مبادله بهترین راه کسب کالاها و خدمات و البته ضامن بقا، ایجاد تمدن و تداوم حیات است. مبادله، بعد از تولید، کاهشدهنده محدودیتها و توسعهدهنده رفاه است. اما دیپلماسی بهعنوان نمای بیرونی روابط بینالمللی، مجموعهای از تلاشها برای حفظ منافع، حصول به اهداف ملل و دولتها از طریق تعامل، چانهزنی، کاهش تنشهای بینالمللی و بازیگران عرصه آن است؛ تلاشی که رقابت، فقدان اطمینان، پیگیری بازیها و استراتژیها را در خود مستتر دارد و همواره مستعد بروز سوء تفاهمها و تأثیرگذاری در نیروهای مختلف است.
اگر کسب و کار میتواند از حیث حسابداری، بازی با حاصل جمع صفر باشد که البته چنین است، اما از حیث اقتصادی و برآورده شدن تمایلات و مطلوبیتها میتواند بازی برد- برد باشد. در دنیای فعلی که بالقوه آبستن تنشهای بیشمار است، دیپلماسی یک بازی است که تلاش میکند بازیهای صفر و یک را به دامنه بازیهای برد – برد نزدیک کند و ارزش بیافریند.
عوامل تعیینکننده تحولات مصرف، مانند تحولات اقتصاد جهانی، تغییرات فنی در صنعت پالایش همچون بهبود کیفی محصولات، تأمین الزامات و استانداردها، بهبود کارایی مصرف انرژی و مهار شاخص شدت انرژی و نفت و البته انرژیها یا فراوردههای جایگزین، در کار دورنمای آینده و سرمایهگذاریها به تعامل و تقابل عرضهکنندگان و مصرفکنندگان دامن خواهد زد. برای مثال در سرمایهگذاریها در پالایشگاهها از آنجا که تا 2011 میلادی رشد مصرف کل فراوردههای نفتی سالانه بهطور متوسط 3/1 تا 4/1 میلیون بشکه در روز پیشبینی میشود، ظرفیت پالایشگاهها باید 8 تا 11 میلیون بشکه در روز افزایش یابد و این
در حالی است که در سطح جهان، حدود 2/3 میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد پالایش وجود دارد که البته در جغرافیای تولید و مصرف، یکسان توزیع نشده است.
در آمریکای شمالی بهدلیل مقررات سختگیرانه زیستمحیطی و دیگر عوامل اقتصادی و سیاسی، کمبود وجود دارد. در اروپای شرقی، آمریکای لاتین و خاورمیانه مازاد به چشم میخورد، ژاپن بهعنوان بزرگترین مصرفکننده آسیا، رویکرد جایگزین گاز طبیعی را اتخاذ کرده و سیاست بهبود کارایی مصرف نفت و فراوردههای آن را دنبال کرده و به همین دلیل از توسعه ظرفیتهای جدید بینیاز است.
تمامی نکات مذکور، دربرگیرنده تهدیدها و فرصتهاست. به همین ترتیب نوع نگاه به سیاست، قدرت، سود، امنیت و منافع در کنار نگرانی از روندهای آینده، تعاملات تازهای را دامن خواهد زد. آیا اگر به این موارد عامل انرژی و مشکل آب را هم بیفزاییم، شاهد مشکلات و چالشها و بحرانهای جدی خواهیم شد؟ این سؤالی است که پاسخ به آن از سویی به باورها، رفتار و انتظارات مردم به همراه آگاهی بخشی به آنان و از سوی دیگر به خردورزی، تحلیل و پارادایمهای موجود وابسته خواهد بود.
چنانکه اشاره شد این روزها دولتمردان و مردان کسب و کار، رو در روی این مسائل حیاتی قرار دارند و این در حالی است که پیامدهای مثبت یا منفی آن نصیب همه مردم و جوامع خواهد شد. تقابل با تعامل سازنده و توسعه و ارتقای دیپلماسی و وظایف آن بهعنوان ابزار، مسئولیت مشترک کارآفرین و شرکت و دولتمرد ان است و گسترش مفهوم سود اجتماعی آن، میتواند رویکرد و شاید سرنوشت تازهای بیافریند.