توحید همان کلمه حقی است که رسول خدا(ص) برای جهان و جهانیان به ارمغان آورد؛ یعنی «قولو لاالهالاالله تفلحوا». اهلبیت، توحید را بهگونههای متفاوت بیان کردند و آن را بسط و گسترش دادند. شاهد آن خطبههای توحیدی اهلبیت است.
مولای متقیان علی(ع) در خطبه دوم نهجالبلاغه چنین میگویند: «گواهی میدهم خدا یکتاست و انبازی ندارد و بیهمتاست.» این شهادت بر یگانگی خداوند گواهی است بر بطلان اندیشههای غالیگرانه.
اما نکته مهم گواهی مولای متقیان این است که شیعیان او نیز باید اینگونه توحید را دریابند و از هر نوع شرکی بپرهیزند. با توجه به مطالب نهجالبلاغه و سخنان ائمه معصومین (صلواتاللهعلیهم) به این نکته پی میبریم که جز خدا هیچچیز دیگری مقام الوهیت و ربانیت ندارد؛ همچنان که ائمه شیعیان خود را از تمسک به اینگونه اقوال بر حذر داشتهاند. اهلبیت در واقع سرچشمههای توحیدند.
آنها جلوهگاه توحیدند و شناخت توحید از طریق آنها میسر است و این نکته با غالیگری متفاوت است. غالی کسی است که مرتکب افراط شود، درحالیکه شیعه واقعی از افراط پرهیز دارد چون راه و روش ائمه نشاندهنده این است که آنها کاملاً مطیع اوامر الهی بودند و شیعه واقعی با تمسک از آنها خود را در اطاعت خداوند قرار میدهد.
در واقع پیامبران و اولیای خدا الگوهایی هستند که در سیر بهسوی خدا باید به آنها تمسک جست و از غالیگری پرهیز کرد و البته اهلبیت سرچشمههای توحید و ظهور اسماء و صفات الهی هستند و جز تمسک به آنها شناخت خدا ممکن نیست و سیر و سلوک به سوی خدا جز از مسیر آنها، نهایت سلوکی شیطانی خواهد بود که به صور مختلف خود را نشان میدهد که یکی از آنها غالیگری است. بنابراین باید آب را از سرچشمه گرفت تا زلال و صاف و پاک باشد.