اکنون باشگاههای فوتبال و به ویژه بازیکنان آنها به مراتب بیش از گذشته مورد توجه همگان قرار دارند و در این بین برخی از ستارگان فوتبال ابزارهای مناسبی برای تبلیغات و معرفی محصولات و... به شمار میروند.
البته کسب درآمد و سود و استفاده از تمامی ظرفیتهای فوتبال در واقع چیز بدی نیست؛ ولی نباید فراموش کرد که بازیکنان در نزد هوادارانشان وجهه دیگری نیز دارند؛ بازیکنانی که الگو و چهرههای دوستداشتنی میلیونها جوان و نوجوان در سرتاسر جهان هستند و از رفتار و پوشش خوب یا بد آنها تقلید میشود.
مارکو فان باستن
برخی از نوجوانان و جوانان تلاش میکنند برای تقلید از ستارگان دوستداشتنی خود که قادر به رقابت در درون زمین یا ارائه فوتبالی مشابه با آنان نیستند، رفتار یا چهره خود را به شخصیتهای مورد نظرشان نزدیک کنند و جالب این که این موضوع را در تیمهای ردههای پایهتر یا تیمهای کشورهایی که در عرصه فوتبال هنوز رشد کافی نکردهاند، حتی در میان بازیکنان میبینیم.
خیلی از هواداران شاید دوست داشته باشند مثل «دیوید بکهام»، ستاره فوتبال انگلیسیها باشند و شاید مدل مو و لباس خود را نیز به بکهام نزدیک کنند؛ ولی فراموش میکنند که بکهام به خاطر خودش شناخته شده و مشهور است نه مدل مو و لباسش.
اکثر کارشناسان، بازیکنانی چون بکهام را بیشتر یک ستاره تبلیغاتی میدانند تا یک ستاره فوتبال. ستارهای که تبلیغ و مد و... تا کوچکترین فرد خانواده وی نیز رسوخ پیدا کرده است. بسیاری یکی از زمینههای اختلاف «الکس فرگوسن»، سرمربی اسکاتلندی موفق منچستریونایتد را با این بازیکن که در نهایت منجر به جدایی او از منچستریونایتد شد، ناشی از همین مسائل میدانند؛ مشکلاتی که حتی منجر به شکافتن ابروی بکهام در رختکن تیم توسط فرگوسن شد. زمانی که بکهام با باشگاه رئالمادرید قرارداد امضا کرد، بخش زیادی از مبلغ قرارداد توسط یک باشگاه مد پرداخت شد.
فاربین بارتز - پل بریتنر - کاکا
البته خاصیت تنوعطلبی بکهام و خانوادهاش باعث شده سرمایهگذاران زیادی سراغ این خانواده بیایند و بازیکنی که میتوانست بهترین بازیکن جهان و اروپا شود، در همان پیچ و خم سالنهای مد و دوربینها باقی ماند.
بازیکنان زیادی بودهاند که وارد این عرصه شدهاند و برخی نیز همواره سعی کردهاند چهرهای منحصر به فرد از خود ارائه کنند. «فردی لیونبرگ»، ستاره سابق فوتبال سوئد، نمونه خوبی برای این موضوع است. لیونبرگ با موهای تراشیده و پوشش خاص خود تلاش میکرد چهره متفاوتی از خود ارائه کند.
بازیکنانی مثل «کریستیانو رونالدو»، «کاکا» و حتی «تیه ری آنری» فرانسوی نیز وارد عرصه تبلیغات شدهاند، ولی کاکا و آنری سعی کردهاند چهره خود را همواره حفظ کنند و فقط از شهرتشان برای تبلیغ استفاده کنند و نه از چهرهشان.
البته حس تمایز و تفاوت از دهههای گذشته در میان بازیکنان وجود داشته و در هر دوره نیز ویژگیهای خاص خودش را بروز داده است؛ مثلاً در دهه 60 و 70 برخی از بازیکنان سعی میکردند با تغییراتی در ریش و موی سر توجه دیگران را به خود جلب کنند و شاید «جرج بست» و «پل بریتنر» دو بازیکن ارزشمند آن زمان مثالهای خوبی باشند.
کلودیو کانی گیا -
میشل پلاتینی - کارلوس والدرامادر دهه 80 و 90 نیز شاهد چهرههای متفاوتی در بین بازیکنان فوتبال بودیم. برخی چهرهها بسیار ساده بود مثل «مارکو فان باستن»، ستاره فوتبال هلند، که در کنار «رودگولیت» و «فرانک ریکارد» مثلث آتشین تیم ملی هلند و باشگاه آثمیلان ایتالیا را تشکیل میداد.
هنوز با گذشت سالها، بسیاری چهره «کارلوس والدراما» و «رنه هیگوئیتا» را فراموش نکردهاند. بازیکنانی که بیشتر به خوانندگان پاپ شباهت داشتند تا بازیکنان فوتبال؛ یا بازیکنی مثل «الکسی لالاس» در تیم ملی آمریکا در جامجهانی 1994 که فوتبال و ظاهرش به درد همان ینگه دنیا میخورد.
در دهه 90 نیز برخی از بازیکنان به ویژه بازیکنان کشورهای آمریکای جنوبی مثل «باتیستوتا»، «فرناندو ردوندو»، «آریل اروتگا» و «کلودیو کانی گیا» با سربندهای ویژهای وارد زمین مسابقه میشدند. زمانی که «ادگار داویدز»، هافبک میانی هلندی باشگاه یوونتوس، با عینک وارد زمین مسابقه شد، بسیاری در ابتدا فکر کردند که این هم یک شکل تازه از ورود یک بازیکن به زمین فوتبال است و حتی برخی آن را تبلیغ برای یک شرکت عینکسازی معروف دانستند؛ در حالی که داویدز این عینک را به توصیه پزشک و نه برای جلب توجه به صورت خود زده بود.
در میان دروازهبانها نیز به شخصیتهای عجیبی بر میخوریم. «خورخه کامپوس»، دروازهبان تیم ملی مکزیک در جامجهانی 1994 با لباسهای رنگارنگی که بر تن داشت، توجه همگان را به خود جلب کرد و البته پیراهن این دروازهبان هنوز که هنوز است به عنوان یکی از زشتترین پوششها و پیراهنهای فوتبال مطرح است.
رنه هیگوئیتا - تاریبو وست -
ادگار داویدز«فابین بارتز» فرانسوی نیز با موهای از ته تراشیده سوژه خوبی برای عکاسان بود؛ ولی در دهه اخیر کمتر دروازهبانی تلاش کرده چهره متفاوتی از خود نشان دهد و شاید متمایزترین چهره «پیترچه»، دروازهبان چلسی باشد که با کلاه ویژهاش درون دروازه قرار میگیرد و البته این کلاه هم به دلیل آسیبدیدگی فک این بازیکن از سوی پزشک تجویز شده و برای زیبایی نیست.
البته اینها نیز از حواشی و جذابیتهایی است که فوتبال را پرحاشیهتر ساخته است و نباید فراموش کرد که تنها تعداد کمی از ستارگان فوتبال هستند که حاضرند چهرهای متفاوت از آنچه هستند ارائه دهند. ستارگان زیادی مثل «زینالدین زیدان»، «فابین بارتز»، «ریوالدو»، «میشل پلاتینی»، «فان باستن» و... نیز بودهاند که سعی کردهاند با فوتبال خود و نه چهره خود به نامهایی ماندگار در تاریخ فوتبال تبدیل شوند.