اما در جریان دومین سرقت، مرتکب جنایت خونینی شدند که قربانی آن یک مرد میانسال بود. شامگاه دهم اسفند، ماموران کلانتری 190 مجیدیه در جریان حمله مرگبار 3 نوجوان موتورسوار به مرد میانسالی در 16 متری مجیدیه قرار گرفتند و برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند.
آنها بعد از حضور در محل با پیکر بیجان مرد 46سالهای روبهرو شدند که در اثر اصابت ضربات چاقو جان باخته بود. با گزارش ماجرا به بازپرس ویژه قتل تهران، وی همراه تیمی از کارآگاهان جنایی راهی محل حادثه شد و به این ترتیب تحقیقات پلیسی برای شناسایی قاتلان مرد میانسال کلید خورد.
پرس و جو از شاهدان نشان میداد که مقتول زمانی که در حال عبور از خیابان بوده، هدف حمله 3 نوجوان موتورسوار قرار گرفته و آنها بعد از وارد آوردن 2 ضربه چاقو به بدن وی، کیفش را ربوده و متواری شدهاند.
در حالی که تحقیقات ادامه داشت، ماموران متوجه شدند همان شب 2 سرقت مشابه دیگر نیز در همان منطقه صورت گرفته و هر دو شاکی با طرح شکایت در کلانتری 190 مجیدیه خواهان رسیدگی به پروندهشان شدهاند.
از آنجا که احتمال میرفت این سرقتها نیز از سوی همان زورگیران جنایتکار صورت گرفته باشد، ماموران به تحقیق از شاکیان پرداختند. یکی از آنها مدعی شد: قصد بالا رفتن از پلههای پل عابر پیاده را داشتم اما هنوز 2 پله بالا نرفته بودم که 2 پسر نوجوان با عجله به سمت من آمدند.
یک نفر از آنها از پشت یقه کاپشن مرا گرفت و مشت محکمی بهصورتم زد. نفر دوم هم کیف دستیام را که حاوی مقداری پول نقد و مدارک بود، به سرقت برد. سپس هر دوی آنها به طرف فرد موتورسواری که منتظرشان بود رفتند و همگی پا به فرار گذاشتند.
شاکی دوم که مرد سالخوردهای بود نیز اظهارات مشابهی را مطرح کرد. او نیز مدعی بود که 3 نوجوان زورگیر با حمله به او، کیف حاوی لپتاپ و لوازم همراهش را به سرقت بردند و سوار بر یک موتورسیکلت هوندای سبزرنگ پا به فرار گذاشتند.
با اظهارات شاکیان مشخص شد که زورگیران نوجوان همان افرادی هستند که با حمله به مرد میانسال او را به قتل رسانده بودند. بنابراین مشخصات موتورسیکلت آنها در اختیار تمامی تیمهای گشت قرار گرفت و بررسیها برای یافتن ردی از آنها ادامه یافت.
یک سرنخ
درحالیکه بررسیها ادامه داشت، مردی نزد ماموران کلانتری 102 پاسداران رفت و مدعی شد که پسر 17 سالهاش به نام فرید به همراه 2 نفر از دوستانش در یک سرقت نقش داشته است.
او گفت: ساعتی قبل با دیدن مقداری پول در جیب پسرم به او شک کردم. برای همین همه حرکاتش را زیر نظر گرفتم تا اینکه وقتی او ماجرای سرقتی را که با 2 نفر از دوستانش مرتکب شده بود تلفنی برای فرد دیگری تعریف میکرد، فهمیدم که وی و دوستانش مرتکب سرقت شدهاند.
با اظهارات این مرد، ماموران فرید را دستگیر کردند و در بازجویی از او مشخص شد که وی یکی از همان 3 نوجوانی است که در زورگیری مرگبار از مرد میانسال نقش داشته است.
با مشخص شدن این موضوع، نوجوان سارق به اداره آگاهی منتقل شد و در بازجوییها گفت: شب حادثه من و 2 نفر از دوستانم مقداری مشروبات الکلی مصرف کردیم و بعد از آن سوار موتورسیکلت شده و راهی خیابان شدیم.
آن شب به خاطر اینکه در حالت عادی نبودم، به میلاد و محمدرضا پیشنهاد دادم تا از عابران پیاده زورگیری کنیم. نخستین سرقتمان از همان مردی بود که قصد بالا رفتن از پلههای پل عابر پیاده را داشت.
پس از این سرقت، به پیشنهاد محمدرضا، چاقو خریدیم و برای سرقت دوم راهی خیابان مجیدیه شمالی شدیم. حدود ساعت 10 شب بود که متوجه مرد میانسالی شدیم که در حال عبور از خیابان بود. محمدرضا و میلاد برای سرقت به سمت او رفتند و وقتی برگشتند، گفتند که مجبور شدهاند با چاقو 2 ضربه به آن مرد بزنند تا بتوانند کیفش را سرقت کنند. بعد از آن هم سرقت دیگری مرتکب شدیم و به خانه برگشتیم.
بعد از اعترافات فرید، 2 همدست او نیز دستگیر و به اداره آگاهی منتقل شدند. متهمان که از ماجرای مرگ یکی از طعمههایشان شوکه شده بودند در بازجوییها به زورگیری مرگبار و سرقت از 2 مرد دیگر اعتراف کردند و گفتند که فردای روز سرقت، لپتاپی را که از یکی از طعمههایشان دزدیده بودند به یک مالخر فروختند.
بازسازی صحنه جنایت
17اسفند در حالی که کمتر از یک روز از دستگیری این سه سارق زورگیر میگذشت با دستور قاضی شاهنگیان - بازپرس جنایی پایتخت - هر سه متهم برای بازسازی صحنه جنایت به محل حادثه منتقل شدند.
در حالی که جمعیت زیادی از اهالی محل و کسبه در آنجا جمع شده بودند، متهمان به تشریح نحوه به قتل رساندن مرد میانسال پرداختند. در این بین یکی از اهالی محل که شب حادثه شاهد این جنایت بود،
در گفتوگو با همشهری درخصوص شب حادثه گفت: آن شب من داخل اتاقم در حال مطالعه بودم که ناگهان صدای فریادهای مردی را از داخل خیابان شنیدم. همین که از پنجره بیرون را نگاه کردم مرد میانسالی را دیدم که با چند پسر نوجوان درگیر شده بود. با عجله خودم را به خیابان رساندم اما کار از کار گذشته بود و پیکر بیجان مرد میانسال روی زمین افتاده بود.
سرهنگ عباسعلی محمدیان - رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ - نیز که روز گذشته در محل حادثه حضور داشت به خبرنگاران گفت: متهمان این پرونده که همگی نوجوان و 17ساله هستند، هیچ نیاز مالی به پولهای مسروقه نداشتند و فقط بهخاطر مصرف مشروبات الکلی و یک اشتباه دست به این جنایت زدهاند.
گفتوگو با متهم به قتل
- قبل از اینکه دستگیر شوی، چه کار میکردی؟
درس میخواندم.
- دانشگاه یا دبیرستان؟
دوم دبیرستان هستم.
- چندمین بار است که دستگیر میشوی؟
اولین بار. هیچ سابقهای ندارم. در بین ما فقط محمدرضاست که به اتهام سرقت یک بار زندان رفته.
- پیشنهاد سرقت هم از او بود؟
نه، بعد از اینکه مشروب مصرف کردم، فرید پیشنهاد سرقت داد. من و فرید از بچگی با هم دوست هستیم و با محمدرضا هم به واسطه فرید آشنا شدم. پیشنهادش در آن لحظه بهنظر جالب میرسید. ما هم قبول کردیم.
- یادت هست که چطور آن مرد را به قتل رساندی؟
بعد از دومین سرقت، محمدرضا گفت که اگر چاقو داشته باشیم، بهتر میتوانیم سرقت کنیم. من هم با پولی که از سرقت اول گیرمان آمده بود، چاقو خریدم. وقتی داشتیم از نفر دوم سرقت میکردیم، او با ما درگیر شد.
من هم با چاقو 2 ضربه زدم ولی باورم نمیشد ضرباتی که زدم کاری باشد. وقتی در اداره آگاهی فهمیدم چه اتفاقی افتاده، شوکه شدم.
- هر دو ضربه را خودت زدی؟
بله. چاقو دست من بود. وقتی دیدم از بدن آن مرد خون بیرون زد، ترسیدم و همگی پا به فرار گذاشتیم. اما قبل از اینکه دور شویم، به پشت سرم نگاه کردم. او داشت نفس میکشید و برای همین خیالم راحت شد که زنده میماند.
- به خاطر پول دست به سرقت میزدید؟
باور کنید ما مشکل مالی نداریم. نمیدانم چرا این اتفاق افتاد. ما در حالت عادی نبودیم.
- خانوادهات در جریان این حادثه هستند؟
بله، تازه متوجه شدهاند.
- با پولهای سرقتی چه کار کردید؟
آنها را بین خودمان تقسیم کردیم تا بعدا خرج کنیم.
- می دانی چه حکمی در انتظارت است؟
میدانم که همه چیز بهنظر اولیای دم بستگی دارد. من پشیمانم و هر درخواستی که آنها داشته باشند، قبول میکنم. من کار اشتباهی کردم و از آنها میخواهم مرا ببخشند.