فرهاد مشعشعه با ارسال این تصویر ثابت کرده که اغلب رانندههای خودروهای سنگین به دیگران احترام میگذارند و برای آنها یک نوروز مبارک چاق هم پشت خوشرکاب خود مینویسند.
اما با وجود لطف چنین رانندههایی باید یادآورشدکه کشیدن نقاشی و خطوط زشت و زیبا روی خودرو خلاف مقررات است و خطرات بسیاری برای دیگران دارد. تا به حال بسیاری از رانندهها هنگام خواندن جمله یا نگاه کردن به نقاشی پشت خودروهای دیگر به دلیل از بین رفتن تمرکز دچار حادثه شدهاند.
البته این مورد مختص خودروهای سنگین نبوده و صاحبان خودروهای دیگر نیز باید از نقاشی، خطاطی و نصب وسایلی که تمرکز رانندههای دیگر را از بین میبرد خودداری کنند.
نماتکانی عید
داخل منزل برخی شهروندان از شدت تمیزی برق میزند و به قول معروف «همه چی مثل دسته گل» شده است. اما با وجود برق افتادن داخل منزل بیرون یا نمای آن هیچ چنگی به دل نمیزند. فقط کافی است نگاهی به تراس این نوع منازل بیندازی تا متوجه تفاوتها بشوی.
از موتورگازی پدربزرگ گرفته تا کالسکه « نوه کوچیکه» در آن یافت میشود. پوششی از روغن و گرد و غبار نیز تمام سطح دیوارها را پوشانده است. برخی نیز از سیم آنتن گرفته تا سیم برق را به شکل کلافی سردرگم روی نمای خانه کشیدهاند.
در برخی مجتمعهای مسکونی نیز چنین همسایگانی موجبات نارضایتی تمام ساکنان ساختمان را فراهم میآورند. به یاد داشته باشیم که در کنار خانهتکانی، کمی نماتکانی نیز میتواند در کنار پاکیزگی، رضایت دیگران را هم درپی داشته باشد.
اشغال جای دیگران
در متروی تهران تابلوهای هشدار دهندهای با مضمونهایی همچون سیگار کشیدن ممنوع،آوردن بار اضافه ممنوع و دیگر موارد مفید به چشم میخورد. اما رفتار برخی شهروندان باعث میشود لزوم یک تابلوی دیگر مبنی بر ممنوعیت نشستن در کف واگن نیز احساس شود.
همانطور که در تصویری که فرشید هماوند برای ما ارسال کرده مشاهده میکنید برخی مسافران در نبود صندلی خالی در کف واگن مینشینند. این در حالی است که فضایی که آنها برای نشستن اشغال میکنند جای مسافران ایستاده را تنگتر میکند.
اینجاست که مسافران اطراف آنها باید مدام مراقب باشند تا پایشان به وی نخورد و
باز هم دچار محدودیت میشوند. البته نباید از یاد برد که رفتار جوانمردانه مبنی بر جا دادن به افراد مسن نیز باید در فهرست رفتارهای جوانان جای گیرد و جای خود را به بیتفاوتی و چرتهای مصلحتی ندهد.
صرفهجویی در چاپ آگهی
آخر سال که میشود جلوی درهای ورودی برخی ادارهها و سازمانها مملو از آگهیها و تبلیغاتی میشود که به دلیل بلااستفاده ماندن دور ریخته میشوند و تا چند هفته همانجا خاک میخورند. گاهی تپهای از کاغذ جلوی این مراکز جمع میشود که باد آنها را به هر سویی میبرد و محله را با کاغذ فرش میکند.
جدای از اینکه چرا این همه کاغذ برای بازیافت فرستاده نمیشوند؟ این سؤال پیش میآید که در سال اصلاح الگوی مصرف چرا مدیران به میزان نیاز خود برای چاپ این آگهیها توجهی نمیکنند؟ که این مقدار هزینه، انرژی و کاغذ به هدر رود.
جالب اینجاست که گاهی تنها چند اشتباه تایپی دلیل این هدرروی است؛ به طوری که چندین هزار کاغذ آگهی به دلیل درج چند اشتباه تایپی بلااستفاده تشخیص داده میشوند و به راحتی آنها را دور میریزند.