دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۸:۱۴
۰ نفر

دلارام عظیمی: برای واتیکان سرانجام زمان روشن شدن حقایق و اجرای عدالت در مورد پدیده سوءاستفاده جنسی از سوی افراد وابسته به کلیسای کاتولیک در دهه‌های اخیر فرا رسیده است

شاید به این خاطر که در اکثر موارد، گناهکاران و افراد مسئول و مقصر به اشتباه و حتی گهگاه از جانب خود قربانیان مورد حمایت قرار گرفته‌اند. سؤالی که این روزها در تمامی رسانه‌های معتبر جهان و نزد افکار عمومی مطرح شده این است: در داخل کلیسای کاتولیک چه اتفاق و تحولی در حال رخ‌دادن است؟ آیا توطئه‌ای علیه واتیکان طرح‌ریزی شده؟ تقریبا همه روزه یک نمونه تازه از موارد مختلف سوءاستفاده جنسی در کلیساها فاش می‌شود. واقعیت‌ها و ناگفته‌های این ماجرا چه تبعاتی می‌تواند در پی داشته باشد؟ و از همه مهم‌تر چرا همه موارد رخ داده در چند دهه اخیر، همزمان با هم و در این مقطع زمانی در حال مطرح‌شدن هستند؟

آیا این توطئه‌ای علیه پاپ بندیکت شانزدهم است؟ منابع نزدیک به واتیکان معتقدند که این جریان، به‌عنوان هدف اصلی، ضربه زدن به‌خود کلیسای کاتولیک را نشانه گرفته که با یک جنگ رسانه‌ای و روانی از قبل برنامه‌ریزی شده علیه جوزف راتزینگر، رهبر کاتولیک‌های جهان همراه شده و از سوی نوعی اندیشه ضد‌کاتولیکی رایج در فرهنگ غرب حمایت می‌شود. در این جنگ بزرگ رسانه‌ای، تقریبا همه موارد سوءاستفاده و آزار جنسی که درگذشته‌ای نسبتا دور اتفاق افتاده و همگی در زمان خود مطرح و سپس آرشیو و به دست تاریخ سپرده شده بودند، یکی بعد از دیگری در صفحات اول روزنامه‌ها و رسانه‌های خبری با بزرگنمایی چند برابر درج می‌شوند.

موضوع رسوایی‌های اخلاقی در کلیسای کاتولیک از اواخر ماه ژانویه گذشته بر سر زبان‌ها افتاد؛ زمانی که نخستین موارد اتهامات سوءاستفاده جنسی در یکی از مدارس کاتولیک برلین مطرح شد و بلافاصله موارد مشابه رخ داده در دیگر مدارس مذهبی در شهرهای دیگر آلمان و حتی کشورهایی دیگر نظیر ایرلند، اتریش، هلند و ایالات متحده گزارش شدند و کار به جایی رسید که حتی پای پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیک‌های جهان هم به این پرونده کشیده شد.

از همان ابتدا مشخص بود که این جریان درصدد است تا در نقطه پایان به انتقاد مستقیم از پاپ بندیکت شانزدهم ختم شود. ماجرا با مقصر دانستن برادر پاپ، گئورگ راتزینگر که در فاصله سال 1961 تا 1974 مدیر گروه کر کلیسای راتیزبون بود، شروع شد. در این مدت چندین مورد بدرفتاری جنسی و خشونت با اعضای پانسیونی مذهبی در همین کلیسا گزارش شده بود. اگرچه به‌دنبال اظهار بی‌اطلاعی گئورگ راتزینگر و اعلام اینکه این موارد همگی قبل از اینکه برادر پاپ در این کلیسا به چنین سمتی منصوب شود، رخ داده بود، تلاش شد تا بی‌گناهی او در این پرونده اثبات شود.

اما به‌هرحال نام راتزینگر بر سر زبان‌ها و در تیتر رسانه‌ها باقی ماند. بعد از آن ماجرای رسوایی اخلاقی یک کشیش دیگر در مونیخ در اوایل دهه 80میلادی درست در زمانی که پاپ کنونی اسقف این کلیسا بود مطرح شد. آخرین و اصلی‌ترین حمله به پاپ بندیکت هم از سوی نیویورک‌تایمز صورت گرفت که وی را متهم به سکوت و بی‌توجهی در مورد سوءاستفاده جنسی یک کشیش کاتولیک آمریکایی به نام لورنس مورفی از کودکان ناشنوا در فاصله دهه‌های 50 تا 70 میلادی می‌کرد.

واتیکان چنین اتهامی را در رابطه با این پرونده قدیمی به‌شدت تکذیب کرد و مطرح کردن آنها را تلاش سخیف برای خدشه وارد کردن به موقعیت پاپ توصیف کرد. اتهام وارده از سوی این نشریه به سال1996 زمانی که راتزینگر از مقامات ارشد واتیکان بود برمی‌گردد. کاردینال راتزینگر در آن زمان مسئول رسیدگی به اتهامات سوءاستفاده جنسی از سوی افراد وابسته به کلیسای کاتولیک بود و این نشریه ادعا کرد در حالی‌که کلیسای کاتولیک مشغول رسیدگی به اتهام سوءاستفاده کشیش مورفی از آرتور رودژینسکی در دهه50 میلادی در یک مدرسه مخصوص کودکان ناشنوا  در میلواکی بود، پیگیری این پرونده و تشکیل محکمه کلیسایی برای محاکمه این کشیش متوقف شد. دلیل توقف رسیدگی به این پرونده بیماری متهم که در سال1998 درگذشت، عنوان شد.

اما به نوشته نیویورک تایمز کاردینال راتزینگر در آن مقطع در رسیدگی به نامه 2 اسقف آمریکایی درباره پیگیری این اتهام سهل‌انگاری و بی‌توجهی کرده بود. کلیسای کاتولیک سال1974 مورفی را به مدرسه دیگری منتقل کرد ولی او همچنان و در تمام دوران مأموریت خود به آزار جنسی کودکان ادامه داد. واتیکان معتقد است که عدم‌پیگیری این پرونده به این خاطر بوده که مقامات آمریکایی از مورفی رفع اتهام کرده بودند ولی نیویورک‌تایمز با مطرح‌کردن این موضوع که چرا پاپ بندیکت در زمان مسئولیت خود در امر رسیدگی به تخلفات جنسی در کلیسا این پرونده را مورد پیگیری قرار نداده، رهبر کاتولیک‌های جهان را مورد انتقاد قرار داده و اعتبار او را زیر سؤال برده است.

نقش پاپ و موضوع رسوایی کلیسا- یکی از دلایل شیوع و ادامه این قبیل سوءاستفاده‌ها به عادت دیرینه و اشتباه رایج در کلیساها بر‌می‌گردد- به قبل از شروع دوره پاپ بودن راتزینگر مربوط می‌شود. در آن مواقع تدبیر کلیسا برای واکنش به این رسوایی‌ها صرفا به انتقال متهم از محلی به محل دیگر خلاصه می‌شد که مسلما به مقصران اجازه می‌داد تا در محل جدید ماموریت خود، آزادانه طعمه‌های دیگر خود را شکار کنند، این درحالی است که به‌رغم اتهامات مطرح شده علیه پاپ بندیکت شانزدهم، اما شاید جوزف راتزینگر از جمله معدود پاپ‌های معاصر باشد که برای از بین بردن این لکه سیاه در کلیسای کاتولیک از زمان منصوب شدن به مقام پاپ در سال2005 تلاش فراوانی به خرج داده است.

نامه اخیر او به کاتولیک‌های ایرلندی آخرین نمونه از مخالفت سرسختانه او با چنین پدیده‌ای در کلیسای کاتولیک بود که در آن راتزینگر از این مقوله به‌عنوان ریشه دوری زندگی بشریت از ایمان نام برده بود و آن را تعبیر اشتباه سکولاریسم و تفسیر غلط مفاهیم شورای واتیکان دانسته بود و از اسقف‌هایی که در قبال چنین رسوایی‌هایی سکوت و پنهان کاری کرده و واکنشی نشان نداده بودند، خواسته بود تا ضمن اعتراف به اشتباه خود از وقوع موارد مشابه در آینده جلوگیری به‌عمل آورند.

با این حال و با توجه به قدرت غیرقابل انکار ابعاد رسانه‌ای این رسوایی بزرگ، محبوبیت پاپ بندیکت شانزدهم نزد کاتولیک‌های جهان با کاهش محسوسی مواجه شده است. هفته‌نامه اشپیگل آلمان در مقاله‌ای مفصل با طرح این سؤال که زمان استعفای پاپ چه موقعی فرا می‌رسد یا اینکه آیا او همچنان از محبوبیت سابق خود برخوردار است؟ نوشت که اتهامات وارده به پاپ در این زمینه مسلما جزئیات بیشتری در رابطه با موارد متعدد و روزافزون سوءاستفاده جنسی در کلیساها را برای افکار عمومی فاش ساخته‌است. ضمن اینکه رسانه‌های خبری هم هر روزه با گزارش‌های متعدد در این رابطه به شایعات مربوط به احتمال استعفای او بعد از انتقادات اخیر، دامن زده‌اند.

آمار و ارقام

امروزه مقوله سوءاستفاده جنسی کشیش‌های کلیسای کاتولیک به‌عنوان پدیده‌ای غیرقابل کنترل با گستردگی روزافزون شناخته شده است. تنها در ایالات متحده 4هزار مورد آزار جنسی گزارش شده که مرتبا هم در حال تکرار شدن است. از این 4هزار مورد اتهامی که برای هیچ‌یک از آنها هم حکمی صادر نشده، موارد سوءاستفاده جنسی از کودکان 950 مورد بوده‌ که در یک دوره زمانی 40ساله 54مورد آن با صدور حکم همراه شده‌اند. تعداد کل اسقف‌ها در ایالات متحده آمریکا 109 هزار نفر هستند.

ریشه رسوایی کجاست؟

افکار عمومی به اخبار مربوط به رسوایی‌های متعدد در کلیسای کاتولیک به اشکال گوناگون واکنش نشان داده اند. عده‌ای همچون مسیحیان پروتستان، ظهور شیطان در واتیکان را عامل اساسی این فتنه می‌دانند و دیگران که در بین آنها حتی برخی از افراد وابسته به کلیسای کاتولیک هم وجود دارند قوانین و قید و بندهای ابداع شده از سوی واتیکان را در ارائه ایده مجرد ماندن کشیش‌ها و راهبه‌ها و وقف کامل زندگی در خدمت به خداوند و حضرت عیسی و مخالفت شدید با تشکیل خانواده این افراد را ریشه اصلی این انحرافات اخلاقی مطرح می‌کنند.

منتقدان این ایده معتقدند که واتیکان باید به درخواست‌های متعدد در رابطه با از بین بردن تابوی مجرد ماندن کشیش‌ها پاسخگو باشد تا از رسوایی‌های جنسی بیشتر در آینده جلوگیری کند چرا که این امر، متوسل شدن به سوءاستفاده جنسی را در بر دارد، این درحالی است که پاپ بندیکت به هیچ وجه نمی‌خواهد تغییری در بحث مجرد ماندن کشیش‌ها ایجاد شود. کاردینال‌های مقتدر داخل واتیکان هم کماکان معتقدند که این موضوع به هیچ‌وجه قابل بازبینی نیست و نمی‌تواند به بهانه‌ای برای روی آوردن به سوءاستفاده جنسی تبدیل شود و با مقصر دانستن جامعه بشری در ترویج این طرز تفکر، به این اعتراض‌ها واکنش نشان می‌دهند.

با این حال در اینکه وقوع این رسوایی‌ها، تغییراتی وسیع در داخل کلیسای کاتولیک در پی خواهد داشت، تردیدی وجود ندارد. از جمله اینکه کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند که این ماجرا همگام و براساس تحولات اخیر در جوامع غربی، می‌تواند بیشتر شدن و پررنگ‌تر شدن نقش راهبه‌ها و شخصیت‌های زن مذهبی را در کلیسای کاتولیک به همراه داشته باشد.

کد خبر 104344

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اروپا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز