چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ - ۰۹:۲۷
۰ نفر

عقیله سلطانپور: یادم می‌آید در دوران کودکی از صبح تا ظهر با برادران و بچه‌های فامیل در حیاط و کوچه بازی کرده، هنگام گرسنگی خودمان را با نان و پنیر، نان و ماست یا نان خالی و مثل اینها سیر می‌کردیم.

 ناهار و شام معمولاً آبگوشت بود یا آش و اگر مهمانی بود یا بودجه، حوصله و وقت مادر اجازه می‌داد، پلو خورشتی که شادی را بر دل‌ها سرازیر می‌کرد. دور هم بر سر سفره می‌نشستیم و منتظر بشقاب غذا و در چند دقیقه ظرف‌ها خالی و دوباره بازی شروع می‌شد یا به اجبار پدر و مادر به بستر می‌رفتیم به امید پایان شب و شروع روزی پر از بازی دیگر، نه اصراری به خوردن بود و نه نازی برای نخوردن.

از آن روز، سال‌ها می‌گذرد و امروز من و بچه‌های آن زمان هر کدام پدر یا مادری شده‌ایم با مشکلات و مسائلی که هیچ‌گاه در کودکی تجربه نکرده‌ایم؛ بی‌حوصلگی، تنهایی، بی‌اشتهایی و بسیاری رویکردهای دیگر که با فرزندانمان لمس می‌کنیم. یکی از ابهاماتی که اغلب والدین در عصر جدید با آن مواجهند امتناع کودکان از غذا خوردن است.

فقط گرسنگی، کودک را به سوی غذا نمی‌کشاند یا فقط سیر بودن موجب دوری و پرهیز از غذا نمی‌شود، بلکه عوامل گوناگونی جدا از نیازهای فیزیکی، باعث می‌شود تا او غذا بخورد یا نخورد. وقتی والدین به‌خصوص مادران دور هم جمع می‌شوند در مورد رسیدگی و توجه خود نسبت به فرزندانشان صحبت می‌کنند.

گاهی اوقات برای نشان دادن خود و جلب توجه، این ابراز‌ها جنبه اغراق به‌خود می‌گیرد. بی‌اشتهایی اطفال و توصیه‌های ایمنی دیگر والدین در این میان بسیار دیدنی است. شاید بیشتر ما نوعی حساسیت غیرواقعی نسبت به این قضیه نشان می‌دهیم. بارها در مشاوره با مادران، پدیده ذکر شده را تجربه کرده‌ام؛ مادرانی که از غذا نخوردن کودکشان ابراز نگرانی می‌کنند و دارای فرزندانی سالم، سرحال و گاهی با اضافه وزن هستند که موقع ذکر این اوصاف می‌گویند «صورتش تپله نه بابای و... به انحای مختلف سعی در قبولاندن وضعیت غیرطبیعی کودکشان دارند. اگر صادقانه فکر کنیم درگیری با مسئله فوق را می‌توان در چند بخش خلاصه کرد:

الف) مادرانی که تنها یک فرزند دارند و به شکل غیرطبیعی همه حرکات او را کنترل می‌کنند، تغذیه برایشان اهمیت خارق‌العاده‌ای دارد و با اصرار خسته‌کننده‌ای غذایی بیش از نیاز و حجم بدنی کودک را به او تحمیل می‌کنند و درصورت تمرد طفل ابراز نگرانی‌ها شروع می‌شود. این روند، بی‌اشتهایی واقعی و تنفر از غذا را باعث می‌شود و والد و کودک وارد سیکل معیوبی به نام اصرار و انکار می‌شوند.

ب) مادرانی که دائم نگران وزن خود هستند، در صحبت‌ها تأکید زیادی بر مد (به‌خصوص نزد دختران کوچک) و رژیم‌های غذایی متفاوت دارند و کودک دچار توهم، همزادپنداری و الگوگیری نامناسب و کاذب می‌شود.

ج) مادرانی که فرزندشان را در هنگام غذا همراهی نمی‌کنند، شاغلند یا همیشه عجله دارند و سرپایی و با استرس طفل را سیر می‌کنند که باز با مقاومت کودک روبه‌رو هستند.

د) کودکانی که در خانواده‌های درگیر، بی‌توجه و سرد رشد می‌کنند دچار تنش‌های مختلف روحی هستند و برای جلب ترحم و توجه دچار بی‌اشتهایی می‌شوند.

هـ) کودکانی که برای گرفتن امتیاز از والدین غذا نمی‌خورند.

و) کودکانی که مشکلات فیزیکی خاصی دارند و باید تحت درمان پزشکی قرار گیرند.

تا زمانی که فرزندتان سالم است، قد و وزن طبیعی دارد در مورد غذای او نگران نباشید، هر چه حساسیت شما بیشتر باشد و با او بحث کنید، جنگ بیشتری به خاطر غذا نخوردن در می‌گیرد. گاه همه ما دچار بی‌اشتهایی می‌شویم. غذا خوردن در هنگام بی‌میلی، متابولیسم کودک را دچار اختلال کرده، بی‌اشتهایی او را تشدید می‌کند.

در ذیل به مواردی اشاره خواهم کرد که با رعایت آن مطمئن باشید این درگیری فکری ختم به خیر خواهد شد ولی قبل از آن لطفاً به آشپزخانه سری بزنید و همه اسنک‌ها اعم از چیپس، پفک، آبنبات، شکلات، بیسکویت، کیک و امثال اینها را از خانه خارج کرده و میوه و خشکبار، میوه‌های خشک‌شده، لواشک‌های خانگی، پاپ کورن‌های مامان‌پز، برنجک و... را جایگزین کنید. خوب حالا می‌رویم سر اصل مطلب:

1- اگر شاغلید صبح نیم ساعت یا یک‌ربع زودتر از خواب برخیزید. بعضی بچه‌ها تا مدتی بعد از بیداری گرسنه نیستند. بگذارید کم کم بیدار شود، لباسش را بپوشد، کارتونی ببیند، پس از مدتی خود او ممکن است تمایل بیشتری به خوردن صبحانه نشان دهد.

2- کودک از خوردن غذا با دیگران لذت بیشتری می‌برد حتماً هنگام صرف وعده‌های غذایی با او همراهی کنید. سینی، میز یا سفره قشنگی تهیه کنید و با آرامش این کار را به حرکتی خوشایند همراه با شادی و لذت تبدیل کنید.

3- برای وعده‌های غذایی امکان انتخاب‌های بیشتری فراهم کنید. گاهی حتی خوردن پلو از شب مانده با ماست برای کودک دلچسب‌تر از شیر، نان، کره و عسل است.

4- بلافاصله بعد از صرف وعده اصلی، خوراکی‌های میان وعده‌ای را که دوست دارد در اختیارش قرار دهید (بستنی، لواشک، شیرینی‌های خانگی و...).

5- امکان فعالیت بدنی را برایش فراهم کنید، رفتن به پارک، حیاط منزل یا هر گونه حرکت فیزیکی گرسنگی را تحریک می‌کند. کودکی که از صبح تا ظهر جلوی تلویزیون یا کامپیوتر بی‌تحرک نشسته، هرگز میلی به غذا نخواهد داشت.

6- هرگز به اجبار، قول دادن جایزه و... او را وادار به خوردن نکنید، این کار به تشدید بی‌میلی منجر خواهد شد.

7- از سرعت و شتاب زندگی بکاهید و به او توجه و عشق بورزید. گاهی کودک برای جلب توجه یا لجبازی از غذا خوردن امتناع می‌کند. با ابراز علاقه بدون قید و شرط، بستری از احساس امنیت و شادابی را برایش فراهم کنید.

8- بعضی از خردسالان علاقه‌ای به سبزیجات، گوشت و مواردی از این دست ندارند. صادقانه بیندیشید آیا این تمردها، الگوبرداری از شما نیست ؟ آخرین باری که مقدار زیادی سبزی، حبوبات یا گوشت خورده‌اید را به یاد می‌آورید؟‌ نزد فرزندتان با به‌به و چه‌چه و شادی از موادی که کمتر به آن علاقه‌مند هستند میل کنید.

9- از خواص مواد غذایی برایشان بگویید. آگاهی داشتن از فواید خوراکی‌ها در ترغیب کودک برای مصرف بیشتر این گروه‌های غذایی یاری خواهد کرد.

10- اگر کودک دچار لجبازی و کشمکش با شماست، وارد بازی با او نشوید. نخوردن غذا در یک یا 2 وعده هیچ مشکلی ایجاد نمی‌کند، درصورت خودداری از غذا خوردن، بشقاب را بردارید و تا وعده بعدی به او خوراکی ندهید، مطمئن باشید از این رویه خود منصرف خواهد شد.

11- درصورتی که با رعایت موارد بالا مسئله حل نشد از پزشک متخصص مشورت بگیرید.
 و در آخر کودکان با اندکی تفاوت جسمانی دیر یا زود بزرگ خواهند شد. با فراهم آوردن شرایط لازم، ایجاد همدلی، عشق و امنیت، روح آنان را سیراب کنیم و شادمانی را تا دورها به آنان هدیه دهیم؛ غذایی با ماندگاری طولانی.

کد خبر 105108

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز