این چهارمینبار پیاپی در 2سال اخیر است که دولت کنونی تایلند با اعتراضهای گسترده عمومی روبهرو شده امنیت این کشور را هم در عین حال به خطر انداختهاند. موج سرخ که از سوی پیروان نخستوزیر سابق تایلند، تاکسین شیناواترا هدایت میشود هنوز متوقف نشده و بعد از حمله به پارلمان این کشور که فرار تعداد بیشماری از نمایندگان و وزرای تایلندی را باعث شده (برخی از آنها حتی به خارج از کشور رفتهاند) و حمله به ساختمان تایکوم به نشانه اعتراض به بستن شبکه مردمی که به تشویق شهروندان برای ریختن به خیابانها و پخش اخبار مربوط به تظاهرات روزانه در سراسر کشور متهم شده بود، بعد از وقفهای چند روزه خیابانهای تایلند دوباره به رنگ خون آغشته شد و با دخالت نیروهای نظامی به فاجعهای بزرگ تبدیل شد. نیروهای پلیس در روزهای اخیر برای متفرق کردن تظاهرکنندگان از گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی استفاده کردند.
مخالفان دولت، معروف به قرمزپوشان برای دفاع از خود با سنگ و چوبدستی به خیابانها میآیند و در آخرین درگیریها چند کوکتل مولوتوف هم به سوی نیروهای پلیس پرتاب کردند. واقعیت این است که پشت این درگیریهای خیابانی یک بازی پیچیده سیاسی نهفته است. انقلاب زردی که آبهیسیت وجاجیوا را 2سال پیش به قدرت نشاند امروز کمتر از هر زمان دیگری در سرنوشت تایلند تأثیرگذار است. تاسکین، قرمزپوشان را که حامیان وی هستند، از طریق تلویزیون و سایت اینترنتی خود تشویق کرده تا اعتراضهایشان را به منظور مجبور کردن آبهیسیت به استعفا ادامه دهند.
قرمز پوشان 60درصد مردم تایلند را تشکیل دادهاند و این شرایط درصورت تبدیل شدن به یک جنگ داخلی و دخالت ارتش ممکن است باردیگر بازگشت شیناواترا را به عرصه سیاسی و بهرغم محکومیت قضایی او بعد از کودتای 2006 در پی داشته باشد.
در تایلند تنش سیاسی از 5سال پیش و بهخصوص بعد از کودتای سپتامبر 2006 که شیناواترا را از قدرت برکنار ساخت، در حال حاضر به بالاترین سطح خود در حد جنگهای داخلی رسیده است. از یک ماه پیش در بانکوک تظاهرات اعتراضآمیز قرمزپوشان که با گذشت زمان روز به روز بیشتر مقابل دولت فعلی و ارتش این کشور جبهه میگیرند، از سر گرفته شده است. با اینکه در روزهای گذشته ملاقاتهایی بین آبهیسیت، نخستوزیر تایلند و رهبران سرخها که یکی از آنها حتی نماینده پارلمان این کشور است، صورت گرفته، با این حال هیچ گام مهم و کارسازی در این زمینه برداشته نشده است. هریک از دو طرف همچنان بر مواضع خود پافشاری میکنند و البته در این میان دولت با برخی خواستههای مخالفان کنار آمده است.
قرمزپوشان در درخواست خود مبنی بر استعفای فوری نخستوزیر و انحلال پارلمان تایلند ظرف 15روز و برپایی انتخابات زودهنگام، همچنان اصرار میورزند، درحالیکه نخستوزیر صرفا به منحل کردن پارلمان تا پایان سالجاری رضایت داده است. با این شرط که بلافاصله بعد از انحلال، رفراندومی در مورد برخی از اصلاحات قانون اساسی صورت گیرد و انتخابات جدید برای اوایل سال2011 تثبیت شود. اما قرمزپوشان این پیشنهادهای دولت را صرفا ابزاری برای ادامه حضور در رأس قدرت تا پایان مهلت قانونی که دسامبر2011 است میدانند و در پاسخ دولت از پای میز مذاکره بلند شده و موج تازهای از اعتراضهای دسته جمعی را که در روزهای اخیر، خیابانهای بانکوک را بهطور کلی فلج کرده، آغاز کردند.
البته از سوی دیگر، این مواضع آشتیناپذیر
دو طرف هم با توجه به نیاز دولت برای تصویب قانون مالیاتی و انتخاب فرمانده جدید ارتش قابل توضیح بهنظر میرسد. آنویانگ پائوچیندار، ژنرال کنونی ارتش تایلند که اصلیترین عامل شکلگیری دولت تایلند است، ماه سپتامبر آینده بازنشسته خواهد شد، درحالیکه قرمزپوشان و حزب پوئاتای که شیناواترا رهبر آن است برای برگزاری انتخابات جدید که به پیروزی درآن اطمینان کامل دارند، عجله زیادی دارند و میخواهند از این طریق قدرت را به دست آورده و قانون مالی سال 2010 را تصویب کنند و یک نفر دیگر را مطابق میل خود بهعنوان فرمانده ارتش برگزینند.
تنش در تایلند به اوج خود رسیده و احتمال برخوردهای جدی در آینده هم قابل پیشبینی است. در روزهای پیشین و قبل از درگیری خونین اخیر، هشدارهای زیادی از سوی قرمزپوشان به دولت تایلند داده شد؛ بمبگذاریهای مختلف در بانکوک و دیگر شهرها که البته ضرر و زیان چندانی به همراه نداشت و حمله به سربازخانهها از جمله این هشدارها بود. محاصره ساختمان دولت که از سوی نیروهای ارتش بهمنظور دفاع از آن اشغال شده بود حتی این تردید را برای قرمزپوشان و افکار عمومی ایجاد کرد که دولت، علنا به نوعی اسیر ارتش این کشور است که در حقیقت حامی اصلی تولد آن هم محسوب میشده. احتمال اینکه کنترل اوضاع از دست دولت خارج شود، روز به روز بیشتر به نظر میرسد و به همین خاطر حضور ارتش برای دخالت و کنترل اوضاع، توجیه پیدا میکند. ولی حتی این سناریو هم در تایلند امروز خیلی قابل ترسیم نیست و حتی احتمال اینکه در داخل ارتش هم اختلافنظرها به اوج برسد و یک درگیری داخلی هم در آنجا شکل گیرد، بعید نخواهد بود.
شرایطی کاملا بغرنج که در روزهای اخیر با اضافهشدن یک رنگ تازه در چشمانداز پیراهنهایی که با انگیزههای سیاسی رنگ شدهاند، تحولی دیگر یافته است. بعد از زرد پوشان(افراطیون مخالفان تاکسین که سالهاست در خیابانها تظاهرات میکنند و حتی تا آستانه اشغال فرودگاه بانکوک در دسامبر 2008هم پیش رفتند و تولد دولت فعلی را با تصویب دادگاه عالی برای انحلال حزب قدرت مردمی و حزب تاکسین که دسامبر2007 متولد شده بود را رقم زدند) و قرمز پوشان، در روزهای گذشته حتی صورتیپوشان هم در خیابانهای شهر دیده شدند.
ضمن اینکه گروهی از سرمایهگذاران، عوامل شاغل در بخش توریستی، دانشگاهیان و روشنفکران که از دولت میخواهند تسلیم خواستههای قرمزپوشان نشوند و با ادامه حکومت که تظاهرات اعتراضآمیز آنها را که ضرر اقتصادی قابل توجهی بهخصوص در بخش توریستی به تایلند وارد میآورد، متوقف کنند هم، در سطح شهر به چشم میخورند. صورتیپوشان هم که خود را قدرت خاموش نام نهادهاند مدعی هستند که از این شرایط متداوم اعتراضها به ستوه آمدهاند و خواهان برقراری صلح اجتماعی شده و از قرمزپوشان و دولت میخواهند تا یک بار دیگر باهم ملاقات کنند.
با این حال از سوی صورتیپوشان هم چندین مورد خشونت علیه قرمزپوشان دیده شد. در پس این شرایط خطرناک و بحرانی که در آستانه تبدیل شدن به یک جنگ داخلی است، یکی از خصوصیات اصلی مردم تایلند پافشاری بر مواضع شخصی خویش است. در این مورد هم آنها به هر روشی میخواهند که به خواستههایشان برسند. آنها مذاکره را هم امتحان کردهاند تا شاید به توافق برسند؛ توافقی که غیرممکن بودن دستیابی به آن میان دولت و قرمزپوشان، کاملا مشابه شرایطی است که بین مقامات مرکزی تایلند و جنوب این کشور با قبیله مالای وجود دارد؛ جایی که هر روز تعداد کشته شدگان به خاطر درگیریهایی که از سالها پیش در این منطقه جاری است، افزوده میشود.
همین وضعیت در اختلاف نظرهای مردمان شمال تایلند (فقیرترین بخش این کشور که به تاکسین شیناواترا متصل است) و بقیه نقاط این کشور بهخصوص بانکوک که در آن طبقه مرفه جامعه و خاندان سلطنتی مستقر هستند و با هرگونه تغییری در وضعیت کنونی کشور که قرمزها خواهان آن هستند، مخالفت میورزند، جریان دارد. تاکسین شیناواترا، میلیاردر معروف که به فسادمالی متهم شده بود تقریبا در همه انتخاباتی که شرکت کرده با رأی اکثریت، پیروز بوده است. با اینکه مخالفان، او را پوپولیست مینامند اما موافقانش معتقدند که او تنها سیاستمدار مردمی و دمکرات این کشور است. به این سناریو پیچیده، موضوع مهمی که برای سرنوشت تایلند و وحدت کشور تأثیرگذار است، اضافه میشود و آن مسئله جانشینی پادشاه بومیپول آدولادج خواهد بود.
بومیپول، الگویی برای کل جامعه تایلند محسوب میشود که توانست این کشور را بعد از 18 کودتای نظامی در 60سال اخیر تاریخ تایلند همچنان روی پا نگه دارد. اما شاه بومیپول مدتهاست که روی تخت بیمارستان دراز کشیده و در بانکوک همه با ترس و لرز از اینکه اوضاع جسمانی او به وخامت گراید به آینده نگاه میکنند؛ بحثی که در تایلند هنوز بهصورت یک تابو باقی مانده ولی در زمان مناسب و برای جلوگیری از درگیریهای احتمالی مجدد، بهموقع مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در شرایط انتظار برای یک سرنوشت نامعلوم، از یک سو انتظار میرود، دولت تحت فشارهای بیش از اندازه و اعتراضهای خیابانی تسلیم و انتخابات جدید برگزار شود و از طرف دیگر ممکن است پلیس قدرت بیشتری علیه معترضان اعمال کند و یا اینکه معجزهای از هر نوع رخ دهد و تایلند آرامش نسبی سابق را بهدست آورد. در میانه این بحران، چین که عدمدخالتش در امر میانجیگری و سکوت کامل حزب کمونیست، فرضیه حمایتی پنهان از شورش قرمزپوشان و بازگشت دوباره تاکسین یا یک دست نشانده او با اصالت چینی را در ذهن ایجاد میکند، میتواند نقشی تعیینکننده در تحولات تایلند داشته باشد.