دره سیلیکون، قلب تپنده فناوری دنیاست. فکر و ایده، مرکز فناوری و بازار، فروش، تحقیق و توسعه، تحقیقات بازار، نوآوری و بالاخره افسانه هزار و یک شب قصه توسعه است. الفبای زندگی در این قلب تپنده با ایده و نوآوری 2 جوان آغاز شد؛ جوانانی که فارغالتحصیل بودند، صاحب ایده بودند و نطفه کارآفرینی را در دل سرد مخروبهای کاشتند، گرما و روشنایی دادند و پروردند و از این دسترنج نه تنها HP که شرکتهای بزرگ دانشبنیان را آفریدند.
در فضای سالهای 1937 کسی دره سیلیکون را نمیشناخت ولی مدیران دانشگاهی این منطقه که تاب بیپولی برای توسعه را نداشتند، زمین اجاره میدادند؛ زمینهای بکر اطراف دانشگاه استنفورد، چه اینکه بینش دانشگاهی خبر از رویدادهای بزرگ میداد.
نطفه توسعه در آنها شکل گرفته بود، دلها برای نوآوری و تولید میتپید و اینک اپل، سیسکو، آیبیام، گوگل، یاهو، مایکروسافت، اینتل، اوراکل و دهها شرکت دیگر به این افتخار میکنند که نوآوریها، تولید و فروش آنها در دنیا حرف اول را میزند.
آنها به این افتخارات بسنده نکردند بلکه قوانین ویژه خود را نیز تعریف کردند و گفتند: باور کنید که میتوانید دنیا را تغییر دهید، سریع کار کنید، همه وقت کار کنید، سیاسیکاری نکنید، کاغذبازی نکنید، مشتری را حرمت بگذارید، راههای متفاوت را کشف و باور کنید که درصورت با هم بودن هر کاری را میتوان انجام داد.
بحث از دره سیلیکون شد، حرف از فارغالتحصیلان دانشبنیان پیش آمد. ماجرای دره سیلیکون ولی در ابعاد همه جانبهاش گرچه ممکن است تکرار نشدنی باشد ولی الگوی بسیاری از کشورهای توسعهیافته و نیافته شده است و امروز در کشورمان نیز سخن از دانشگاه کارآفرین، فارغالتحصیل کارآفرین و شرکتهای دانشگر و دانشبنیان است و نماد بارز آن ارائه لایحه حمایت از شرکتهای دانشبنیان از سوی معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری به مجلس شورای اسلامی است؛ لایحهای که پس از یکبار طرح در مجلس بار دیگر با انجام اصلاحات و توصیههایی در مجلس به رأی گذاشته میشود. عنوان این لایحه نه بهزعم نویسنده که به باور کارشناسان خوب است ولی ابهاماتی دارد که توجه و تدبیر میطلبد.
بهنظر میرسد برای طرح و بررسی این لایحه لازم است یکبار دیگر تاریخچه دره سیلیکون را از نو بخوانیم یا مشابه این مکانها را بررسی کنیم و از طرح، لایحه، قانون، آییننامه و تبصره کوه نسازیم و صادقانه برای حمایت از فارغالتحصیلان و شرکتهای نوپا تلاش کنیم. به این بیندیشیم که در سالهای آتی نه فقط کشورمان میلیونها فارغالتحصیل در مقطع دیپلم، فوقدیپلم و لیسانس بلکه هزاران فارغالتحصیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا خواهد داشت و راهی جز حمایت از فارغالتحصیلان کارآفرین و ثروتآفرین نخواهیم داشت.
به این بیندیشیم که میلیاردها تومان بودجه بیتالمال را نه فقط در حیطه وزارت کار و بنگاههای زود بازده بلکه در مسیر کارآفرین شدن دانشگاهها و فارغالتحصیلان هزینه کنیم. سیاسی کاری نکنیم و صادقانه برای اعتلای کارآفرینی کشورمان در سطح جهانی بیندیشیم. راه تجربه شده بشری آزمودنی است گرچه دره سیلیکون باشد، اگر بخواهیم.