گاهی قبول میکنیم که در ارتباطمان شکست خوردهایم اما میترسیم اعتراف کنیم که شکست خوردهایم؛ از اینکه با مشکلاتمان روبهرو شویم واهمه داریم زیرا ممکن است جدایی و رنج بیشتری در پی داشته باشد و مهمتر از همه میترسیم تنها بمانیم.حقیقت این است که ما اغلب نمیدانیم هنگامی که در عشق ورزیدن موفق نیستیم چه باید بکنیم تا روابط موفقی داشته باشیم.
اغلب از روابطی سر درمیآوریم که نمیدانیم چگونه و چطور با آن کنار بیاییم. اجازه میدهیم رابطهمان همچنان جلو برود، به این امید که روزی با یک معجزه از خواب بیدار شویم و ببینیم همه چیز خوب و عالی است. ولی متأسفانه این اتفاق برای اغلب ما هرگز رخ نخواهد داد! همه ما باید تلاش کنیم که ارتباطات با ارزش خود را حفظ کنیم و زندگیمان را نجات دهیم ولی مواقعی هم هست که ادامه رابطه فعلی، کار درستی نیست زیرا این کار هم هرگز در راستای دوستداشتن خود، فرزندان و حتی همسر نیست.
روابط میان دو فرد بسیار پیچیده و دشوار است. هنگامی که ما در روابط خود با مشکل مواجه میشویم، معمولا باید وقت زیادی صرف کنیم تا احساسات ناخوشایندی را که از گذشته با خود میآوریم، تشخیص دهیم و بعد آنها را حل و فصل کنیم.
اما قبل از اینکه تصمیم بگیرید رابطهای را نجات دهید یک سؤال مهم از خودتان بکنید و این سؤال این است که «از کجا میتوانم بفهمم که فرد مناسبی هستم یا نه؟».
چرا شکست میخوریم؟
روابط اغلب به 2دلیل با شکست مواجه میشوند: 1) شما با شخص مناسبی زندگی میکنید 2) شما با فرد نامناسبی ارتباط دارید.
چنانچه گزینه اول در مورد شما صدق میکند میتوانید از ابزارها و راهکارهایی در جهت خلق روابط بهتر و راضیکنندهتر گام بردارید. اما چنانچه شامل مورد شماره دوم میشوید- صرف نظر از اینکه چقدر بر رابطه خود کار میکنید- بیشتر مشکلات جدیدی میان شما به وجود خواهند آمد زیرا شما اساسا تفاهم لازم با یکدیگر را ندارید.
اما برای به وجود آمدن ارتباطی مستحکم 3 عنصر اساسی وجود دارد:
- شما وهمسرتان باید بتوانید عشقی را که به آن نیاز دارید به همدیگر بدهید.
- شما باید تفاهم لازم را با یکدیگر داشته باشید.
- هم شما و هم همسرتان باید مایل باشید تا در جهتی یکسان و با سرعتی تقریبا هماهنگ رشد کنید و پیش بروید. اما اگر این شرایط در میان شما حکمفرما باشد، احتمالا از ارتباط مناسبی برخوردار هستید. البته ممکن است در بعضی موارد با مشکلاتی هم مواجه باشید اما این مشکلات برخاسته از عدم تفاهم اساسی و ماهیتی شما نیست.
اماتوجه داشته باشید که چه شخصی برای شما مناسب نیست:
- فردی که عشق مورد نیازتان را به شما نمیدهد.
- فردی که تفاهم لازم را با شما ندارد.
- شخصی که تمایلی ندارد در جهت و راستای شما و همگام با شما رشد و پیشرفت داشته باشد.
دلایل جدایی
برای بررسی صحت و سقم یک ارتباط ابتدا باید بدانیم هدفمان از برقراری آن چیست و اینکه احساس کنیم کسی ما را دوست دارد. شما به تنهایی هم میتوانید زندگی خوب و شادی داشته باشید. میتوانید به مسافرت بروید و از موهبتهای زندگی بهرهمند شوید. اما نمیتوانید به تنهایی، آن رضایت و غنیبودن را که شخص دیگری به شما میدهد، احساس کنید. هنگامی که کسی دوستتان دارد و به شما عشق میورزد احساس خاص بودن میکنید. احساس دوست داشتنیبودن و مورد نیاز بودن، به زندگی شما معنی و هدف میبخشد و باعث میشود احساس کنید زنده و پویا هستید و حضورتان در زندگی معنا و مفهومی دارد و در زندگی شخص دیگری مثمرثمر هستید.
اغلب ما صرفا به این دلیل عاشق میشویم و به طرف مقابلمان عشق میورزیم که صرفا براساس سوابق، پیشینه، سبک زندگی و شخصیت خودمان روح مناسبمان را یافته باشیم.
اما اگر در رابطهای قرار دارید که دچار مشکل هستید و بعد از نگاه کردن به موارد موجود در فهرست تفاهم، متوجه شدید که با طرف مقابلتان تفاهم زیادی ندارید، دو حق انتخاب پیشرو دارید:
- طرف مقابل یا خودتان را تغییر دهید تا با تصویر ذهنی یکدیگر از فرد ایدهآل، تطابق و همخوانی پیدا کنید.
- میتوانید به رابطه خود پایان دهید و بدین ترتیب هم خودتان و هم طرف مقابلتان را آزاد و رها کنید تا هر کدام به راه خود بروید و شخص مورد تاییدتان را پیدا کنید. به خاطر داشته باشید تفاهم، موضوعی کاملا دو طرفه است. امکان ندارد دو نفر را پیدا کنید که یکی برای دیگری خوب و آن یکی برای او ایدهآل نباشد.
چنانچه به دلیل نداشتن تفاهم کافی به رابطهای پایان میدهید، هرگز اجازه ندهید طرف مقابل مانند یک قربانی از رابطه خارج شود. هرگز کاری نکنید که او فکر کند شما برایش فرد ایدهآلی بودهاید اما او برای شما مناسب نبوده و به همین دلیل او را ترک میکنید. با او صحبت کنید و فهرستی از تمامی خصوصیات و ویژگیهایی را که او دوست دارد شخص ایدهآلش داشته باشد و شما فاقد آنها هستید، تهیه کنید.
همگی ما استحقاق آن را داریم با کسی در ارتباط باشیم که فکر کند ما بهترین دوست برای او هستیم. ادامه رابطه تنها به خاطر احساس گناه و ترسیدن از اینکه مبادا به طرف مقابلتان آسیبی برسانید، نشانه دوست داشتن نیست. اما عشق ورزیدن واقعی به این معناست که بتوانیم کسی را که دوست داریم راحت و آزاد بگذاریم.
مراحل جدایی
هنگامی که کسی را دوست دارید، امیدها، آرزوها، انرژیها و قلب و روح شما به او نزدیک میشود. اما زمانی که به هر دلیلی مجبور میشوید به رابطه خود پایان دهید به مرحله اول که کندن و جداشدن نام دارد، قدم میگذارید. اینگونه احساس میکنید که گویی بخشی از وجودتان را از شما میگیرند و با خود میبرند. با وجود اینکه مجبورید او را ترک کنید اما احساس ناخوشایندی را هم تجربه میکنید.
معمولا هر چه مدت زمان طولانیتری با هم بوده باشید، مرحله کندن نیز زمان بیشتری میبرد. در این هنگام به خود اجازه دهید احساس دلتنگی و سردرگمی داشته باشید ولی فراموش نکنید برای پایان بخشیدن به ارتباطی ناهماهنگ، انجام این کارها لازم است. سعی کنید این دوران را هرچه زودتر پشتسر بگذارید، بنابراین خود را مشغول نگهدارید و وقت خود را بیشتر با دوستان و خانواده بگذرانید.
برای تعطیلات آخر هفته برنامهریزی خوبی داشته باشید تا مجبور نشوید آخر هفتهها را تنها در خانه بمانید و به فکر و خیال گذشته فرو بروید. بعد از مدتی که احساس کردید حالتان به طور موقت خوب شده، مرحله اول را پشتسر گذاشتهاید و کمکم باید خود را با شرایط جدید سازگار و منطبق کنید. این مرحله سازگاری و قبول شرایط است. در مرحله سوم به تدریج به زندگی عادی خود باز میگردید و دیگر احساس نمیکنید در مرحله گذرا و حد وسط قرار دارید و روزبهروز احساس بهتری خواهید داشت.
با واردشدن به مرحله بعد کمکم خاطرات گذشته را فراموش میکنید و با پیدا کردن دوستان جدید، علایق و عشق جدیدی برای خود پیدا میکنید. پس میتوانید بگویید زندگی جدیدی برایتان شروع شده که میتوانید بیشتر از آن لذت ببرید. اما اگر طرف مقابل ارزش این را دارد که او را ببخشید، این کار را بکنید. البته به خاطر داشته باشید که بخشش به این معنا نیست که تمامی احساسات منفی را در خودتان سرکوب کنید و به خودتان بگویید اشکالی ندارد؛ من میبخشم.
بخشش به این معنا نیست که شما رفتار دیگران را تایید میکنید بلکه صرفا به این معناست که میتوانید درک کنید چرا آنها این کار را کردهاند و انگیزهشان چه بوده است. سهمی را هم که خود شما در اتفاق پیشآمده داشتهاید، در نظر بگیرید؛ در واقع بخشش به این معناست که میتوانید برای طرف مقابل آرزوی خوشبختی کنید تا بتواند از تجاربی که در گذشته پشتسر گذاشته بیشتر استفاده کند.
اما هیچگاه به دلیل یأس و ناامیدی از روابط گذشته خود، رؤیاهایتان را فراموش نکنید. شما همیشه شانس یافتن شخص مناسب و آنچه را خواهان آن هستید، داشته و
به تدریج خواهید فهمید که چگونه باید رفتار کنید تا رؤیاهایتان عملی شوند. مطمئن باشید رسیدن به موفقیت و عشق کاملا امکانپذیر و قابل حصول هستند و شما هم کاملا استحقاق دریافت آنها را دارید.
برقرارکردن ارتباط خوب و ایدهآل میتواند مانند یک معلم باشد که هر لحظه میتوانیم از آن بسیار بیاموزیم و مطالب تازهای یاد بگیریم. در واقع رابطه شما با فردی که با او صمیمی هستید نمونه روابطی است که با بخشهای دیگر این جهان دارید. رابطه شما با جهان هستی، کاملا مشابه رابطه شما با طرف مقابل- مثلا همسرتان و یا حتی فرزندتان- است؛ اینکه بتوانید خوبی و خوببودن را در وجود کسی که دوستش دارید به وجود آورید.
شما از طریق عشق ورزیدن میتوانید تا بالاترین درجات بروید و پیشرفت کنید. تجربه ارتباط با تمامی زندگی، صلح و آرامش روح بزرگی را برایتان به همراه میآورد؛ به طوری که دیگر احساس تنهایی نمیکنید.بلکه احساس میکنید بخش مهم و تفکیکناپذیری از کل این کائنات هستید و این احساس همان مرتبط و مسلطبودن به حقیقت زندگی است.
msube.com