نماینده کارگران در شورایعالی تأمین اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که این اساسنامه مجزا میبایست در شورایعالی سازمان تأمین اجتماعی تصویب شود.
محمد احمدی به خبرگزاری فارس گفته: با توجه به وضعیت فعلی سازمان تأمین اجتماعی، این سازمان احتیاج به یک اساسنامه مجزا دارد که این اساسنامه باید از طریق هیأت مدیره به شورایعالی سازمان برای تصویب ارسال شود.
احمدی، شورایعالی تأمین اجتماعی را یکی از ارکان اصلی سازمان معرفی کرده و معتقد است که کارگرها و تشکیلات کارگری متفقالقول هستند که هیچیک از ارکان سازمان تأمین اجتماعی نمیبایست حذف شود.
نماینده کارگران در شورایعالی تأمین اجتماعی وضعیت شرکتهای سرمایهگذاری این سازمان (شستا) را نامطلوب توصیف کرده و اظهار امیدواری کرد که تحقیق و تفحص از این سازمان موجب خواهد شد که مشکلات این شرکتها برطرف شود، هر چند که بر این نکته اصرار دارد که عمدهترین دلیل بروز مشکلات در سازمان تأمین اجتماعی عدممدیریت حاکم بر این سازمان است که سبب متضرر شدن سازمان نیز شده است.
به اعتقاد احمدی، بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی نباید بهدلیل تجمیع صندوقها حذف شود چرا که درصورت بروز این اتفاق در حق بیمهشدگان این سازمان جفای بزرگی است.
آنچه باید باشد
سرنوشت سازمان تأمین اجتماعی دستخوش تغییرات زیادی شده است؛ سازمانی که 40 سال پیش با ایده حل مشکلات کارگران ایجاد شد و با این تغییرات رضایت بیمه شدگانش را بیش از پیش کاهش داده است.
آنچه در تأسیس این سازمان مدنظر بوده حفظ استقلال سازمان از دولت و اصرار بر تملک سازمان از سوی بیمه شدگان و بیمهپردازان بوده؛ هدفی که بهنظر میرسد این روزها کمکم دارد به فراموشی سپرده میشود.
سازمان تأمین اجتماعی در یکی دو سال گذشته مسیر پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته که نه تنها نشیبهایش که فرازهایش هم چندان تأثیری به حال بیمه شدگانش نداشتهاست.
آندسته از بیمه شدگان که کارگر محسوب میشوند و حق بیمه پرداخت میکنند عمده خدماتی که از سازمان دریافت میکنند استفاده از خدمات درمانی است. عمدهترین مشکلی که آنها دارند صفهای طولانی نوبت در بیمارستانهای ملکی است.
از سوی دیگر بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی وقتی برای انجام امور درمانیشان به مراکز غیرملکی طرف قرارداد مراجعه میکنند ناچارند هزینه زیادی برای این کار بپردازند و این کار بر عدمرضایتشان میافزاید.
دسته دیگر مخاطبان سازمان تأمین اجتماعی را بازنشستگان تشکیل دادهاند؛ همان گروهی که پس از سالها پرداخت حق بیمه انتظار دارند درکهنسالی شرایط مناسبی برای ادامه زندگی داشته باشند. بازنشستگان این سازمان همواره از میزان مستمریشان ناراضیاند و آن را بسیار کمتر از هزینههای زندگیشان عنوان میکنند.
هر چند دولت به درخواست بازنشستگان پاسخ داد و مستمریهایشان را پارسال ترمیم کرد اما انتظار بازنشستگان این است که مستمریشان با توجه به نرخ تورم رسمی کشور تعیین شود و سرانجام اینکه آنها هم دل خوشی از استفاده از خدمات درمانی سازمان ندارند.
حالا اینها مالکان اصلی سازمانند و در حالیکه مدام خبرهای ضدو نقیضی از اوضاع مالی سازمان تأمین اجتماعی منتشر میشود صاحبان اصلی نگرانتر از سالهای پیش روزهایشان را سپری میکنند.
اساسنامهای برای تمام فصول
اساسنامه سازمان تأمین اجتماعی که نشانگر نحوه اداره این سازمان است از پارسال تا حالا 2بار تغییر کرده است بار نخست به حکم دولت و بار دوم به رأی نمایندگان مجلس که هیچکدام به نفع صاحبان اصلی نبوده. حالا حرفهایی از تغییرات جدید در راه است؛ اینبار آیا مصلحت صاحبان اصلی در نظر گرفته خواهد شد؟