پاسخ میدهند که تمام آنها مانند بچههایشان عزیز هستند و انتخاب بین آنها کار سختی است.
حال در نظر بگیرید که بعضی از ما در سطح شهر با این آثار هنری چه رفتاری میکنیم. چنانچه اهل بیتوجهی به آثار هنری باشیم هیچجا از گزند ما در امان نخواهد بود؛ از کاشیکاریها و نقاشیهای زیبایی که این روزها روی دیوارهای شهر نقش بستهاند گرفته تا سنگچینهای زیبای نمایشگاههای گل، همهوهمه قربانیان خوبی برای رفتارهای ناهنجار ما میشوند.
برای نمونه همانطور که در تصویر مشاهده میکنید پیش از برپایی یکی از نمایشگاههایگل، سنگچینهای رنگی و زیبایی در فضای سبز این محدوده انجام شده بود که چشم هر اهل هنری را به خود خیره میکرد اما پس از رفت و آمد افراد بیتوجه، چهره آن به کلی تغییر کرد.
به هر حال قضاوت در مورد صحت و سقم تعبیر «هنر نزد ایرانیان است و بس» با متخصصان این حوزه. اما تجربه همگی ما ثابت میکند که گاهی رکورد بیتوجهی به آثار هنری نیز نزد ما شکسته میشود.
کرایه صندوق
نگارندههای ستون در شهرچهخبر که هر از گاهی در مورد حق و حقوق مسافران درونشهری خودروهای شخصی و حتی تاکسیها نوشتند اما به نظر میرسد خود مسافران به جز انتقادهای زمزمهوار و به اصطلاح درگوشی با یکدیگر هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
برای نمونه با اینکه هوا گرم شده و گاهی نیاز است شیشههای خودرو را پایین بکشیم اما با جای خالی دستگیره شیشهبالابر و جوابهای سربالای راننده مبنی بر بالارفتن استهلاک خودرو و خرابی بالابر روبهرو میشویم. گاهی نیز رانندهها به ازای قراردادن وسایل مسافر در صندوق، هزینه اضافی از مسافر میگیرند که این مورد نیز با رعایت حقوق مسافران در تضاد است.
کپسول در قفس
از قدیم گفتهاند «دزد به یک راه میرود، صاحب مال به هزار راه». حکمت این ضربالمثل ماجرای حال و روز بعضی از ما شده است که به هرچه که داریم قفلی میزنیم و کممانده فقط شبها در قفسی، گاوصندوقی و از این دست چیزها بخوابیم تا مطمئن شویم که لباس تنمان دزدیده نمیشود،
حال چهبسا که حفاظت از مال به از دست دادن جان تمام شود. برای نمونه آنگونه که در تصویر مشاهده میکنید یکی از شهروندان کپسول اطفایحریق را داخل یک قفس گذاشته و یک قفل هم به آن زده است اما معلوم نیست خدای نکرده اگر آتشسوزی رخ دهد فرصتی برای حفاظت از جان و بقیه اموال میماند یا نه! با این وضع بهنظر میرسد این جور آدمها به کپسول ضدوسواس بیشتر از کپسول آتشنشانی احتیاج دارند.
بهتر است هشدارهای ایمنی را همانگونه که هستند جدی بگیریم و به آنها عمل کنیم نه آنکه آنها را هرجور که دلمان خواست تغییر بدهیم و بعد اجرا کنیم.
تا خوب نشیم خوب نمیشه
گویا هرروز به تعداد رانندگان خوشسلیقه سطح شهر افزوده میشود؛ رانندگانی که با جملاتی که پشت خودرویشان میزنند قصد دارند تا دیگران را از حال و هوای ناجور پشت ترافیک در بیاورند یا از کوله بار تجربه خود پند و اندرزی به دیگران بدهند.
بهنظر میرسد که رانندگان دیگر هم خیلی به این نکات ظریف توجه میکنند زیرا هنگام خواندن آنها غرق در مفهوم میشوند و گاهی محکم به خودروی جلویی میزنند. البته طبق آنچه در تصویر میبینید خوب شدن را باید نخست از خودمان شروع کنیم.
این پند میتواند به کولهبار تجربههایمان اضافه شود که اگر خودمان خوب باشیم و درددلمان را پشت خودرو نچسبانیم دیگران هم خوب رانندگی میکنند و حواسشان پرت نمیشود.