به گزارش همشهریآنلاین به نقل از سایت کتابخانه تاریخ اسلام و ایران که زیر نظر حجتالاسلام رسول جعفریان فعالیت میکند، دو مجلد از این اسناد به رخدادهای مسجد هدایت اشاره دارد و یک مجلد مربوط به مسجد جلیلی.
مسجد هدایت در خیابان جمهوری از مساجد انقلابی کهن است که طی چند دهه از اواخر دهه بیست تا انقلاب نقش مهمی در روند انقلاب اسلامی داشت.
بر اساس اسنادی که منتشر شده و بیشتر آن حاوی برنامههای مذهبی ارائه شده در آن و عمدتا سخنرانی منبریهایی است که در آنجا سخن میگفتند، خواننده میتواند سیر فعالیت این مسجد را در طول این چند سال به ویژه از حوالی سال 40 تا 57 به دست آورد.
امامت مسجد مزبور در اختیار آیتالله طالقانی بود اما هر بار که ایشان به زندان میرفت یا ممنوعالمنبر میشد، سخنرانان دیگری در این مسجد و بیشتر شبهای جمعه سخنرانی داشتند.
طبعا به دلیل موقعیت مسجد و برنامههایی که از اول داشت، معمولا از سخنرانانی دعوت میشد که روال خاصی در سخن گفتن داشته و موضوعات ویژهای را که عمدتا اجتماعی و تاریخی و فرهنگی بود مد نظر قرار میدادند.
در دورههایی که آیتالله طالقانی در زندان بود، به ویژه سالهای 44 – 46 بیشتر آیتالله سید ابوالفضل زنجانی منبر میرفت و تلاش میکرد تا منبرش آرامتر باشد. وی یکی از روحانیون روشنفکر تهران بود که در این منبرها به صراحت نه فقط از قمه زدن و زنجیر زدن که از سینه زنی هم انتقاد میکرد. بیشتر تکیه وی روی مطالبی بود که خرافه میدانست و سعی میکرد نوعی دین عقلانی را ارائه دهد.
با توجه به این که بسیاری از آنچه این سخنرانان گفتهاند هیچگاه توسط خود آنان نوشته نشده است، این گزارشها میتواند روال عمومی بحثهای ارائه شده و نیز نقطهنظرات آنان را نشان دهد.
یکی از سخنرانان عمده در دورههایی که آیتالله طالقانی ممنوع المنبر بود، مرحوم باهنر بود که وی هم در باره جاهلیت و مسائل فرهنگی و یک دوره نیز مباحث اقتصادی مطالبی را بیان کرده که خلاصه آنها در این اسناد گزارش شده است.
البته گزارشگران ساواک که اغلب دو نفر و حتی بیشتر بودند و مطالب را مینوشتند، بیشتر روی مسائل سیاسی یا شبه سیاسی حساسیت داشتند و چندان به مسائل دیگر توجهی نمیکردند مگر آن که در نتیجهگیری به نوعی به مسائل اجتماعی معطوف باشد.
شبهای چهارده و پانزده خرداد 42 سخنران مسجد هدایت ، آیت الله مکارم شیرازی بود که سخنان تندی علیه حکومت اظهار کرد.
از مسجد مزبور از این زمان تا اواخر سال 44 گزارشی در دست نیست که به احتمال برنامههای سخنرانی تعطیل بوده است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی هم سخنرانی بود که گهگاه در آنجا منبر میرفت. سخنرانی وی در 27 / 9 / 47 در باره فلسطین بود که ضمن آن از پیروزی الجزایر نیز سخن گفت و آخرش گفت: شما نیز میتوانید بدین وسیله پیروز و از دست استعمارگران رهایی یابید.
مقایسه سخنرانان نشان میدهد که هیچ کس صراحت لهجه آیتالله طالقانی را نداشته و ایشان تقریبا بیپرده و صریح به انتقاد از اوضاع میپرداخته است. مسائل اخلاقی جامعه به طور عمده، استبداد و نبود آزادی و انتقاد از بسیاری از سیاستهای جاری، از مسائلی است که به خصوص آیتالله طالقانی در طول سالهای 41 – 43 مطرح میکرد تا آن که به زندان افتاد.
مروری بر سخنرانیهای آیت الله طالقانی میتواند مطالبات ایشان را به عنوان یک چهره انقلابی در آن سالها نشان دهد. علاوه بر آن که میتواند دیدگاههای وی را در زمینههای مختلف توضیح دهد. مباحث زیادی در فرمایشات وی در باره مسائل مربوط به زنان وجود دارد که گرچه نمیتوان دقیقا به آنچه گاه مأموران ساواک گزارش کردهاند استناد کرد، اما به هر حال، حاوی نکات تازهای است. از جمله مخالفت با حق رأی زنان که گاه با استناد به قانون اساسی و گاهی هم با توجه به برخی از استدلاهای اجتماعی مطرح میشد.
سخنرانی های آیت الله طالقانی در سال 50 نیز شدید است و از این که دایما تحت کنترل است گلایه دارد. این که روحانیون مبارز را گرفته و زندانی میکنند، مورد تأکید اوست:
روز 20 / 8 / 50: سید محمود طالقانی سخنرانی نمود و اظهار داشت: کسی نیست از این احمقها بپرسد که ما آخوندها چه میخواهیم؟ آیا طالب مقام هستیم یا دنیا؟ از اینها گذشته، یک آخوند چه میتواند بکند که این قدر مزاحمت تولید میکنند. فقط باید بگویم که این جلادان و رشوه خواران از اعمالشان میترسند که ما آنها را رسوا می نماییم.
در این کتاب به قدری از این قبیل جملات و توضیحات و دیدگاهها وجود دارد که حد و حصر ندارد. ای کاش بر اساس این دو جلد و همین طور اسنادی که در پرونده خود آیتالله طالقانی بوده است، مطالب سخنرانیها دستهبندی و موضوعی میشد. در این صورت میتوانست به فهم دیدگاههای آیتالله طالقانی و همین طور دیدگاههایی که انقلابیون پیش از انقلاب داشتند، به خوبی پی برد.
از دیگر سخنرانان این مسجد حجتالاسلام علی اصغر مروارید بود که او نیز کلیاتی درباره نظامات اجتماعی اسلام بیان کرد. وی نیز سخنرانی به نسبت تند بود که همراه با طعنه مسائلی را مطرح میکرد و بالاخره هم تبعید شد.
در بیشتر شبها، گزارشگران ساواک اسامی چهرههای شناخته شده حاضر در مسجد را ثبت میکردند که از آن جمله سحابی و بازرگان و احمد رضایی و عدهای دیگر هستند.
برنامههای این مسجد به طور معمول هماهنگ با برنامههای مسجد جلیلی یکی دیگر از مساجد انقلابی بود که آقای مهدوی کنی در آنجا فعالیت داشت. البته از حوالی سال 47 حسینیه ارشاد مطرح شد و نسل جدید مذهبی و دانشجویان بیشتر به آن مکان می رفتند.
برای داشتن اطلاعات بیشتر در باره مسجد هدایت باید به کتاب تاریخ شفاهی مسجد هدایت هم که آقای امجدی آن را تدوین کرده وبخشی از این اسناد هم در آن بکار رفته مراجعه کرد. در آنجا آمده است که سالهای پنجاه هم مدتی آقای معادیخواه در مسجد مزبور سخنرانی داشته است.