متهمان بعد از کشاندن طعمههای خود به محل قرار، آنها را تا حد مرگ کتک میزدند و پولهایشان را به سرقت میبردند. ظهر 3 خرداد امسال ساکنان منطقه نعمتآباد تهران با شنیدن فریادهای «آی دزد، آیدزد» مردی که بهدنبال 6 جوان افغانی میدوید، در جریان سرقت خشنی قرار گرفتند.
آنها به کمک مرد جوان شتافتند و همزمان ماجرا را به پلیس اطلاع دادند. با حضور تیم گشت موتوری کلانتری 154 در محل حادثه، ماموران توانستند 2 نفر از مردان افغانی را که در حال فرار بودند، دستگیر کنند.
متهمان به همراه شاکی پرونده به کلانتری انتقال یافتند و شاکی پرونده مدعی شد: کار و زندگیام در استان فارس است اما چند روز قبل یکی از این مردان افغانی که شغلش چاهکنی است و چند سال قبل برای من کار میکرد، به تلفن همراهم زنگ زد و گفت که هنگام کندن چاهی در تهران مقدار زیادی سکه طلای قدیمی پیدا کرده است.
او مدعی شد که حاضر است سکهها را به مبلغ 100 میلیون تومان به من بفروشد و من که فریب حرفهایش را خورده بودم، با کیفی پر از پول راهی تهران شدم تا سکهها را بخرم. اما وقتی وارد خانه این مرد در نعمتآباد شدم،
او و دوستانش روی سرم ریختند و طنابی به دور گردنم انداختند. آنها قصد کشتنم را داشتند اما من که متوجه ماجرا شده بودم، خودم را به مردن زدم. مردان افغانی وقتی دیدند نفس نمیکشم، طناب را رها کردند و بعد از برداشتن کیف از خانه گریختند. کمی که حالم جا آمد، به تعقیب آنها پرداختم و با کمک مردم و ماموران موفق شدیم 2 نفرشان را دستگیر کنیم.
بعد از اظهارات شاکی، ماموران توانستند کیف پر از پول را که مردان افغانی هنگام فرار در خانهای متروکه انداخته بودند، پیدا کنند.با کشف مقداری سکه طلای قلابی و کارتنهای خالی گوشی موبایل در مخفیگاه متهمان، این فرضیه که آنها با این شگرد از افراد دیگری هم سرقت کرده باشند مد نظر قرار گرفت و به این ترتیب به دستور قاضی سلیمانیفر، بازپرس شعبه 6 دادسرای جنایی تهران، متهمان در اختیار پایگاه پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
همزمان با چاپ عکس و خبر دستگیری متهمان در روزنامهها، افراد دیگری که هدف سرقتهای خشن این باند قرار گرفته بودند، به اداره آگاهی رفتند و از متهمان شکایت کردند. بررسیها نشان میدهد که سارقان افغانی که از طریق چاهکنی با طعمههای خود آشنا شده بودند، با ادعای اینکه مقدار زیادی سکه طلا پیدا کردهاند این افراد را به خانههایی در مناطق مختلف تهران کشانده و نقشه سرقت خشن خود را عملی کردهاند.
دزدان، مالباخته را به درخت بستند
یکی از مالباختگان که به محض اطلاع از دستگیری سارقان به اداره آگاهی رفته بود در تشریح ماجرایی که بر او گذشته بود، گفت: در یک شرکت ساختمانی در سعادتآباد کار میکنم و با سراجالدین(یکی از سارقان) که مسئول کندن چاههای فاضلاب بود در آنجا آشنا شدم. این مرد میدانست که حقوق کارمندان شرکت در اختیار من است و برای همین یک روز مدعی شد که یکی از دوستانش در افغانستان هنگام کندن چاه مقدار زیادی سکه پیدا کرده و قصد دارد آنها را بفروشد.
بعد به من گفت که درصورت خرید سکهها، میتوانم سود خوبی به جیب بزنم و من که وسوسه شده بودم، برای انجام معامله با دوست وی قرار گذاشتم. شاکی ادامه داد: روز قرار، سراجالدین و دوستش به خانهام در شرق تهران آمدند و من هم 60 میلیون تومان برای خرید سکهها آماده کرده بودم اما آنها به محض ورود به خانه و دیدن پولها، مرا تا سر حد مرگ کتک زدند و دستم را شکستند. سپس به دهانم چسب زدند و مرا به درخت وسط حیاط خانهام بستند و با سرقت پولها متواری شدند.
سرقت از مرد بازاری
یکی دیگر از شاکیان یک مرد بازاری بود که مردان افغانی او را هم تا سرحد مرگ کتک زده و 90 میلیون تومان پولش را به سرقت برده بودند. این مرد به ماموران گفت: مدتی قبل مرد چاهکنی را برای لایروبی چاه خانهام استخدام کردم. این مرد زمانی که در خانه من کار میکرد متوجه وضعیت مالیام شده بود و برای همین چند هفته بعد از اتمام کار با من تماس گرفت و پیشنهاد وسوسهکنندهای را مطرح کرد.
او گفت که یکی از اقوامش مقدار زیادی سکه طلا در اختیار دارد که میخواهد آنها را بفروشد. وقتی برای دیدن نمونه سکهها با وی قرار گذاشتم، این مرد پیراهن زنانهای همراه خود آورد که روی آن تعداد زیادی سکه طلا دوخته شده بود. سکهها را که بررسی کردم، متوجه شدم از طلای خالص هستند و ارزش زیادی دارند.
برای همین به منظور خرید 750 عدد از این سکهها با مردان افغانی وارد معامله شدم و با کیف حاوی 90 میلیون تومان پول نقد به خانه آنها در تهرانپارس رفتم. وقتی وارد خانه شدم بهجای سکههای طلا با چند مرد افغانی دیگر روبهرو شدم که منتظرم بودند.
آنها ناگهان روی سرم ریختند و آنقدر کتکم زدند که هیچ رمقی برایم باقی نمانده بود. سپس دست و پایم را بستند و مرا به داخل ماشینم که بیرون از خانه پارک بود، منتقل کردند. به محض اینکه مرا داخل ماشین گذاشتند، از شدت درد و جراحت بیهوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم از آنها خبری نبود.
هر طوری بود دست و پایم را باز کردم و خودم را به خانه رساندم اما تا وقتی که خبر دستگیری سارقان را در روزنامه خواندم، جرات نکردم از آنها شکایت کنم.
تحقیقات جنایی
براساس این گزارش، تاکنون 3 مرد تهرانی و 2 نفر از اهالی استان فارس که هدف سرقتهای خشن مردان افغانی قرار گرفتهاند از آنها شکایت کردهاند و این در حالی است که احتمال میرود اعضای این باند در جریان سرقتهای خود مرتکب جنایت نیز شده باشند. به همین دلیل هر دو عضو دستگیر شده باند در بازداشت به سر میبرند و تحقیقات تخصصی از آنها ادامه دارد.