6 هفته جدال میان دولت و مخالفان، کشتههایی برجای گذاشته که نه تنها مردم را سوگوار و خشمگین کرده بلکه از روزهایی سخت خبر میدهد. این 6 هفته درگیری خیابانی که به کشته شدن چندین نفر منجر شده با حمله ارتش به محل تحصن مخالفان در بانکوک فعلا پایان یافتهاست اما بهنظر میرسد، پیراهن قرمزها، در پی طرحریزی مبارزات زیرزمینی دامنهدار هستند و شاید این آغاز یک نبرد بزرگ باشد. این اعتراضها پایان نیافته و ادامه دارد اما ممکن است شکل آن تغییر کند و از تحصن آرام خیابانی به مبارزات زیرزمینی تبدیل شود. این برای تایلند آیندهای خطرناک را نوید میدهد.
19ماه می، زمانی که سربازان دولت تایلند، در یک یورش مرگبار، معترضان دولت را از قرارگاه مرکزیشان در بانکوک، پاکسازی کردند، رهبران پیراهن قرمزها با چشمانی اشکبار تسلیم مقامات دولت تایلند شدند. اما در ایسان یکی از مناطق فقیرنشین شمال شرقی تایلند اوضاع فرق دارد. در این فلات حاصلخیز که از مناطق اصلی کشت برنج است، جنبش مخالفان دولت بیشترین حمایت را دریافت کرده و برخلاف پایتخت، هیچ پرچم سفیدی برافراشته نشده است.
در شهر کن کائن، در یکی از خیابانهای اصلی، بیلبوردی را که عکس ابهیسیت وجاجیوا، نخستوزیر تایلند روی آن حک شده به آتش کشیدهاند و چهره اشرافی او را داغان و کبود کردهاند. این نمونه کوچکی است از خشم مردم منطقه ایسان. از معلمان سرخانه گرفته تا تجار همگی خواهان قیام مسلحانه هستند. این درجه از خشم و اعتراض موجب نگرانی دولت شده است تا جایی که سوتن کلونگ سانگ، یکی از اعضای سابق پارلمان و هم حزبی نخستوزیر سابق، میگوید: «میترسم از اینکه ایسان به پایگاه جنبش زیرزمینی علیه دولت تبدیل شود. خون مردم به جوش آمده است و ما باید خود را برای مبارزه با تروریسم آماده کنیم». این سخنان از سوی کسی اظهار میشود که در دولت قبلی با نخستوزیر وقت (تاکسین شیناواترا) در یک حزب فعالیت میکرده است و اینک، تاکسین تبدیل شده به رهبر معنوی پیراهن قرمزها؛ همانها که تصویر ابهیسیت را آتش زدند.
سؤال این است که چطور، یکباره، سرزمین لبخند تبدیل شد به سرزمین نفرت؟
تایلندیها همواره خواهان این بودهاند که تصویری از یک کشور منسجم به نمایش بگذارند؛ تنها کشوری که در منطقه جنوب شرقی آسیا از سلطه استعمارگران غربی در امان ماند اما طی سالهای اخیر اختلافات مذهبی و نژادی، این تصویر را خدشهدارکرد.
استانهای جنوب کشور که محل سکونت مالاییتبارها بوده است از درگیریهای قومیو مذهبی درامان نماندند و در نتیجه این درگیریها، بیش از 4هزار نفر کشته شدهاند. اما در ایسان که در شمال کشور واقع شده، لائوسی تبارها ساکن شدهاند که یک سوم جمعیت تایلند را تشکیل میدهند. در فاصله دهههای 60 و70 قرن بیستم، این منطقه مأمن چریکهای کمونیست بوده است؛ البته امروز هم شمال و هم جنوب، از فقیرترین مناطق کشور به حساب میآیند که این مسئله میتواند در کنار اختلافات نژادی، انسجام تایلند را به خطر بیندازد. دیوید استرکفاس، یکی از استادان دانشگاه در کن کائن، معتقد است که نادیده گرفتن اشتباهات اقتصادی در تایلند و احتمال وقوع منازعات قومی، نادیده گرفتن تهدیداتی است که ممکن است موجب دوپارهشدن کشور شود.
صرفنظر از مسائل اقتصادی و قومی، آنچه باعث شد که بار دیگر ایسان به میدان نبرد تبدیل شود در سال2006 جرقه خورد؛ یعنی زمانی که تاکسین درنتیجه یک کودتای نظامی کنارگذاشته شد. تاکسین که یک میلیاردر با میراث چینی بود، برای کشاورزان و کارگران شمال کشور، قهرمانی خارقالعاده بهنظر میرسید و با اجرای سیاستهای پوپولیستی خود توانسته بود رأی بسیاری از مردم شمال و شمال شرق کشور را از آن خود کند. آنها بهسادگی تخلفات انتخاباتی و نقض حقوق بشر از سوی حزب تاکسین، حین برگزاری انتخابات را از یاد برده و به برنامههای بهداشتی و درمانی او دلخوش کرده بودند.
به همین دلیل وقتی پس از ماهها مبارزه پیراهن زردها - که از معترضان طبقه متوسط و قشر مرفه بانکوک تشکیل شده بودند- تاکسین برکنار شد، مردم ایسان حیرتزده شدند.
در نخستین انتخاباتی که پس از کودتا برگزار شد، رأی دهندگان روستایی از شهریها پیشی گرفتند و به حزب و نیروی غیرمستقیم تاکسین تبدیل شدند. همین روستاییها بدنه حزبی که طرفدار تاکسین بود را تشکیل دادند. اما در سال2008، در یک دادگاه جنجالی، قاضی بهدلیل تخلفات انتخاباتی به انحلال این حزب رأی داد.
این بار نوبت به ابهیسیت رسید که به قدرت برسد. زمانی که این اقتصاددان تحصیلکرده آکسفورد بر مسند قدرت نشست و نخستوزیر تایلند شد، هزاران نفر از مردم ایسان شروع کردند به پوشیدن پیراهن قرمز.
خواسته معترضان سرخ پوش، برگزاری مجدد انتخابات بود زیرا آنها بر این عقیده بودند که وفاداران به تاکسین پیروز انتخابات خواهند بود؛ همان طور که پیش از آن هم این را ثابت کرده بودند. البته خواسته پیراهنقرمزها تنها به برگزاری انتخابات مجدد محدود نمیشد. خیلی زود، آرمانهای بلندی نظیر دمکراسی، عدالت و برابری نیز به خواستههایشان اضافه شد. اعتراضها به سرعت به یک جنبش تبدیل شد که در سراسر تایلند جریان یافت. در شمال و شمال شرقی، در مقابل دیدگان متحیر کشاورزان، سخنرانیهای مارکسیستی انجام میشد؛ گرچه این کشاورزان از گرسنگی در حال مرگ نبودند اما در عجب بودند که چرا زرق و برق زندگی پایتخت از دسترس آنها خارج است؟!
در مقابل، قشر مرفه بانکوک معتقدند بومیان ایسان، مهاجران کم ارزشی هستند که تنها برای کارکردن در مشاغل پست، راهی پایتخت میشوند با این حال آنها فعالیت سازمانی پیراهن قرمزها را خطرناک میدانند.
حالا که یک بار دیگر این احتمال وجود دارد که مردم شمال کشور با راهاندازی جنبش زیرزمینی مبارزه با دولت، خطری جدی برای پایتختنشینان باشند، نخبگان بانکوکی، دلیل محکمی دارند برای اینکه نگران باشند. زنگخطر این فاجعه 19می امسال نواخته شد. زمانی که پیراهنقرمزها، بزرگترین مرکز خرید بانکوک و چند بانک را به آتش کشیدند. از آن زمان تعداد بیشماری از مدارس و ساختمانها در نقاط مختلف کشور مورد حمله قرار گرفتهاند. شبها نارنجکها منفجر میشوند و این در حالی است که رهبران ملی معترضان دربند هستند و مشخص نیست چه کسی این مبارزه تروریستی را هدایت میکند. یکی از کشاورزان شرکتکننده در تظاهرات بانکوک درباره علت این مبارزات میگوید: «دولت ما را مجبور کرد، وسایل کشاورزیمان را زمین بگذاریم و تفنگ به دست بگیریم و زمینها در آتش میسوزند.»
شاید روزی این کشاورز به مزرعهاش بازگردد و در انتظار فصل باران بنشیند اما حقیقت تلخ این است که اگرهم آرامش به پایتخت برگردد، بانکوک نیز مانند سایر نقاط کشور، میان زردها و قرمزها تقسیم میشود. سوکومبند پاریباترا، فرماندار بانکوک، آینده را چنین پیشبینی میکند:« این تقسیمبندیها در همه اجزای جامعه رخ میدهد؛ در گروهها، خانوادهها، محل کار و حتی در ادارات دولتی. نمیتوان میزان صدمات روانیای که وارد شده را اندازه گرفت.»
به هر حال پیراهن قرمزها در حالی خود را به آب و آتش میزنند که رهبر آنها در خارج از کشور به سر میبرد، به همین دلیل 25می، دولت تصمیم گرفت تاکسین را بهطور غیابی محاکمه کند؛ محاکمهای که امکان دارد حکم مرگ او را رقم بزند.
اعلام این تصمیم بر خشم طرفدارانش افزود و آنها همچنان خواستار استعفای دولت هستند. این در حالی است که پیش از این ابهیسیت قول داده بود درصورتی که معترضان بانکوک را ترک کنند، در ماه نوامبر انتخابات برگزار شود. اما سرخ پوشان پیشنهاد وی را نپذیرفتند و ادامه حضور آنان باعث شد تا نخستوزیر اعلام کند تنها درصورت بازگشت آرامش به کشور، رأیگیری انجام شود؛ اتفاقی که بهنظر نمیرسد بهاین زودیها رخ دهد. ظاهرا پل ارتباطی شمال و جنوب تایلند فروریخته است و ترمیم آن بسیار زمان میبرد.
تایم- 7 ژوئن 2010