6سال پیش زمانیکه بین نیروهای آمریکایی و شبهنظامیان محلی در بغداد درگیری شدیدی درگرفت وی به همراه 2برادر خود در تیراندازی دوطرف گیر افتادند و راهی برای فرار نداشتند و بهشدت زخمی شدند.
وی به یاد میآورد که تا سپیدهدم صبر کرده بود تا آتش جنگ فروکش کند و بعد بتواند برادران زخمیاش را به بیمارستان منتقل کند اما با تمام تلاشش یکی از برادرانش به خاطر شدت جراحات، مرد و او با غم و اندوهی وصفناشدنی از ماجرا یاد میکند.
اما این مهندس 43 ساله کامپیوتر هنوز نمیداند چرا زمانی که مردم را در لباس و یونیفورم نظامی میبیند، خاطرات گذشته برایش مرور میشود و وحشت تمام وجودش را پر میکند.
زمانیکه او بهطور اتفاقی برای تعمیر کامپیوترهای موجود به مرکز بیمارستان امام علی(ع) مراجعه کرد، در بیمارستان با هیثم عبد الرزاق، دکتر روانپزشک ملاقات کرد و فهمید که یکی از دهها هزار نفر عراقی است که پس از جنگ عراق، نشانههایی از اختلالهای روانی همراه با اضطراب و استرس دارد.
این نخستین مرکز روان درمانی، در نوع خود است که توسط وزارت بهداشت عراق در بغداد، برای کمک به عراقیها برپا شده و به معالجه بیمارانی میپردازد که پس از تهاجم آمریکا در سال2003، با تنشهایی درونی از جمله استرس و اضطرابهای ناگهانی مواجهاند. در سال گذشته بیش از 9مرکز درمانی دیگر نیز در سراسر عراق گشوده شده است.
عبدالرزاق همچنین میگوید: «شکی نیست که بسیاری از عراقیها دچار بدترین استرسهای روانی پس از جنگ تحمیلی آمریکا علیه عراق، شدهاند اما سختترین بخش برای عراقیها مراجعه به مراکز درمانی است. از پاییز سال گذشته که این مرکز باز شده است، تنها 200بیمار از مرکز عراق و شهرک صدر که بیشترین جمعیت شیعه را تشکیل میدهد، به ما مراجعه کردهاند.»
مسئلهای که این مشکل را عمیقتر میکند این است که خشونت در عراق بسیار طولانی شده و با زندگی مردم غیرنظامی درهم تنیده است و زندگی مردم عادی بدون جنگ و خونریزی سپری نمیشود.
محمد الوزری، یک روانپزشک عراقی که در دانشگاه لیسستر انگلیس درس میدهد، درباره این مسئله میگوید: «مردم عراق هر روز شاهد بمبگذاریهایی هستند که منجر به تکهتکه شدن بدنهای همشهریان یا اعضای خانواده و بستگان آنها میشود یا دائم در ترس حمله شبهنظامیان و یا خشونتهای مشابه آن به سر میبرند.» الوزری، نتیجه این مسائل
خشونت بار را این طور توصیف میکند که مردم بهطور مداوم با اختلالات و استرسهای روحی و روانی سروکار دارند.
الوزری همچنین ادامه میدهد: «زمانی یک مرد به من مراجعه کرد و گفت من تجربهای تلخ از بمبگذاری در ماشین توسط شبه نظامیان دارم و دائم زمانی که میخواهم غذا بخورم بوی گوشت سوخته انسان به مشامم میرسد و نمیتوانم به خاطر بوی آن روز غذا بخورم و دائم بوی آن را حس میکنم.»
الوزری که کشور خود را در سال1990 ترک کرده و برای تحصیل به انگلیس رفته، برای تکمیل تحقیقات خود با انجمن روانپزشکان بریتانیا، بار دیگر به عراق سفرکرد تا تحقیقاتش را در زمینه بهداشت روانی با همکاران عراقی خود تکمیل کند.
او میگوید: «در عراق برای 28 میلیون نفر، تنها 160روانپزشک وجود دارد که این تعداد نیز هنوز بهطور کامل تحصیلات خود را تکمیل نکردهاند. این تعداد بهمراتب کمتر از استانداردهای انگلیس است که برای هر 100هزار نفر 10روانپزشک وجود دارد.» در بغداد تنها 2مرکز فعال برای بیماران روانی وجود دارد؛ کلینیک ابن راشد که تنها اختلالات حاد روانی را درمان میکند و بیمارستان الراشد که بیمارانی که جنون دارند و بیماری آنها مزمن است ماننداسکیزوفرنی وبه ندرت اختلالات مرتبط با جنگ و استرسهای ناشی از جنگ را درمان میکند.
هنوز آمار دقیقی از عراقیهایی که استرسهای ناشی از جنگ را تحمل میکنند، درج نشده است. تنها در سال2007-2006، در بررسی سلامت روان عراقیها، توسط سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت عراق مشخص شد که بیش از 50درصد از جمعیت عراق به نوعی از اختلالات روانی رنج میبرند، اما تنها 5/3درصد از بیماران به مراکز درمانی مراجعه کردهاند.
تعدادی از روانپزشکان معتقدند تعداد دقیق بیماران روانی ناشی از جنگ را میتوان از تعداد کسانی که برای حجامت مراجعه میکنند، تشخیص داد.
ماه اکتبر گذشته، در مرکز بیمارستان امام علی(ع)، 6گروه از روانپزشکان، مشاوران و مددکاران اجتماعی اردن که توسط پزشکان بدون مرز مستقر در پاریس آموزش دیدند، روشی جدید برای درمان بیماران روانی ناشی از جنگ یافتند؛ این روش به بیماران میآموزد که تفکرات و احساس ناسالم و پریشان خود را تغییر دهند و به جای آن احساسات و افکار سالم خود را توسعه دهند.
اغلب درمانگر با چند جلسه و نگاهی اجمالی، علت ریشهای حادثه تلخ که منجر به استرس بیمار شده را تشخیص میدهد.
حبا محسن، یکی از مشاوران مرکز درمانی که 25 سال دارد، میگوید: روز اول، بیماران روی صندلی مینشینند، بدون اینکه تماس چشمی با درمانگر خود داشته باشند. ما سعی میکنیم مشکلات روحی بیماران را حل کنیم و اعتماد به نفس را در آنان زیاد کنیم.
ایاد حمدان سعد، یکی از بیماران که 35 ساله است چند هفته، فقط برای صحبت کردن با درمانگر به مرکز مراجعه میکرد. او از مرگ خانواده و والدینش، 9نفر از بستگانش و تمام دوستانش بسیار عصبی و خشمگین بود. او میگوید: «2سال پیش زمانیکه به کلاس زبان انگلیسی میرفته، انفجار در محله سبب مرگ والدین و دوستانش شده است.»
سعد که معلم دبیرستان است، همچنین گفت: «دائم در اطراف خود اجساد دوستان و والدینم را میبینم. اکنون، هر لحظه که من به آن محل میروم، هراسی وحشتناک سراپای مرا فرا میگیرد.»
اما عراقیها به سختی برای درمان به مرکز درمانی مراجعه میکنند. شالان جود العبودی، روانپزشک بیمارستان ابن راشد میگوید: «کمتر از یک پنجم از 74 تختخواب بیمارستان اشغال شدهاند و این نشاندهنده آن است که بیماریهای روانی هنوز در جامعه پذیرفته نشده است.»
عقیلالصباغ، روانپزشک مرکز روان درمانی در جنوب شهر بصره، نیز میگوید: «پزشکان برای مراقبتهای اولیه نیاز به آموزش برای تشخیص اختلالات روانی دارند.» ماه دسامبر، مرکز
روان درمانی بصره با 18تخت، 4روانپزشک و 2مددکار اجتماعی که همگی در ایالات متحده آموزش دیده بودند، باز شد.
الصباغ در ادامه گفت: «اینجا بیشتر بیماران بهدنبال شیوههای آرامشبخشی غیر از شیوههای پزشکی هستند.»
الصباغ در پایان میگوید: «علی کریم یکی از بیمارانی است که به مرکز رواندرمانی مراجعه کرده است. در سال 2007 مردان مسلح، او را ربودند و برای آزادیش، باج خواستند و پدر 50 سالهاش نیز پس از پرداخت باج راهی مرکز روان درمانی شد. کریم 5بار در روز نماز میخواند و از صحبتکردن امتناع میکند. فقط گاهی اوقات، زمانیکه مادر یا همسرش برای ملاقات او میآیند، کریم با آنها زمزمهکنان صحبت میکند و میگوید: مردان مسلح دوباره به تعقیب من میآیند.»
4 می 2010
نیویورک تایمز