با فرارسیدن سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسین(ع)، در تیر ماه سال 1358 به این پرسش مهم پاسخ داده شد.
امام خمینی طی پیامی در 6/4/1358 روز مبارک سوم شعبانالمعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است، به حق روز پاسدار نامیدند تا این نیروی جدید از حماسه آفرینیهای حضرت اباعبدالله(ع) در جریان نهضت حسینی بهره گیرد و شعارهای عاشورا، الگوی رفتاری پاسداران قرار گیرد.
امام خمینی خطاب به پاسداران فرمودند: «هانای پاسداران حاضر و انقلاب اسلامی به امام امت (حضرت ولی عصر) و پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز اقتدا نموده، حق پاسداری از انقلاب اسلامی را به خوبی ادا کنید و از این منصب بزرگ که منصب انبیای عظام و اولیای خداوند تعالی است به خوبی حفاظت کنید.»
با این توصیه، پاسداران سعی کردند تا پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز باشند و همچون سالار شهیدان هر چه دارند را در راه هدف اهدا کنند.
در آن دوران پر شور ناشی از فروپاشی حاکمیت طاغوتی، پاسداران همه آحاد ملت را برادران خود میدانستند و با تأسی از قرآن مجید یکدیگر را برادر خطاب میکردند زیرا معتقد بودند: «انما المؤمنون اخوه».
آنها خود را نظامی المأمور معذور نمیدانستند و خود را در رفتارهایشان پاسخگوی خداوند و مردم میدانستند و به تعبیر امام علی(ع):«حملوا بصائرهم علی اسیافهم» بودند. بصیرت آنها برحرکت سلاحشان رهنمون بود. اطاعت کورکورانه نمیکردند و حتی رفتارهای مسئولین خویش را نقد کرده و به چالش میکشیدند و هراسی از برخوردهای پس از آن نداشتند زیرا اینگونه رفتارها مورد استقبال مسئولین قرار میگرفت و آنها را از افتخار پیوند با سپاه باز نمیداشت.
به تعبیر شهید شیخفضلالله محلاتی بسیاری از پاسدارها مجتهد بودند و بهراحتی زیر بار تقلید از دیگران نمیرفتند. برای اقدامات خود باید حجت شرعی مییافتند. آنها خود را متفاوت و متمایز از نظامیان مرسوم در جهان میدانستند که بیشتر بر سلاح به جای سایر ابزار اقتدار تکیه میکنند. پاسداران قدرت و اقتدار را صرفا در به کارگیری سلاح علیه مخالفین و دشمنان نمیدانستند بلکه اقتدار را در نرم کردن دل آنها در مسیر الهی مییافتند.
آنها میخواستند بر قدرت ایمان تکیه کنند و نشان دهند که خون مظلوم بر شمشیر ظالم پیروز است. آنها به سعادت شهادت در راه خدا میاندیشیدند زیرا با الهام از شیوه امام حسین(ع) کشتهشدن در راه خداوند را فوز عظیم میدانستند.
حتی در جریان جنگ تحمیلی هم علاوه بر آنکه به فکر چگونه نابودکردن قوای دشمن بودند به فکر انجام وظیفه و تکلیف الهی و نیل به لقای محضر حضرت دوست بودند. بر همین اساس در بحبوحه جنگ به تأسی از رسول خدا(ص) اول آب و غذای خود را به نظامی اسیر دشمن میدادند و او را اگر زخمی بود معالجه میکردند و سعی در انتقام از افراد دشمن که در معرکه نبرد وارد شده بودند نداشتند.
آنقدر منش و شیوه اسلامی را در رفتارهای خود بروز دادند که فقیه و اسلامشناس و انقلابی بزرگ جهان حضرت امام خمینی فرمود: «ای کاش من هم یک پاسدار بودم» زیرا آنها بیش از هر چیز از فکر و اندیشه و عمل خود پاسداری میکردند. آنها با صراحت نظرات و حرفهای خود را در برابر فرماندهان خود مطرح میکردند و خوفی از برداشت غلط یا تحت تعقیب قرار گرفتن یا خودسانسوری نداشتند.
پاسداران افرادی آزاده و حر هستند که برای داشتن یک شغل به عضویت سپاه در نیامدهاند بلکه به پوشیدن لباس سبز سپاه که پیروی از منش و سیره اهلبیتعلیهمالسلام بود افتخار میکنند. آنها معتقدند که سپاه برخاسته از متن مردم است و همیشه باید در خدمت مردم و برای آنها باشد زیرا مکتب اسلام این را از آنها میخواهد.
پاسداران خود را حاکم بر مردم نمیدانند زیرا امامشان میفرمود: «اگر به من، خدمتگزار بگویند بهتر از آن است که رهبر بگویند».
برخی از اشخاص که دوست داشتند پاسداران برای آنها احترام نظامی گذاشته و در مقابلشان پا جفت کنند و خوب در برابر آنها رژه بروند، چون این حالتها و آداب را در آنان نمیدیدند سپاه را بینظم میخواندند ولی آنها خود در جریان جنگ تحمیلی دیدند که منظمترین عملیاتهای نظامی را همین پاسداران و بسیجیان داوطلب با کمک برادران ارتش انجام میدهند و پاسداران، نظم را بهگونهای دیگر تفسیر میکردند.
درهای مراکز و ساختمانهای سپاه روی اقشار مختلف مردم باز است. مردم، پاسداران را به سلاحشان نمیشناسند بلکه آنها را به ایمان و صداقت و پارسایی و مهربانی میشناسند.
چهره پاسدارها خشن و عبوس و گرفته نیست بلکه آمیزهای از معصومیت و تقوا درصورت آنها نمایان است.چون: «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه.» پاسداران در رفتار با یکدیگر رحماء بینهم هستند و سختگیری و شدت عمل خود را برای کفار گذاشتهاند زیرا معتقدند: محمد رسولالله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.
با الگوگیری از سیره رسولالله(ص) فرمانده و سایرین، در کنار یکدیگر و بر سر یک سفره با هم غذا میخورند؛ همانگونه که در یک صف با هم به نماز میایستند. تفاخر به یکدیگر نمیکنند و ملاک برتری آنها به درجات نصب شده بر دوششان نیست بلکه به تقوای آنان است؛ ان اکرمکم عندالله اتقیکم. همه یک نوع لباس میپوشند و جیره واحد دارند و کسی از امتیاز ویژهای برخوردارنیست.
فرمانده با نوع خودرو و تعداد محافظین، از دیگران بازشناخته نمیشد بلکه از میزان فداکاری و شجاعت و قدرت تفکر و ابتکار، در میدان عمل مشخص میشد.
با همه این احوال، امام خمینی همیشه نگران بعضی از رفتارها بودند و در پیام خود به مناسبت روز پاسدار که درصفحه 306 صحیفه امام جلد هشتم آمده است میفرمایند:«...پاسداران انقلاب، کوشش کنند و نگذارند کسانی از روی شیطنت و توطئه یا از روی جهالت و بیاطلاعی از مبانی اسلام، رفتاری کنند که نهضت پاک اسلامی را واژگونه و مکتب اسلام و جمهوری اسلامی را لکه دار کنند.
نکند خدای نخواسته کاری کنید که مقام پاسداری لکه دار شود و مبادا در لباس پاسداری از شما عملی صادر شود که موجب سرشکستگی اسلام باشد و خدای نخواسته گفته شود پاسداران اسلام چون مأموران سازمان (امنیت) هستند».
به امید آنکه همه پاسدار اسلام و حکومت عدل و حق باشیم که به تعبیر امام، پاسداری در این مرحله این است که از عدالت پاسداری کنیم.